به گزارش ایسنا، در این نشست که از سوی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، عصر روز گذشته یکشنبه (۱۴ اسفندماه) برگزار شد، عبدالله نصری، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده کتاب «روایت حکمت» (گفتوگویی درباره تاریخ فلسفه اسلامی) که بهصورت ویدئو کنفرانس در این جلسه حضور داشت، گفت: زمانی که این گفتوگوها در صدا و سیما تبیین شد، قرار بود کنگره جهانی ملاصدرا تشکیل شود و من در این فکر افتادم که مروری بر اندیشههای ملاصدرا داشته باشم و اتفاقاً جلد دوم این کتاب بیش از همه به ملاصدرا اختصاص دارد. اما به این فکر افتادم که ملاصدرا مثل هر فیلسوف و متفکری پا روی دوش متفکران و فلاسفه قبل از خود گذاشته و تصمیم گرفتم که گفتوگوهایی درباره تاریخ فلسفه اسلامی داشته باشیم، چراکه متأسفانه نهتنها جوانانِ ما، بلکه اهل فکرِ ما با میراث و سنت اسلامی خود آشنا نیستند. از سویی دیگر با توجه به مشکلات و معضلات موجود ازجمله کمبود صاحبنظرانی که بتوانیم درباره بعضی از این فیلسوفان گفتوگو کنیم پرسشهایی را مطرح کردم و با اساتید به گفتوگو نشستیم که حاصل آن، مجموعه برنامههایی شد که سپس به شکل مکتوب و در ابتدا با نام «حدیث اندیشه» منتشر شد، ولی دوستان تأکید داشتند که این مجموعه مجدداً منتشر شود که خوشبختانه دوستان عزیز جهاد دانشگاهی تصمیم گرفتند مجموعه را از نو چاپ کنند و پیشنهاد کردند که عنوان آن تغییر کند که البته من چندان راضی نبودم، چون کتاب با همان نام «حدیث اندیشه» معروف بود، ولی درنهایت با نام «روایت حکمت» مجدداً منتشر شد.
او با بیان اینکه ما به آن معنایی که غربیها در زمینه تاریخ فلسفه خود کار کردند تاریخ فلسفه اسلامی نداریم و امیدوارم روزی بشود که ما هم تاریخ فلسفه چند جلدی خوب و مناسبی داشته باشیم، ادامه داد: بسیاری از آثار فلسفیِ ما که در کتابخانهها است، ولی چاپنشدهاند و باید منتشر شود؛ این یک کار اساسی است تا شکافها و خلأهایی که در تاریخ فلسفه ما وجود دارد روشن شود. نکته دیگر این است که ما باید تکنگاریهایی در باب فیلسوفان داشته باشیم، البته سنت حاشیهنویسی در تاریخ فلسفه ما رواج داشته که در جای خود اهمیت خاصی دارد و نباید نادیده گرفته شود، اما باید از زوایای مختلف، آثار متنوعی درباره متفکران و تاریخ فلسفه خود داشته باشیم.
نویسنده کتاب «روایت حکمت» گفت: در دو سه دهه اخیر فعالیتهای نسبتاً خوبی در باب برخی فیلسوفان انجامشده است، اما آثار مستقل، کمتر کارشده و حتی ما درباره ابنسینا اقدام چندانی انجام ندادهایم. منظور من این است که باید کارهایی در این زمینه انجام شود تا بستری فراهم کند و به نقطهای برسیم که بتوانیم تاریخ فلسفه را بنویسیم.
نصری اضافه کرد: من تلاش کردم در باب فیلسوفان و اندیشمندان معاصر خودمان تکنگاریهایی داشته باشم که دو جلد درباره مرحوم مطهری، کتابی با عنوان «در جستجوی حکمت» درباره مهدی حائری یزدی، همچنین چند کتاب هم درباره علامه جعفری منتشر کردم و اعتقاد دارم او ناشناختهترین فیلسوف معاصر ما است، یک کار هم درباره شهید صدر با عنوان «صدر اندیشه» انجام دادم. البته مرحوم حائری و مرحوم جعفری و مرحوم صدر حق استادی به گردن من داشتند، اما خیلی به دنبال این بودم که درباره علامه طباطبایی نیزکار کنم که خوشبختانه توفیق با من یار بود و امسال دو جلد کتاب مفصل با عنوان «آن یگانه» منتشر شد و سعی کردم نظام فکری علامه طباطبایی را نشان دهم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ما کملطفی و بیمهری زیادی نهتنها نسبت به گذشتگان داشتهایم، بلکه آنطور که بایدوشاید به معاصران خود نیز توجهی نداشته و آنها را معرفی نکردهایم، درحالیکه این موضوع ضرورت دارد که دانشپژوهان با متفکران گذشته و بهویژه معاصر آشنا شوند. ما نمیتوانیم نسبت به سنت و اندیشمندان معاصر خود بیاعتنا باشیم، لذا تلاش کردم که بگویم اینگونه نیست که ما فکر کنیم فلسفه اسلامی با ملاصدرا به پایانِ خود رسیده است و متفکران دوره جدید ما سخنی برای گفتن در عالم فکر و فلسفه ندارند.
او ادامه داد: در کتاب «روایت حکمت» سعی شده تا به بعضی شخصیتها بپردازیم که متأسفانه کمتر به آنها توجه میشود و تلاش بر این بوده که با امکاناتی که وجود داشت مطالبی درباره این شخصیتها بیان شود و چون کتاب حالت گفتوگو دارد برای کسانی که حتی در زمینه فلسفه تخصص ندارند نیز قابلاستفاده است.
نویسنده کتاب «روایت حکمت» یادآور شد: این کتاب، روایتی از گذشته فکری و فلسفی ما است، آنهم نه همهی چنین گذشتهای. امیدوارم نسل جوان ما و حتی کسانی که در حوزههای مختلف فکری و نهفقط فلسفی فعالیت میکنند از این کتاب استفاده کنند و اینگونه نباشد که ما به سنت فکری و فلسفی خود بیاعتنا باشیم یا با نگاه تحقیر نگاه کنیم یا مثل برخی ادعا کنیم که فلسفه اسلامی چیزی جز کلام نیست؛ این حرف غیرقابلقبول است و من امیدوارم دیگران در باب متکلمان و عرفای خود چنین گفتوگوهای انجام دهند تا با میراث عظیم فکری خود آشنا شده و دیگران را نیز آشنا کنیم.
سپس حجتالاسلاموالمسلمین جعفر شاهنظری، دانشیار و عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: قطعاً انسانهایی در دنیای فارابی و ابنسینا زندگی میکردند و هیچ از آنها نمیدانیم، اما بعد از هزار و اندی سال، فارابی و ابنسینا و اهل علم زندهاند، چون اندیشه، فراطبیعت و علم، مجرد و جاودانه است؛ پس عالماناند که تا ابد نام و اندیشهشان زنده است.
او ضمن تشکر از عبدالله نصری به دلیل پرداختن به اندیشه و معارف حِکمی، افزود: از مجموعه جهاد دانشگاهی نیز متشکرم که در احیا و نشر اندیشههای حکیمان و فرهیختگان و فیلسوفان ایرانزمین گام برداشتند و در دو جلد کتاب روایت حکمت، ما را نهتنها با حکیمان گذشته بلکه با فیلسوفان معاصر نیز آشنا کردند، چون آشنایی ما با شخصیتها و اندیشمندان جهانِ خود در عرصه حکمت و فیلسوفان معاصر، گام بسیار مثبت و خوبی است.
شاهنظری با تأکید بر اینکه ما باید اندیشههای گذشته را بهعنوان یک میراث نگاه کرده و آنها را احیا کنیم تا جامعه ما بیهویت نشود بلکه جامعهای شود که هویت دیرینهای دارد و بتواند پشتوانه گذشته خود را ادامه دهد، اظهار کرد: قطعاً تنظیم کردن گفتگو به نوشتار کار سختی است؛ از سویی دیگر این موضوع که جامعه با متفکران و فیلسوفان معاصر خود آشنایی نداشته باشد یک نقص است، لذا کتاب «در روایت حکمت» در حد یک مصاحبه و گفتوگو و نشستهایی که فرهنگ را در جامعه ایجاد کند و نسل نو با سرمایههای خود آشنا شود کتابی بسیار مطلوب است و ازاینرو زحمت دکتر نصری و جهاد دانشگاهی در نشر این کتاب قطعاً مفید است و نقصی ندارد.
او سپس به بیان مطالبی در خصوص بخش مربوط به فارابی در کتاب«روایت حکمت» پرداخت و افزود: شخصیت فارابی بهعنوان یک حکیم جامع و کاربردی و حکیمی است که به مسائل فرهنگ جامعه دغدغه داشته است، بهعبارتدیگر در زمان ابنسینا و فارابی و آن عصر، فلسفه مثل زمان ما انتزاعی نشده بلکه فلسفه، جامعیتی داشت که یک فیلسوف با همه علوم و فنون و دانشها درگیر میشد و دغدغه داشت؛ به خلاف آنچه از زمان ملاصدرا به بعد، فلسفه یک مقدار انتزاعی شد و از مسائل اجتماعی، سیاسی، حکومتی و بسیاری از مسائل دیگر فاصله گرفت و این شاید یکی از آسیبهای حکیمان و فیلسوفان معاصر ما باشد که باید برگردند و تحول و انقلابی را در نگاه فلسفه ایجاد کنند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: اگر از زوایای مختلف به شخصیت فارابی نگاه شود او چه در عرصه عقل و دین، چه در عرصه هنر، چه در عرصه اجتماع و سیاست، چه در عرصه حکمت و فلسفه و چه در عرصه دین، یک فیلسوف دغدغهمند و درواقع یک فیلسوف جامعنگر است.
شاهنظری ادامه داد: واقعاً جای تاریخ فلسفه اسلامی بسیار خالی است و متأسفانه کتاب «روایت حکمت» نیز نمیتواند آن جایگاه را تکمیل کند، چراکه بهنوعی بخش فارابی در این کتاب به احوالپرسی با فیلسوفان تبدیلشده است و نه حتی آشنایی با فیلسوفان. تاریخ فلسفه یعنی تحول و تطور اندیشه در گذر تاریخ، یعنی بیان نوآوریها و دغدغههای هر فیلسوف در هر عصر و با هر فرهنگی که زندگی میکرده است. اینکه فیلسوفان در گذر تاریخ همچون دانش در حال تکامل چه نقشی را میتوانستند ایفا کنند، چه نوآوریهایی داشتند و چه تولید علمی داشتند، همان تاریخ اندیشه و فلسفه است. کتاب «روایت حکمت» در بخش فارای نتوانسته آن نقش را ایفا کند بلکه به کلیت پرداخته و در آن چندجملهای در مورد فارابی آورده شده است.
شاهنظری گفت: نکته دوم این است که اگر به لحاظ تخصصی به کتاب «روایت حکمت» نکاه کنیم، نمیتواند من را بهعنوان یک متخصص رشته فلسفه قانع کند، چراکه پرسشهایی مطرحشده و پاسخها ناقص است و در بسیاری موارد پاسخِ پرسش نیستند. این کتاب اگر بخواهد بهعنوان یک منبع درسی باشد باید در آن چند نکته را در نظر گرفت، یکی اینکه پرسشها باید از نظم و انسجام منطقی برخوردار باشند اما اگر پرسشها پراکنده و کلی بود نتیجهای جز آشنایی عمومی و کلی نخواهد داشت، لذا اگر پرسشها دقیقتر و تخصصیتر میشد و پرسشها به دنبال نوآوریها و تحولی بودند که مثلاً فارابی در عصر خود و در جامعه بعد از خود چه تأثیری داشته است، در این صورت ما بهراحتی میتوانستیم پی ببریم که فارابی بهعنوان یک شخصیت در چه فضای فرهنگی زندگی میکرده و دغدغه پاسخ دادن به چه پرسشهایی را داشته و چه تحولی را بر روی پسینیان گذاشته است.
او افزود: اگر پرسشها بهصورت تخصصی پیگیری شده و از پرسشی به پرسش دیگر رها نمیشدند ما میتوانستیم به نوآوریها و ابتکارات یک فیلسوف نیز توجه کنیم؛ لذا من در بخش مربوط به فارابی در کتاب «روایت حکمت» متأسفانه با این مسائل مواجه شدم. از طرفی اگر این کتاب بهعنوان تاریخ فلسفه عمومی مورداستفاده دیگران باشد و اگر ناخواسته این موضوع نیز موردنظر بوده باشد باید به سمت تبیین فرهنگ یک جامعه پیش میرفت نه اینکه به مباحث تخصصی رشته فلسفه پرداخته شود، تا جامعه متوجه میشدند که فیلسوفان در گذر تاریخ چه نقشی را در تمدن سازی، در تولید اندیشه و در فکرها به وجود آوردهاند.
عضو هیئتعلمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان سپس با بیان اینکه وقتی کتابی منتشر میشود توجه مخاطب آن بسیار مهم است و اگر مخاطب، تخصصی باشد کتاب با یک نگاه نوشته میشود و اگر کتاب عمومی باشد با نگاه و قلم دیگری نوشته میشود، به ارائه برخی از مواردِ مصداقی از ایرادهای موجود در بخش مربوط به فارابی در کتاب «روایت حکمت» پرداخت.
سپس عبدالله نصری، نویسنده کتاب «حکمت روایت» با اشاره به اینکه گاهی در این کتاب تلاش کرده است تا در خلال پرسش، پاسخ خود را نیز ارائه کند، گفت: در گفتگوهایی که به کتاب «حدیث اندیشه» و با نام کنونی «روایت حکمت» منجر شد قصد این بود که یک سیر اجمالی و مروری انجام شود و باید توجه داشت که این کتاب برای بسیاری از متخصصان و اساتید فلسفه نیست، بلکه برای عموم و کسانی است که تخصص زیادی در بحث فلسفه ندارد و اگر بنا بود که من مدام پرسش و پاسخ داشته باشم در آن صورت نمیتوانستیم در یک برنامه محدود تلویزیونی مروری بر آثار و اندیشههای یک فیلسوف داشته باشیم، یعنی محدودیتهای تحمیلشده بر ما به دلیل ساختار برنامه، بر گفتگوها تأثیرگذار بود.
او افزود: آنقدر تفکرات و اندیشه ملاصدرا بر ما سیطره پیداکرده که حتی گاهی ابنسینا را از زاویه دید ملاصدرا شرح میدهند نه ابنسینای محض؛ لذا کار دشواری است که یک محقق فلسفه دقت کند که با مبانی اصالت وجودیِ ملاصدرا به تفسیر فارابی یا ابنسینا و دیگران وارد نشود. منظور من این است که امیدوارم فرصت کرده تا کل دو جلد کتاب را مطالعه کتید اما نه از دریچه یک متخصص بلکه از نگاه کسی که میخواهد مروری اجمالی بر بیش از هزار سال تاریخ فلسفه ما داشته باشد؛ ضمن اینکه اتفاقاً همچنان برخی از پرسشهای دکتر شاهنظری درباره فارابی که پرسشهای بسیارخوبی است بدون پاسخ ماندهاند و علت این است که در این زمینه خیلی کار نشده است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ما نیاز داریم که فیلسوفانِ خود را خیلی را دقیق بخوانیم و صرفاً گزارش محض از فیلسوفان ارائه نکنیم. باید روی میراث فکری و فلسفی خود بازخوانی داشته باشیم و توانمندیهای تفکر فلسفی خود را نشان دهیم.
در انتهای این نشست نیز جعفر شاهنظری تأکید کرد: منابع ما آنقدر اقیانوس عمیقی است که باید خیلی دقیق و موشکافانه به آن پرداخت و این همان چیزی است که ما امروز بیشتر نیاز داریم؛ ضمن اینکه این منابع باید بتواند به مسائل روز ما و به دغدغههای جامعه پاسخ دهد. ما امروز با طرح ادعاهایی که داشتیم با پرسشهای بسیار بنیادی مواجه هستیم که اگر نتوانیم بهدرستی به آنها پاسخ دهیم شکست خواهیم خورد و این یک واقعیت است.
انتهای پیام
نظرات