به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «وقتی رایکوف، سرمربی تاج شد با کنار گذاشتن بازیکنان قدیمی و اسم و رسمدار، یک جوان قدبلند و ترکهای را در خط حمله آبیهای پایتخت بازی داد. غلامحسین مظلومی، مهاجم نوک تاج از جنوب آمده بود؛ بلندبالا و با اندامی ورزیده که مدافعان مقابلش را عذاب میداد. آنهایی که برای تماشای بازیهای تاج روی سکوهای امجدیه مینشستند گلهای غلامحسین مظلومی را در هر بازی میشمردند تا حساب کار از دستشان در نرود. او یکی از بهترین گلزنهای فوتبال ایران در ابتدای دهه ۵۰بود که بیاعتنا به خشونت حریفان یا شعارهای تند و تیز رقبا، کار خودش را انجام میداد. غلامحسین مظلومی را با فرصتطلبیاش میشناختند. با ضربههای تمام کنندهاش به توپهای سرگردان در محوطه جریمه حریف. هم با پا گل میزد و هم با سر. همین ویژگیها او را از همه مهاجمان سالهای دور فوتبال ایران متمایز میکرد و باعث میشد با لقبهای مختلف از روی سکوها تشویق شود. مظلومی بیش از هر فوتبالیست دیگری صاحب لقب شد و به جایگاهی نزدیک به اسطورههای فوتبال ایران رسید.
در یکقدمی زمین خاکی
غلامحسین مظلومی تنگستانی همانطور که از پسوند نامخانوادگیاش پیداست اصالت بوشهری داشت. پدر او یکی از طرفداران دوآتشه تاج بود اما غلامحسین تحت تأثیر داییاش فوتبالیست شد. محمود اسمعیلزاده که دایی غلامحسین و یکی از فوتبالیستهای معروف آبادان بود، او را از ۸-۷سالگی به کنار زمین فوتبال میبرد تا از ساک ورزشی و وسایلش مراقبت کند. همین رفتوآمدها به زمین فوتبال و تماشای مسابقات از کنار زمینهای خاکی آبادان، غلامحسین را به صرافت انداخت پا به توپ شود و یک روز برای تیم شهرش بازی کند. مرحوم غلامحسین مظلومی از دوره نسبتاً کوتاهی که در زمینهای خاکی آبادان دنبال توپ میدوید، بهعنوان بهترین روزهای زندگیاش یاد میکرد. او در مصاحبهای که سال ۱۳۵۲ و در اوج شهرت با نشریه دنیای ورزش انجام داد، از مسابقات آموزشگاهی به عنوان سکوی پرتابش به تیمهای بزرگ پایتخت نام برده بود.
آقای گل جوان
مهاجم فقید تیم ملی و باشگاه استقلال از ۱۰سالگی به مسابقات آموزشگاهی آبادان راه پیدا کرد و همزمان عضو تیم تاج آبادان بود. مظلومی بهترین بازیکن تاج آبادان به شمار میرفت و در همان سالها به عنوان مهاجمی بااستعداد شناخته میشد. وقتی در ترکیب آبیهای آبادان درخشید، از طرف رایکوف که تازه به ایران آمده بود تا نسل جدیدی را معرفی کند به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شد. مظلومی از کلاس نهم به اتفاق خانوادهاش به تهران کوچ کرد تا برای حضور در تمرینات تیم ملی جوانان مشکلات کمتری را از سر بگذراند. تمرینات منظم و پشتکار جوان آبادانی به نتیجه رسید و غلامحسین مظلومی به عنوان یکی از بازیکنان اصلی تیم ملی جوانان در سال ۱۹۶۹ به مسابقات قهرمانی جوانان آسیا اعزام شد. در آن سالها رایکوف برای هدایت تیم ملی بزرگسالان به ایران آمده بود، اما مسئولیت تیم ملی جوانان را هم بر عهده داشت که مقدمهای بود برای ساختن یک نسل جدید. تیم جوانان ایران با کسب مقام سوم مسابقات به ایران برگشت اما مهمتر از کسب مقام سومی، معرفی بازیکنانی مثل ناصر حجازی، حسن روشن، ابراهیم آشتیانی، مسعود مژدهی و البته غلامحسین مظلومی به فوتبال ایران بود. او در همان نخستین بازی ایران در برابر مالزی ۲گل به ثمر رساند و در پایان آن تورنمنت با ۶گل زده آقای گل شد. پس از بازگشت تیم جوانان، مسئولان باشگاه تاج آبادان به غلامحسین مظلومی پیشنهاد پیوستن به تاج تهران را میدهند. آن دوره برای تاج به نوعی دوره گذار بود، چرا که در آن سال گروهی از بازیکنان پا به سن گذاشته را از ترکیب این تیم کنار گذاشته بودند تا گروهی از بازیکنان جوان جای آنها را بگیرند و بهتدریج یک نسل جدید شکل بگیرد؛ نسلی با محوریت غلامحسین مظلومی.
نخستین گل
غلامحسین مظلومی یک گلزن بالفطره بود و بعد از پیوستن به تاج تهران نبوغش در گلزنی را نشان داد. این جمله که فلان مهاجم در زمین بوی گل میدهد، نخستین بار در فوتبال ایران توسط رایکوف و پس از تماشای نوع بازی مظلومی بر سر زبانها افتاد و آرامآرام به یک اصطلاح تبدیل شد. مظلومی در همان ابتدای ورود به باشگاه تاج با این تیم قهرمان آسیا شد. این مسابقات در سال ۱۳۴۹ برای نخستین بار در ایران برگزار شد و فرصتی برای شاگردان رایکوف بود تا روی بام فوتبال آسیا بایستند. تاج در مرحله گروهی با نمایندگان مالزی و لبنان همگروه شد و هر دو رقیب را با گلزنیهای توفانی غلامحسین مظلومی از پیش رو برداشت. در همان نخستین بازی تاج برابر هامنمن لبنان، مظلومی نخستین گل تاریخ این باشگاه در جام باشگاههای آسیا را به ثمر رساند. آبیهای پایتخت در بازی بعد با ۳گل غلامحسین مظلومی سلانگور مالزی را بردند و نخستین هتتریک تیم در جام باشگاههای آسیا رقم خورد. تاج با این ۲ برد به نیمهنهایی راه پیدا کرد و با گلهای مظلومی و قراب نماینده اندونزی را برد تا در فینال به مصاف هاپوئل برود. بعد از نمایش درخشان مظلومی که یک تنه تاج را به فینال جام باشگاههای آسیا رسانده بود از او به عنوان مهاجمی مهارناپذیر نام میبردند. در فینال آن مسابقات مدافعان اسرائیلی بهشدت مراقب مظلومی بودند اما او باز هم برای تیمش میجنگید و از جریان بازی خارج نشد. مظلومی با فضاسازی و در موقعیت گل قرار دادن همتیمیهایش، کار خود را به نحو احسن انجام داد و تاج با پیروزی ۲ بر یک در برابر هاپوئل برای نخستین بار قهرمان آسیا شد. غلامحسین مظلومی هم با ۵گل عنوان آقای گل رقابتها را تصاحب کرد و به عنوان بهترین بازیکن انتخاب شد. ۴سال بعد او قهرمانی در بازیهای آسیایی تهران را با پیراهن تیم ملی تجربه کرد و با ۵ گل آقای گل آن تورنمنت شد.
آقای گل ابدی
قهرمانی در جام باشگاههای آسیا برای باشگاه تاج و غلامحسین مظلومی شروع یک دوره تازه بود. در همان سال تاج در فینال لیگ فوتبال ایران که در آن سالها تحت عنوان جام منطقهای برگزار میشد، به مصاف پاس رفت و با گلزنی مظلومی، قهرمان نخستین لیگ سراسری فوتبال ایران شد. به این ترتیب، غلامحسین مظلومی در ۲۱سالگی، نامش را در تاریخ باشگاه استقلال و در متن نخستین قهرمانی یک تیم در لیگ سراسری باشگاههای ایران ثبت کرد. یک سال بعد از کسب این دو عنوان مهم، تاج به مقام سوم جام باشگاههای آسیا رسید و مظلومی با به ثمر رساندن ۳گل یکی از بهترین بازیکنان تیمش بود. در همان فصل تاج قهرمان لیگ استانی شد و با به رساندن ۸گل یکی از اصلیترین عوامل قهرمانی آبیها بود. او در همه ادوار جام تخت جمشید یا آقای گل بود یا در کورس آقای گلی قرار داشت. بعد از آنکه مورد بیمهری مسئولان باشگاه تاج قرار گرفت با ۵۰ هزار تومان به تیم شهباز پیوست و در همان نخستین فصل حضورش با ۱۹ گل عنوان آقای گلی را تصاحب کرد. چند دهه طول کشید تا رضا عنایتی با زدن ۲۰ گل در یک فصل از این رکورد تاریخی عبور کند. غلامحسین مظلومی ۶۵ گل در همه ادوار جام تخت جمشید به ثمر رساند و به همین دلیل او را آقای گل ابدی آن مسابقات میدانند.
وداع با الماس بوشهری
غلامحسین مظلومی از آن دست بازیکنانی بود که در عرصه باشگاهی موفقیتهای بیشتری را لمس کرد. او در اوج بود که به خاطر یک مصدومیت بدموقع المپیک مونیخ را از دست داد اما ۴ سال بعد به یکی از ارکان اصلی صعود ایران به المپیک ۱۹۷۲ مونترال بدل شد. او در المپیک تنها گل ایران در برابر کوبا را به ثمر رساند و تیم ملی ایران با همین گل به مرحله بعد راه پیدا کرد. مظلومی با پیراهن شهباز در اوج بود که یک مصدومیت بدموقع دیگر از راه رسید. او بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت آن مهاجم ترسناکی نبود که هر لحظه بوی گل میداد و در نهایت از فهرست مسافران جام جهانی ۱۹۷۸ خط خورد. در سال ۱۳۵۸ غلامحسین مظلومی برای تیم الوصل امارات بازی میکرد و در سکوت خبری کفشهایش را آویخت و با انبوهی از افتخارات ریز و درشت ملی و باشگاهی با فوتبال وداع کرد.
غلامحسین خان مظلومی مهاجم افسانهای فوتبال ایران در اواخر دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰ بود و با لقبهایی مثل توپچی تخت جمشید، تفنگدار، بمبافکن، شاعر، فیلسوف، غلام سرطلایی، غلام آقای گل، مهاجمی که بوی گل میدهد، الماس بوشهری و ... شناخته میشد اما مدام در خاطراتش میگفت من همان بچه تنگستانی هستم که در خاک آبادان رشد کردم و پرچم ایران را بالا بردم.»
انتهای پیام
نظرات