به گزارش ایسنا، تبصره ذیل ماده ۱۴۱ قانون مجازات اسلامی تصریح میکند زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنج هزار تا پنجاه هزار تومان جزاینقدی محکوم میشوند. در همین راستا طی سالهای گذشته مسئولان برای جلوگیری از هنجار شکنی سیاستهای مختلفی را در پیش گرفتهاند که میتوان گفت آشناترین این راهکارها برای مردم «گشت ارشاد» یا همان ونهای سبز رنگ نیروی انتظامی است که بعضا به زنانی که حجاب را رعایت نمیکردند تذکر شفاهی میدادند و برخی دیگر را برای شرکت در کلاس آموزشی در حوزه حجاب به ساختمان وزا یا همان «پلیس امنیت اخلاقی» میبردند.
گرچه راه اندازی مکانیسمی به نام گشت ارشاد به منظور ترویج رعایت حجاب از همان ابتدا مورد نقد زنان و فعالین این حوزه قرار داشت اما همچنان افرادی بودند که این شیوه را موثر میپنداشتند و همین امر باعث شده بود گشت ارشاد که از نیمه دهه هشتاد متولد شد تا همین چند وقت اخیر در مقاطعی پررنگ و در برخی مقاطع کمرنگ به فعالیت خود ادامه دهد.
اما از حدود پنج ماه پیش، پس از آنکه "مهسا امینی" توسط گشت ارشاد دستگیر و برای شرکت در کلاس آموزشی به ساختمان وزرا منتقل شد و نهایتا فوت کرد، انتقادات به ناکارآمدی گشت ارشاد بیشتر شد. در این بین آنچه اهمیت دارد سیاستهای در پیش گرفته شده از سوی مسئولان برای ترویج عفاف و حجاب و نگاهی به تاریخچه ظهور الزام به رعایت حجاب در عرصه عمومی جامعه پس از انقلاب اسلامی است تا دریابیم این سیاستها تا چه حد توانستهاند مردم را با خود همراه کنند. در همین راستا به منظور نگاهی گذرا به تاریخچه ظهور مانتو، گشت ارشاد و نیز چرایی مداخله حکومت در الزام به حجاب در میز گرد «حجاب نماد حاکمیت، ابزار اعتراض» با بهاره آروین جامعه شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و سینا کلهر جامعه شناس و معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان به گفتگو نشستیم که مشروح این میزگرد در دو بخش منتشر میشود.
کمرنگ شدن حجاب سَر یا روند طبیعی تحولات اجتماعی؟
در ابتدای این میز گرد بهاره آروین، جامعه شناس و عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس بحث را با اشاره به اعتراضات اخیر در خصوص گشت ارشاد و حجاب آغاز کرد و با بیان اینکه نقشی که حجاب در این اعتراضات داشت را می توان به یک معنا دست اندازی و به یک معنای دیگر مداخله غیر ضروری حکومت در امور جامعه تعبیر کرد، اظهار کرد: نتیجه این مداخله غیر ضروری هم آن چیزی بود که در وقایع اخیر شاهد آن بودیم. البته اساسا نمیتوان گفت این امر تنها معطوف به وقایع اخیر بود و نمی توان گفت «برداشتن حجاب سر» دقیقا از شهریور ۱۴۰۱ اتفاق افتاد چراکه تحولات جامعه ایرانی در حوزه حجاب پس از انقلاب اسلامی بسیار تدریجی بود و مصداق روشن آن تصاویرسال ۸۶ از بازداشت شدگان گشت ارشاد است که اگر با اکنون تطبیق دهیم می بینیم حجاب خانمهای بازداشت شده در آن زمان مورد قبول و پذیرش خود گشت ارشاد در زمان حال و اکنون است.
استانداردهای متفاوت گشت ارشاد از ۱۵ سال پیش تا کنون
وی با اشاره به استانداردهای متفاوت گشت ارشاد از ۱۵ سال پیش تا کنون، تصریح کرد: در برهههایی گاهی برخوردهای این گشت را شدیدتر و گاهی کمتر داشتیم اما آنچه مهم است آن است که در نتیجه این برخوردها نه تنها استاندارد حجاب در جامعه به استانداردهای تعیین شده نزدیک نشده است بلکه از آن استانداردهای تعیین شده دورتر هم شدهایم. درواقع علیرغم وجود گشت ارشاد ما از استانداردهای تعیین شده اولیه که بر مبنای آن گشت ارشاد با زنان برخورد میکرد، بسیار دور هم شدهایم.
آروین با بیان اینکه جامعه ایرانی تحولاتی را در زمینه استاندارد پوشش طی کرده است و از جمله مصادیق آن برداشتن حجاب سر است که زمانی اصلا شایع نبوده اما در برههای در خودروها شایع شد، تاکید کرد که بنابراین آنچه در شهریور ۱۴۰۱ با آن مواجه بودیم، تغییرات تدریجی در جامعه بوده است.
این جامعه شناس با طرح این پرسش که در برابر رخداد این تحولات در سمت حکومت چه اتفاقی افتاد؟، توضیح داد: به نظرم در سمت حکومت دو وجه رفتاری داریم؛ من یک وجه را میگذارم جزو ویژگیهای خاص حکمرانی و به معنای دقیق تر بروکراسی در ایران؛ بروکراسی یک موجودی است که در هر لحظه از زمان تمام تلاشش را میکند تا از همه اختیارات، قدرت و بودجه موجود خود استفاده میکند تا قدرت، اختیارات و بودجهاش را افزایش دهد. بنابراین من یک بخش از راه اندازی گشت ارشاد و به طور کلی برخوردهایی که در زمینه حجاب رخ می دهد را از این جنس میبینم که ربطی هم به ایدئولوژی حکومت به طور خاص ندارد بلکه بوروکراسی موجود این ایدئولوژی را دستمایه افزایش قدرت، حوزه اختیارات و بودجه خود قرار میدهد. البته نمیگویم لزوما این امر آگاهانه است. بحث من از بروکراسی ساختاری است. این بیماری، فساد و ناکارآمدی بروکراسی ما محدود به این دوره جمهوری اسلامی نیست و به زمان پهلوی باز میگردد که حتی از جمله علل شکل گیری انقلاب ۵۷ است.
مخابره ویترینی نازیبا از ایران به جهان با ایجاد گشت ارشاد
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس به وجه دیگر برخورد حکومت با تحولات حوزه حجاب نیز اشاره کرد و افزود: برخورد با این تحولات حجاب یک وجه دیگر هم دارد؛ به صورت متاخر از دهه ۸۰ به بعد این برخوردها اندک اندک وجه ورود نیروی انتظامی را نیز به خود گرفت و به نظرم به یک وجه منازعه در عرصه نمادین تبدیل شد. از جمله ویژگیهای منازعه در عرصه نمادین این است که این منازعه و برخورد دارای نتایج و هدف گذاری واقعی نیست و اصلا معطوف به تحقق اهداف واقعی طراحی نشده چراکه اگر اینگونه بود نباید عکس دستگیر شدگان گشت ارشد در ۱۵ سال پیش این تعجب را در ما ایجاد کند که مگر حجاب این زنان در آن سالها اصلا چه ایرادی داشته است که اینها را گرفته بودند؟. اگر واقعا این برخوردها معطوف به هدف و نزدیک کردن حجاب به استانداردهای حکومت اتفاق افتاده و نتیجه بخش بود، حداقل نباید ما در این ۱۵ سال از معیارها دورتر میشدیم.
وی در عین حال معتقد است که علاوه بر اینکه وجود گشت ارشاد تجربیات ناخوشایندی را برای مردم رقم می زد، ویترینی نازیبا از کشور و حکم رانی ما به جهان مخابره میکرد.
آروین با اشاره به بکار بردن ادبیات رکیک در شعارهای اعتراضات اخیر، یادآور شد: درست است ما شاهد ادبیات و فحشهای رکیک در اعتراضات بودیم که نسبتی با فرهنگ عمومی جامعه نداشت اما در طرف دیگر هم شاهد برخوردهایی از گشت ارشاد با زنان و دختران جامعه بودیم که آن هم نسبتی با فرهنگ معمول جامعه نداشت و باید گفت ما شاهد رادیکالیسمی در دو طرف ماجرا بودیم که چندین ویترین نازیبا در کشور خلق کرده بود.
دست اندازی زیانبار در عرصه جامعه و فرهنگ
این جامعه شناس، اظهار کرد: یک زمانی حکومت مداخله ایجابی ایجاد و میگوید میخواهم الگوهای حجاب و مورد تایید خودم را رواج دهم اما موقعی هم میگوید می خواهم با هرآنچه مطابق با این الگو نبود برخورد کنم. این تاکید بر ورود سلبی به مقوله حجاب یعنی نپذیرفتن آنچه مطابق با الگو نیست که این امر را در یک وجه "دست اندازی بروکراتیک" حکومت در عرصه جامعه و فرهنگ از حجاب میبینم که اساسا بسیار غیر ضروری و زیان بار بوده است. در وجه دیگر نیز این را مبارزه نمادین میدانم؛ به این معنا که حکومت فقط میخواهد به لحاظ نمادین این سیگنال را بدهد که من موضوع حجاب را رها نکردهام ولی همه می دانستند که گشت ارشاد دارای اثر و نتیجه واقعی بر روی استاندارد حجاب در جامعه نیست. این مبارزه نمادین فقط محدود به حجاب نیست و مصداق های دیگری هم دارد. در عرصه نمادین اصطلاحا ما فقط حفظ ظاهر میکنیم و همه هم میدانند که این واقعیت نیست، از سر اعتقاد نیست. بهترین مثال آن نیز ممنوعیت مسابقه ورزشکاران ما با ورزشکاران اسرائیلی است. درست است که این امر هم نمادین است و اثر واقعی در دست یابی به هدف ندارد اما پیامدهایش برای زندگی واقعی افراد دیگر نمادین نیست بلکه واقعی است. در این مورد هم مثل حجاب میتوان همان میزان نمادین بودن و همان میزان غیر ضروری و زیان بار بودن را دید. مبارزه در عرصه نمادین علاوه بر اینکه نمادین است، رادیکال نیز هست. از آنجا که مداخلات نمادین ما بسیار رادیکال انجام می شود واکنش های رادیکال را نیز در پی دارد.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس خاطر نشان کرد: من حتی تصور میکنم این نوع برخورد و منازعه نمادین خیلی تصمیمی نیست که در سطح حاکمیت و از سطوح بالا گرفته شده باشد. اتفاقا من مخالف این هستم که بگوییم حجاب نماد حاکمیت جمهوری اسلامی است. حجاب نماد حاکمیت جمهوری اسلامی نیست و نبوده است؛ اگر واقعا نماد حکومت بود و به قول مخالفان برای حکومت حیثیتی بوده است پس چرا و چطور ما از استانداردهای حجاب دهه شصت به حجاب امروز رسیدهایم؟.
سینا کلهر: حجاب، نماد حکومت جمهوری اسلامی نیست
به گزارش ایسنا، در ادامه این میزگرد سینا کلهر، جامعه شناس و معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان به بازخوانی روایت رابطه جمهوری اسلامی با حجاب پرداخت و اظهار کرد: اگر بخواهیم از چشم انداز اجتماعی به مساله نگاه کنیم، حجاب یک راه برون رفتی برای مساله مشارکت زنان درانقلاب اسلامی سال ۵۷ بود. در واقع حجاب گره جمهوری اسلامی با مساله زن را باز کرد. اگر حجاب نبود جمهوری اسلامی نمیتوانست مشکلش را با مساله زن حل کند و ما به این امر مهم توجه نمیکنیم. حجاب، مساله حضور زن در راهپیماییها، تظاهرات، عرصه سیاست، اقتصاد و... را حل کرد.
وی به سخنرانی امام خمینی درباره حجاب در ۱۷ اسفند ۵۷ اشاره کرد و افزود: در آنجا امام این بحث را مطرح می کنند که زنها نباید بی حجاب وارد ادارات شوند. این سخنرانی خیلی سخنرانی خاصی است. چندین نکته دارد. امام راجع به این صحبت میکنند که زنان نه تنها تفاوتی با مردان ندارند بلکه از برخی جهات از مردها قوی تر هم هستند و باید در تمام صحنه ها مشارکت داشته باشند اما این مشارکت باید قاعده داشته باشد. امام در آن سخنرانی حضور زنان در عرصه های مختلف در دوره پهلوی را نقد می کنند که به نوعی استفاده ابزاری از حضور زنان میشده است.
کلهر با طرح این پرسش که چطور میشود ابزاری که گره رابطه یک حکومت و نظام را با جامعه حل کرده تبدیل به پاشنه آشیل و چالش برای آن حکومت می شود؟، توضیح داد: حجاب ابزار حضور اجتماعی زنان پس از انقلاب ۵۷ بوده ، در نتیجه صرفا از جهت حکم و ابزار بودن مطرح بوده و نماد حکومت نبوده است. اگر حجاب نبود این میزان از تحصیلات در دانشگاهها و این میزان از حضور زنان در بازار کار و سیاست هرگز اتفاق نمی افتاد. جمهوری اسلامی می توانست راه دیگری را در پیش بگیرد، زن را خانه نشین کند و نهایتا زنی که قرار است در خانه بماند اصلا برایش مساله حجاب وجود نخواهد داشت اما این مسیر را نرفت. یک جریانی که آن زمان هم وجود داشت و اکنون نیز وجود دارد و با حضور زنان در جامعه به شدت مخالف است می توانست سیطره پیدا کند، مسیر را به آن سمت ببرد اما جمهوری اسلامی به آن سمت نرفت.
خدمت «حجاب» به زنان ایرانی غیر قابل کتمان است
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه حجاب ابزار مشارکت اجتماعی است، ادامه داد: خدمتی که حجاب به توسعه زن ایرانی، سواد زن ایرانی و حضور اجتماعی او کرده است غیر قابل کتمان است. در سال ۵۷ مقاومتی در طبقات پایین برای مشارکت اجتماعی زنان وجود داشت که بسیار بیشتر از مقاومتی بود که در طبقات مذهبی وجود داشت چراکه تعصب و تغییرناپذیری نظامهای باوری آنها بسیار حاد تر است که به تعصبهای خارج از چارچوبهای فرهنگی و به غیرت به معنای فرهنگی ایرانی قدیمی خود باز می گردد. اتفاقا این را در طبقات فرودست بسیار حادتر و شدیدتر از طبقات مذهبی و متدین میبینیم. حجاب توانست به همه این طبقات این اطمینان را بدهد و آنها را با خود همراه کند به طوری که برای مثال خانوادهها اجازه دادند دختران خود در شهری دیگر بمانند و آنجا در دانشگاه ها تحصیل کنند. درواقع این همراه کردن جامعه برای مشارکت اجتماعی زنان در آن زمان تنها یک راه داشته و آن بیان این بوده است که «من حکومت ابزار سوء استفاده، تعدی، انحراف و غیره را به حداقل رساندم و حتی صفر کرده ام» و این جزء به مدد حجاب اتفاق نیفتاده است. منظورم این هست که حتی اگر از نگاه اجتماعی بخواهم به موضوع نقش و کارکرد حجاب در جامعه ایران نگاه کنیم و جنبه دینی و حکم شرعی بودن آن را در تحلیل لحاظ نکنیم، حجاب یک پیشران اجتماعی بزرگ برای حضور و مشارکت اجتماعی زنان است.
حجاب یکی از مطالبات نخبگان و مردم در سال ۵۷
معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان با اشاره به تظاهرات زنان تهرانی در ۱۹ و ۲۰ اسفند سال ۵۷ و پس از اعلام لزوم داشتن حجاب برای زنان از سوی امام خمینی، افزود: در آن زمان افرادی به زنان بی حجاب تظاهر کننده تعدی کردند و امام بیانیه بسیار شدید الحن و تند و تیزی بر علیه کسانی که تعدی کردند صادر می کنند. باید به این نکته توجه کنیم که زنان در آن تظاهرات بدون حجاب حاضر شده بودند. آنها بی حجاب تظاهرات کردند، کاری که در تاریخ ۴۴ ساله جمهوری اسلامی هنوز تکرار نشده است و از نظر جمعیت حاضر در تظاهرات حتی قابل مقایسه با جمعیت تجمعات اخیر نیز نیست اما چرا آن تظاهرات بی نتیجه بود؟ دو دلیل دارد یکی به این باز می گردد که تمام نخبگان سیاسی اصلی در دو حزب جمهوری اسلامی و حتی در جریانی که بعدها به منافقین مشهور شدند در آن روز همراه و موافق با حجاب بودند و معتقد بودند حجاب اصلا محدودیتی نمی آورد، در واقع حاکمیت درباره موضوع ححاب اتفاق نظر داشت و دیگری اینکه حجاب در آن زمان مطالبه عموم مردم بود.
کلهر به تعابیری از بنی صدر درباره حجاب اشاره کرد و یادآور شد: اینکه بنی صدر در دفاع از حجاب معتقد بود نور خورشید برای موهای زن مضر است و زن باید حجاب داشته باشد فارغ از اینکه دفاع نامعقولی از حجاب است اما نشان می دهد به چه میزان دفاع از حجاب در جامعه عمیق بوده و غلبه داشته است. آقای مسکوب در روایتی که برای روزهای این تظاهرات دارد، شرح می دهد که این تظاهر کنندگان تنها در خیابان مانده بودند و کسی از انها حمایت نمی کرد. بنابراین می بینیم که بر خلاف گفتار این زمان، در آن دوره گفتمان غالب و معنای حجاب در جامعه ابزار پیشرفت و مشارکت زن است.
وی با بیان اینکه مطالبه حجاب از سوی عموم مردم در آن زمان مساله مهمی است، توضیح داد: جامعه آن روز درکی از فضای عمومی و شخصیت زن و استاندارد پوشش زن داشت که فقط حجاب می توانست آن را تطبیق دهد. تمام خاطرات بیان شده از آن زمان هم تصدیق کننده این امر هستند که عموم مردم مخالف گروهی بودند که به خاطر حجاب در اسفند ماه تظاهرات کردند. بنابراین در لحظه تولد حجاب، نخبگان سیاسی، رسانه و عموم مردم با آن همراه هستند، در نتیجه اساسا حجاب مساله حاد و اساسی و خطیری نبوده است که تبدیل به نماد جمهوری اسلامی بشود. شما حجاب را با موضوع استقلال مقایسه کنید تا تفاوت نماد با غیر نماد آشکار شود. حجاب از چشم انداز احتماعی ابزار و از چشم انداز دینی حکم شرعی است که جمهوری اسلامی از آن استفاده کرده تا مشارکت زنان را در جامعه رقم بزند.
پاسخ امام خمینی در خصوص اجباری بودن حجاب
وی در بخش دیگر سخنان خود به گفتگوی خبرنگار کیهان با امام خمینی در دی ماه ۱۳۵۷ اشاره کرد و گفت: خبرنگار از امام می پرسد شما حکومت اسلامی تشکیل دهید حجاب را اجباری می کنید؟. پاسخ امام اما این است که «حجاب هیچوقت برای زن مسلمان اجباری نبوده و او خودش انتخاب می کند.» این نقطه کلیدی و استراتژیک بحث حجاب است که خواست زن مسلمان همواره مبنای سیاست گذاری بوده است. حجاب بیش و پیش از آن که مطالبه حکومت اسلامی باشد، خواست مردم مسلمان و زنان مسلمان است.
تاریخ تولد "مانتو"
این جامعه شناس ادامه داد: ازاسفند ۵۷ تا ۱۴ مرداد ۱۳۵۹ قانون و آیین نامهای مهمی برای حجاب وجود نداشت و می توان گفت ۱۶ ماه موضوع حجاب از دستور کار حکمرانی کنار گذاشته می شود. در این تاریخ امام سخنرانی می کنند که مساله و موضوع اصلی آن سربرگهای اداری با آرم نظام شاهنشاهی و تجملاتی است که در حوزه اداری وجود دارد. امام ۱۰ روز به دولت فرصت می دهد. در این سخنرانی هم امام در نهایت به مردم ارجاع می دهند. از اینجا به بعد نظام اداری معضلی پیدا می کند که ما برای خانمهای بی حجاب چگونه لباس مناسب پیدا کنیم و شاید بشود گفت که این زمان تاریخ تولد "مانتو" است.
سیاست گذاریهایی که میان حکومت و بخشی از مردم فاصله ایجاد میکند
معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان، ادامه داد: تا آن زمان گرچه جامعه مداخله در حجاب را ضروری و منطقی می دانست و با آن همراه بود اما ما چیزی مثل ماشین گشت ارشاد نداشتیم و همه چیز محدود به ساختمانهای دولتی بود که مداخلات آنها هم شل و سفت بود. بنابراین روشی که نظام در ارتباط با ححاب در پیش می گیرد با روش جامعه در ارتباط است؛ فاصلهای بین مردم و حکومت در خصوص حجاب وجود ندارد. با این همه در گذرزمان سیاست گذاری ححاب به نقطهای می رسد که میان حکومت و بخشی از مردم فاصله ایجاد می شود و جامعه کم کم روشهای مداخله را نمی پذیرد. به نظرم در آن نقطه، انحراف از مساله سیاستگذاری حجاب رخ داده است به همین خاطر هم مسالهای که مطالبه نخبگانی و جامعه بود و همراهی رسانه ها را با خود داشت، به دلیل تغییر روشها به موضوع و محل انتقاد نخبگان و رسانه تبدیل می شود.
اولین ردپاهای مناقشه در خصوص حجاب در سال ۶۲
این جامعه شناس در بخش دیگر سخنان خود به بیان نخستین مناقشات پیرامون مساله حجاب در جامعه پرداخت و با بیان اینکه سال ۶۲ اولین ردپاهای مناقشه درباره حجاب شکل می گیرد، اظهار کرد: تا سال ۶۲ تمرکز سیاستگذاری بر نظام اداری است اما در سال ۶۲ برای اولین بار یک جریانی تلاش می کند خیابانها و حوزه عمومی را نیز به عرصه قانونگذاری یا مداخله در خصوص حجاب وارد کند.
بخشنامهای که سراسر زندگی اجتماعی مردم را جرم انگاری کرد
وی بیان کرد: تا سال ۶۲ فضای عمومی اگرچه از جهت فرهنگی تحت تاثیر گفتمان حجاب است اما از جهت قانونی آزاد است. سال ۶۲ قانون معروف جرم انگاری بی حجابی با مجازات ۷۵ ضربه شلاق تعیین میشود. از سوی دیگر در سال ۶۵ قانون بسیار مهمی مربوط به جرم انگاری البسه موجود در بازار تعیین می شود که ۴ ماده بسیار سفت و سخت دارد و سال ۶۸ هم بخشنامهای متناسب با آن قانون نوشته میشود که ۵۰ صفحه است وتقریبا تمام مصادیق پوشش را جرم انگاری می کند. این بخشنامه را عبدالله نوری امضاء کرده و میتوان گفت نقطه اوج قدرت انگاری دولت در موضوع ححاب و دور شدن آن از مردم و جامعه است. گویی دولت احساس کرده در موقعیت خدایی است و می تواند هر کاری کند. هرچند همان زمان هم در پشت صحنه سیاست گذاری گلایههایی وجود داشته که باید این سیاست تغییر کند اما تغییر نکرد.
موافقان حجاب اجباری دیروز، مخالفان امروز
کلهر تصریح کرد: در واقع این روند با این بخشنامه سراسر زندگی اجتماعی را جرم انگاری می کند مثلا تعیین می کند دکمههایی از لباس که فلان شکلک را دارند، جرماند. با توجه به اسناد ثبت شده اولین اعتراضها به سیاستهای جدید دولت محور از همین زمان یعنی حوالی سالهای ۶۳ شکل گرفته و رسانهای می شود. اسناد را که می بینیم متوجه میشویم اتفاقا همان روزها هم جلساتی در حاکمیت وجود دارد که می گویند این راه (تکیه بر قدرت دولتی و سرک کشیدن در همه لایههای زندگی) نباید ادامه پیدا کند. گویی یک بخش از حاکمیت می فهمیده این راه غلط است و نباید ادامه دار شود اما اتفاقی که می افتد این است که بخشی از قدرت می تواند حرف خود را بر کرسی بنشاند و عملا موفق میشود، سیاست خود را غلبه می دهد و به نحو غم انگیزی آن جریان همان جریان معروف چپ است که بسیار به قدرت دولت اتکا دارد. عجیب آنکه مخالفان آن روز و آن روش البته امروز این طرف ایستادهاند و منتقدان جدی سیاست گذاری حجاب هستند. برخی در جریان چپ این توهم را ایجاد کردند که قدرت دولت فراتر از قدرت جامعه است. تا قبل از آن، این فهم به درستی وجود داشت که قدرت دولت ذیل قدرت جامعه است و ما نمی توانیم در مقابل جامعه بیاستیم و نباید در مقابل جامعه بیاستیم، ارجاع به مردم و ملت مسلمان را می توان از همین زوایه دید.
حذف مجازات شلاق، بزرگترین رخداد سال ۷۵ در حوزه حجاب
این جامعه شناس حذف مجازات شلاق در مجلس شورای اسلامی را بزرگترین رخداد سال ۷۵ در حوزه حجاب دانست و با بیان اینکه حذف این مجازات نشان دهنده قدرت جامعه در برابر قدرت دولت است، توضیح داد: این تحول درقانون نشاند می دهد فضای عمومی تا چه اندازه قانون گذار را تحت فشار قرار داده است که مجبور به حذف این مجازات می شود و جریمه نقدی ۵۰ هزار تومانی نیز جایگزین آن مجازات می شود که ۵۰ هزار تومان آن روز البته عدد بزرگی بوده است. الان نیز همین مجازات ۵۰ هزار تومان در قانون مجازات اسلامی وجود دارد.
عقبنشینی از موضع حجاب با ایجاد واژه "عفاف" در سال ۷۶
معاون فرهنگی وزیر ورزش و جوانان درباره نخستین ردپاهای ورود گشت ارشاد به جرم انگاری در حوزه حجاب نیز اشاره و عنوان کرد: یادمان باشد اولین بار کسانی که پای شورای عالی انقلاب فرهنگی را به مساله سیاست گذاری در حوزه حجاب گشودند جریان سیاسی پیروز انتخابات دوم خرداد بود چراکه نمی توانستند قانون آن زمان را در مجلس تغییر دهند بنابراین به فکر دور زدن مجلس افتادند. ما سال ۷۶ بعد از اتفاقات دوم خرداد یک تحول بسیار بزرگ داریم و آن مصوبه اول شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه حجاب برای اولین بار است. آن مصوبه یک جمله دارد که می گوید « در کنار حجاب، عفاف هم مهم است» و این زمان نیز تاریخ تولد واژه "عفاف" در سیاستگذاری حجاب است. تا قبل از آن تاریخ ما واژه عفاف را در سیاستگذاری ها به صورت محوری نداریم. درواقع عفاف تلاش بخشی از جریان حاکمیت است برای اینکه از موضع حجاب یک قدم دیگر عقب نشینی کند.البته این تاریخ ، تاریخ ورود حجاب به مناقشات سیاسی و ابزاری برای پیروزی در صندوق نیز هست.
تولد و کاشت بذر «گشتارشاد» و ظهور بدحجاب
وی با یادآوری اینکه آن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی جز تاکید بر "عفاف" بر "آگاهی" نیز تاکید داشت، خاطر نشان کرد:آن مصوبه می گوید "آگاهی" نیز مهم است. می گوید مشکل زنان در ندانستن است و زنان باید فواید حجاب را بدانند تا بعد از آن خودشان حجاب را رعایت کنند. با همین مصوبه است که با تاکید بر آگاهی و ضرورت دانستن در نحوه مواجهه با حجاب تغییر جدی ایجاد می شود که پیامد آن تغییر فضای عمومی مراکز هنری، دانشگاهها و کلان شهرهاست و کم کم پدیده بدحجابی ظهور می کند. پس از آن در چهارم مرداد ماه ۱۳۸۴ یعنی کمتر از یک هفته به زمان تغییر دولت مصوبهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی به امضای سید محمد خانمی ابلاغ می شود که بذر گشت ارشاد در آن گذاشته می شود. این مصوبه هم همچون مصوبه اول بر ضرورت اقدامات فرهنگی تاکید می کند اما در بند ۴۶ کمیتهای را تعیین می کند که دستگاههای امنیتی و انتظامی از جمله نیروی انتظامی را عضو کمیته می کند و در بند آخر تاکید می کند که وظایف هر دستگاه عضو کمیته باید در مصوبه دیگر تعیین شود. به این ترتیب برای اولین بار پای نیروی انتظامی به صورت آشکار باز می شود و بر اساس همین مصوبه است که در مصوبه سوم که در دولت بعد تصویب می شود گشت ارشاد متولد می شود. سوال مهم درباره این مصوبه این است چگونه برای اجرای مصوبهای که ۴۵ بند آن اقدامات فرهنگی است باید دستگاه انتظامی را انتخاب کرد؟.
قانون «مد و لباس» آخرین تلاش سیاست گذارانه جمهوری اسلامی در موضوع حجاب
کلهر با بیان اینکه با تولد گشت ارشاد از سوی دیگر مدیریت موضوع از وزارت فرهنگ و ارشاد به وزارت کشور منتقل میشود، افزود: دو سال بعد نیز یک مصوبهای در مجلس به نام «قانون مد و لباس» داریم که به نظرم این قانون آخرین تلاش سیاست گذارانه جمهوری اسلامی در موضوع حجاب بوده و بعد از آن تلاشها در این راستا تمام شده است. آقای عماد افروغ و دوستان ایشان در کمیسیون فرهنگی مجلس آن ایده آگاهی که در دوم خرداد مطرح شده بود را به ایده زیبایی تبدیل می کنند و می گویند حجاب باید زیبا شود تا عواطف خانم ها نسبت به حجاب مثبت شود و زنان حجاب را قبول کنند. از این رو قانون مد و لباس را می نویسند و برای آن یک بنیاد نیز طراحی می شود.
مدارای جمهوری اسلامی با مسئله حجاب از سال ۸۸ تاکنون
این جامعه شناس ادامه داد: همه این اتفاقات رخ می دهد اما سال ۸۸ مشخص می شود هیچکدام اثر مورد انتظار را نداشته است. از سال ۸۸ به بعد نیز گرچه شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه حجاب چندین مصوبه دارد اما ما دیگر از این مباحثی که مطرح کردیم جلوتر نیامدیم چراکه به نظرم مساله مداخله و سیاست گذاری از سال ۸۸ به بعد تمام شده و از آن سال به بعد جمهوری اسلامی با مساله حجاب و بد حجابی مدارا و سعی میکرده است با تغافل و غیره این معضل را به نحوی مدیریت کند اما مشکل آنجاست که رقیب و حریف و به معنای دقیق مخالفان نظام دست از سر جمهوری اسلامی بر نمی دارند و تلاش می کنند مساله حجاب را تبدیل به نقطه ضعف جمهوری اسلامی کنند. مدام تحریکش می کنند و نتیجه آن واکنشهای عصبی گاه و بیگاه می شود که تا اوایل ۱۴۰۱ و حتی جریانات اخیر شاهد آن بودیم. از این رو حقیقتا چه صحنه جامعه را نگاه کنیم و چه اسناد موجود را بررسی کنیم در می یابیم که حجاب نزدیک به ۱۰ سال تقریبا رها بوده است ، حتی ایده جریان اصول گرا این بود که اگر من اقتصاد را درست کنم می توانم در مقابل از جامعه مطالبه فرهنگی داشته باشم و نوعی معامله با جامعه کنم که من اقتصاد را درست کردم حالا شما حجاب را در عرصه عمومی رعایت کنید.
پروژه بی حجابی بزرگ ترین پروژه فرهنگی
معاون فرهنگی وزیر ورزش در عین حال به لزوم تفکیک فضای عمومی از خصوصی و اهمیت پوشش متناسب با هر کدام از این فضا تاکید و خاطر نشان کرد: این یک اتفاق بسیار بزرگ و سیاست گذارانه است که حکومت بگوید من کاری ندارم چطور در فضای خصوصی ظاهر می شوید اما در عرصه عمومی و ادارات باید حجاب را رعایت کنی. این تحول بسیار بزرگی برای حکومتی محسوب می شود که از ابتدای ۵۷ سیاست حجاب را دنبال کرده است. گویی تقسیم کاری در عرصه عمومی و خصوصی رخ می دهد اما موضوع این است که اینبار دیگر جامعه حاضر نیست این آوانس را به فضای عمومی بدهد و بپذیرد که پوشش من در خانه و خارج از آن و در محیط های اداری فرق داشته باشد. این می توانست یک مصالحه حداقلی را اتفاق بزند اما چرا رخ نداد؟ چون به صورت اساسی جامعه در این زمینه تحریک می شود. این تحریک هم از طریق جناحهای سیاسی که مخالف جریان حاکم بر کشور بودند رخ داد و هم از سوی مخالفان خارج از کشور این امر تشدید شد. پروژه بی حجابی بزرگ ترین پروژه فرهنگی است که در مقیاس جهانی عملیاتی و پشتیبانی می شود.
در ادامه این میزگرد بهاره آروین با تاکید بر اینکه حجاب نه ابزار اعتراض و نه نماد حاکمیت است، درباره سخنان سینا کلهر توضیحاتی ارائه کرد و گفت: آنچه من در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی می بینم خبر از برخورد وجود ندارد و هیچ کجای مصوبات مجوزی برای برخورد فیزیکی با مردم نمی دهد، به ویژه در آن موردِ ردِ گشت ارشاد در مصوبه ابلاغی ماه پایانی دولت آقای خاتمی، اصلا چنین موردی وجود ندارد و فکر میکنم آقای کلهر مفاد این مصوبه را با مفاد مصوبه ابلاغی در زمان دولت آقای احمدی نژاد اشتباه گرفتهاند. در عین حال با این روایت آقای کلهر موافقم که در ابتدا، این حکومت بود که برای اجباری کردن حجاب به دنبال جامعه افتاد. حکومت به تدریج می بیند عرصه جامعه نوعی عرصه مداخلات خودسرانه می شود که حاکمیت را زیر سوال می برد. حکومت بنا بر تعریف، محل انحصار خشونت مشروع است. حالا حکومت در خیابان می بیند به مردم تعدی می شود و برای مدیریت این تضادهای اجتماعی به پشتوانه اکثریت اقدامی انجام می دهد. بنابراین آیا حجاب آنطور که موافقان و مخالفان در طبل می کوبند نماد حیثیتی برای حاکمیت جمهوری اسلامی است؟، خیر. اگر اینگونه بود حکومت آنقدر پله به پله از این موضع عقب نمی نشست.
انتهای پیام
نظرات