کار فرهنگی برای کودک و نوجوان حساسیتهای بسیار دارد و طبیعتاً زمانی که یک نویسنده به نوشتن درخصوص کودکان و نوجوانان میپردازد باید مخاطب شناسی بداند و کودکان و نوجوانان را بشناسد. در واقع نویسنده این حوزه باید با کودکان و نوجوانان در ارتباط باشد، از مشکلات و دغدغه این گروه سنی مطلع شود، دنیای ذهنی و زبانی و جهانبینی کودکان و نوجوانان به زندگی را درک کند و دایره واژگانی آنان را بشناسد تا به زبان و فهم مشترک برسد.
متأسفانه همچنان به حوزه کودک در جامعه ما به صورت جدی نگاه نمیشود، در این مصاحبه با بتول پورشیخ، مشاور مدیرکل کانون پرورش فکری کودک و نوجوان قزوین، نویسنده و شاعر به گفتوگو در این خصوص پرداختهایم.
ارزیابی خود از ادبیات کودک و نوجوان را بفرمایید.
در حوزه ادبیات کودک و نوجوان شاعران و نویسندگان توانمندی فعالیت میکنند و خوشبختانه فعالین این حوزه توانستهاند در عرصههای بینالمللی خوش بدرخشند که این موضوع امیدوار کننده و خوشایند است اما اینکه چالشهای بسیاری نیز در این حوزه وجود دارد قابل انکار نیست؛ به طور مثال کشور ما در حوزه نشر قوی عمل نکرده، تیراژ کتابها بسیار پایین است و قانون کپی رایت رعایت نمیشود. متأسفانه سرانه مطالعه در ایران پایین است و در عملکرد آموزشی مدارس موازی کاری دیده میشود زیرا ارگانها و سازمانهای بسیاری در حوزه کودک و نوجوان کار میکنند در صورتی که کار در این حوزه سهل ممتنع است.
واقعیت این است افرادی که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند باید روانشناسی کودک و جامعهشناسی آموزش ببیند و ادبیات روز را مطالعه کنند تا با ادبیات دنیا همگام باشند.
بخش عظیم چالشی که در این حوزه وجود دارد این است که در کشور ما نویسندگی و شاعر بودن شغل محسوب نمیشود و فعالین این حوزه با مشکلات اقتصادی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند و نمیتوانند با بسنده کردن به این حرفه مخارج زندگی را تأمین کنند. در صورتی که اگر یک نویسنده از نظر اقتصادی تأمین باشد تمام هم و غمش را برای خلق اثر درست و قوی به کار میگیرد و در نهایت آثار خوب تولید و در جامعه عرضه میشود.
در حوزه نویسندگی همواره توصیه میشود جهانشمول فکر شود به این معنا که در کنار ادبیات بومی باید از مطالعات ادبیات روز جهان در دستور کار باشد اما متأسفانه گاهی اوقات ممیز و سانسورهایی که تحت سفارشات ارگانهای مختلف برای تولید یک اثر صورت میگیرد باعث میشود تمامیت تفکر و خلاقیت یک نویسنده به شکل بیرونی بروز و ظهور پیدا نکند و در نهایت تمامی این موارد سبب شده نویسندگی شغل دوم یا سوم فرد توانمند در این حوزه باشد.
در دنیای امروز چه راهکاری برای ترغیب کودکان و نوجوانان به کتاب و کتابخوانی ارائه میدهید؟
قاعدتاً در ساعاتی که یک کودک و نوجوان در مدرسه حاضر است اجازه ورود به فضای مجازی را ندارد بنابراین باید به مدارس نقد داشته باشیم که چرا در این ساعتها برای ترغیب دانش آموزان به سمت کتاب فعالیت مؤثری انجام نمیشود تا نوجوانان با فواید کتابخوانی آشنا شوند و در اوقات فراغت خود به جای گشت و گذار در فضای مجازی به مطالعه بپردازند.
هر چقدر که برای فرهنگسازی در جهت افزایش سرانه مطالعه غفلت شود کودکان و نوجوان اوقات فراغت خود را در فضای مجازی، فضای که آسیبهای اجتماعی بسیاری به همراه دارد، سپری خواهند کرد.
بنابراین برای جلوگیری از آسیبهای فضای مجازی، باید فرهنگ مطالعه در بین کودک و نوجوان ترویج داده شود. همواره اعتقاد دارم زبان و ادبیات فارسی پتانسیل آموزش تمام مهارتهای زندگی را برای کودک و نوجوان دارد و ای کاش زنگ اختصاصی کتابخوانی در مدارس در نظر گرفته میشد تا دانش آموزان بتوانند به خواندن کتابهای غیردرسی در کنار دوستانشان بپردازند.
معلمان چگونه باید در ترویج کتابخوانی عمل کنند؟
معلمان باید در ساعاتی که درس ادبیات آموزش داده میشود به معرفی کتابهای غیردرسی مفید بپردازند تا از این طریق دانش آموزان را با کتابخوانی آشنا کنند.
متون کتاب فارسی هر ساله با تغییرات خوبی همراه است اما این تغییرات در حد دادههای اطلاعاتی معمول باقیمانده و به دلیل فشردگی بسیاری که در کتابهای درسی وجود دارد معلمانها فرصت نمیکنند به تحلیل کتاب غیردرسی بپردازند و همچنین متأسفانه در حوزه آموزش و پرروش یک معلم فقط با عملکرد چگونگی تدریس کتابهای درسی مورد سنجش قرار میگیرد که این موضوع محدودیت در برنامهریزی معلم ایجاد میکند.
کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در چه بخشی مؤثر عمل میکند؟
کانون پرورش فکری یک متولی متخصص در حوزه کودک و نوجوان است؛ کودک و نوجوان با ورود به کانون پرورش فکری با دید جدیدی نسبت به کتاب آشنا میشود و مهارتهای بسیاری در حوزههایی همچون فرهیختگی، فن بیان و مهارتهای زندگی به دست میآورد که به همین سبب از آسیبهای اجتماعی کاسته میشود.
تجربه ثابت کرده است افراد مقید به مطالعه در زندگی نیز کمتر خطا میکنند و قطعاً اگر حلقه اتصال مدارس با کانون پرورش فکری پررنگ شود شاهد حضور دانشآموزان بسیاری در کانون و نتایج خوبی خواهیم بود.
در حوزه نشر چه مشکلاتی وجود دارد؟
متأسفانه هیچ ارگان مشخصی وجود ندارد که انتشار کتاب را بر عهده بگیرد و انتشارات مختلفی که در سطح جامعه وجود دارد زیر مجموعه یک سازمان یا ارگان هستند و اگر نویسندهای به صورت آزاد دست به قلم باشد و برای چاپ اثر به انتشارات مراجعه کند اما در چارچوب فکری آن ارگان ننوشته باشد آثار او چاپ نخواهد شد. بنابراین تا زمانی که چارچوبهای ممیزی و سانسور به این شکل در حوزه نشر وجود دارد بسیاری از کتابهای نویسندگان برجسته به دست مخاطب نخواهد رسید.
تا زمانی که تیراژ کتاب در کشور ما در بهترین حالت ممکن ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ است قطعاً عقبتر از کشورهای دیگر هستیم.
در خصوص «سلامت نشر» توضیح دهید؟
معتقد هستم آثار حوزه کودک و نوجوان چند فیلتر لازم دارد؛ این فیلتر شامل اخلاق، معنویات، روانشناسی، جامعهشناسی و مخصوصاً مادرشناسی است؛ انتشاراتی از نظر سلامت قدرتمند عمل میکند که کنار مخاطبشناسی، حفظ سلامت روح و روان مخاطب و حمایت از نویسنده و شاعر را در نظر بگیرد که اگر اینگونه عمل نشود نمیتوانیم با ادبیات روز دنیا همگام باشیم. همچنین باید زیبایی شناسی و سرگرمی در حوزه نشر در نظر گرفته شود. برای اینکه اقتصاد نشر سلامت باشد لازم است نویسندگی در ایران شغل محسوب شود چراکه اگر اینطور باشد نویسندگان این حوزه تمام وقت خود را برای تولید اثر خوب صرف خواهند کرد.
وظیفه مخاطب در ایجاد سلامت نشر چیست؟
در کنار تمام فعالیتهای روزمره مطالعه کتاب باید جزو لاینفک زندگی ما باشد و خانوادهها حتماً در سبد خانوار خود کتاب را به عنوان یک کالای اساسی در نظر بگیرند و ناشرین خوب، برجسته و اخلاق مدار را بشناسند و در جهت تربیت صحیح فرزندان خود کتابهای مناسب تهیه کنند.
به عنوان کلام آخر چه درخواستی از مسئولین دارید؟
نسبت به هزینههای زندگی شخصی قیمت کتاب ناچیز است اما از مسئولین درخواست میکنیم از انتشارات حمایت کنند، کاغذ به صورت دولتی به انتشارات عرضه شود، تیراژها افزایش یابد تا کتاب با کیفیت خوب عرضه شود.
باید سیاست مدیریتی نو برای پخش کتاب در کتابخانهها در نظر گرفته شود و کتاب یک نویسنده داخلی در تمامی کتابخانهها عرضه شود تا تمامی تولیدات دیده شود و شهروندان بتوانند به آسانی به کتاب مدنظر خود دسترسی داشته باشند.
دولت، نویسندگان، انتشارات و مخاطبین چهار حلقه اتصال هستند که در یک مجموعه قرار دارند که اگر از سمت یکی از این موارد کوتاهی شکل گیرد قطعاً شاهد نتایج مطلوب نخواهیم بود.
کتابی که به چاپ میرسد باید از طریق رسانههای مختلف به مخاطب معرفی شود تا مخاطب بداند تازههای نشر چه مواردی هستند که متأسفانه اکنون شرایط به صورتی است که افرادی همچون بنده که در این حوزه کار میکنم فقط از تازههای نشر اطلاع دارم و مردم جامعه حتی بیاطلاع از آخرین کتاب چاپ شده در حوزه علاقهمندی خود هستند.
در مبلمان شهری نیز جای معرفی کتاب خالیست در صورتی که میتوان از فضاهایی همچون اتوبوسهای درون شهری و مطب دکترها برای آشتی دادن شهروندان با کتاب استفاده کرد.
انتهای پیام
نظرات