«شکل مطلوب اینکه در دانشگاه یک شور و نشاطی وجود داشته باشد، این است که فعالیت تشکلها و گفتمانهای مختلف توام با یک نظارت قانونی باشد تا گفتوگو شکل بگیرد. یعنی اگر چنین تصوری وجود داشته باشد که فقط برخی از تشکلهای همسو مورد حمایت قرار بگیرند و مابقی دفترشان بسته شود و حمایتی از آنها نشود، در این حالت، همان چند نفر هم دیگر نیازی به فعالیت نمیبینند و آرام آرام فعالیتها و جنبشها تعطیل میشوند»؛ اینها بخشی از صحبتهای محمد بیدهندی، عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده الهیات و معارف دانشگاه اصفهان و نیز عضو هیئت نظارت بر تشکلها و نماینده وزیر علوم در تشکلها در دانشگاه اصفهان است که در گفتوگو با ایسنا مطرح کردهاند. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- نظر شما در رابطه با کم و کیف فعالیت دانشجویان و جنبش دانشجویی در دانشگاهها چیست؟
اگر کسی تاریخچه جنبش دانشجویی در دانشگاههای ایران را بخواند، میبیند که اسناد آن حداقل از سال ۱۳۲۹ تاکنون بهصورت مکتوب موجود است و خوشبختانه در یک مجموعه سه جلدی نیز چاپ شدهاند. در مورد ماجرای سال کودتای سال ۳۲ و همچنین در مورد انقلاب سال 57 و پس از آن، ملاحظه میکنید که معمولاً دانشگاهیان، به ویژه اساتید دانشگاه و دانشجویان نقش پررنگی را در مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتهاند. حضور دانشگاهیان در چنین مسائلی در قبل از انقلاب چشمگیر بوده و به نظر میرسد که این حضور یکی از ویژگیهای ذاتی دانشگاه و دانشجو است که نسبت به اقشار دیگر جامعه آگاهتر هستند و در جامعه، اصلاحاتی را انجام میدهند. معمولاً برای متولیان امر و زمامداران، دانشگاه و دانشگاهیان بسیار مهم است و میدانند جریاناتی که از دانشگاه شروع شود، دارای ریشه و اهداف است و میتوانند تأثیرگذار باشند، به همین دلیل آن را جدی میدانند. محور اصلی ماهیت جنبش دانشجویی که امروز از آن یاد میکنیم، همان استکبارستیزی، ظلمستیزی و عدالتخواهی است. بر اساس آنچه که در تاریخ ثبت شده، میتوان گفت که اگر در طول تاریخ، تصمیمات دولت وقت و یا مصوبات شورای ملی، به شکلی با آن هویت ایرانی و استقلال ایرانی در تعارض بوده، معمولاً دانشجویان جبهه میگرفتند و در برابر آن مقاومت میکردند. نمونههای زیادی از آن را میتوان نام ببریم، شبیه آن هم ماجرای ۱۶ آذر است که دانشجویان علیه دخالتهای دولت آمریکا قیام کردند و سه نفر از آنها هم به شهادت رسیدند.
اما در روزهای اخیر که شاهد جریاناتی در دانشگاه بودیم، باز هم به نظر بنده همان روحیه حقطلبی در دانشجویان وجود دارد و آنهایی که نگاه اعتراضی دارند و معترض هستند، تعدادشان کم نیست و حرف برای گفتن دارند که چه در شکل کلان و چه در جزییات، باید حتماً صدای آنها شنیده شود. قطعا آنها علاوه بر اعتراضی که دارند، راهحلها و پیشنهاداتی هم دارند که میتواند کمک و ارائه طریق کند. مسئولین امر باید پیشنهادات دانشجویان را جدی بگیرند، برای حل معضلات، دست نیاز به سمت دانشگاهیان دراز کنند و همچنین طرحهایی را که از اطراف دانشگاه بهعنوان مغز متفکر جامعه به دولتمردان میرسد را جدی بگیرند.
متأسفانه در بعضی از موارد و در شکل کلان، یک روحیه خودسری در برخی از مسئولین مشاهده میشود. ما مواردی دیدیم که دانشگاهیان طرحها و پیشنهادات خوبی میدهند، اما آنها بایگانی میشوند و یا اینکه از دانشگاهها نمیخواهند در حل مشکلات و مسائل نظر بدهند. به تعبیر دیگر، دانشگاهها و دانشگاهیان احساس کردند که در تصمیمگیریها نقش مؤثری ندارند. این آفت، هشدار و خطر بزرگی است که اگر مسئولین آن را جدی نگیرند، در آینده با مشکل روبرو خواهند شد.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که در این نهضتها و جنبشهای دانشجویی که ما از آنها یاد میکنیم، همواره یک تفاوت معناداری با جنبشهایی که ممکن بود در سطح عوام مشاهده شود، وجود دارد. این تفاوت، طبیعی است و باید هم وجود داشته باشد. به تعبیر دیگر اگر شما میبینید که مثلاً در همین مدت اخیر، در برخی از نقاط شهر، اعتراضاتی بوده است، اما جنس آن اعتراضات باید با آن چیزی که در دانشگاه است، تفاوت داشته باشد. هر دو اعتراض است، منتها ممکن است تعدادی از آدمهای کوچه و بازار اعتراضشان در قالب شکستن شیشهها و فریاد زدن و فحش دادن و آتش زدن آمبولانس باشد، که چنین رفتاری در همه جا خلاف است و طبعاً باید با آن برخورد شود. اعتراض را با دهها و صدها راه میشود بیان کرد. یکی از آنها آتش زدن است که به نظر میرسد این راه، نه تنها جواب نمیدهد، بلکه مشکل را دو برابر میکند. بنابراین، این نوع از حرکات در دانشگاه به طریق اولی و صد درصد محکوم است. در تاریخ جنبش دانشجویی چنین مواردی نبوده که دانشجویی فحش یا ناسزا بدهد و یا تابلو و شیشهای را بشکند. این نهایت عجز آن فرد است که به جای اینکه تریبون را در دست بگیرد و با ادله محکم، انتقاد خود را بیان و طرف مقابل را محکوم کند، بیاید و فحش بدهد، یا مثلاً روسریاش را دربیاورد و آتش بزند. این اقدامات فاخر نیست و به نظر میرسد دور از شان دانشجو و دانشگاه است. در این چهار دیواری دانشگاه اصفهان، تجمعاتی که تشکیل میشد، ۶۰ الی۷۰ نفر و در نهایت ۵۰۰ نفر حضور داشتند، البته مفهومش این نیست که بقیه دانشجوها راضی بودند، بلکه شاید ۸۰ درصد آنها هم ناراضی باشند، اما معتقد بودند که ما اعتراضمان را از مسیری که این ۵۰۰ نفر ابراز میکنند، ابراز نمیکنیم، زیرا با آشوب و ناسزا گفتن، نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه میتواند مسئله دیگری را به مسائل بیفزاید. ما در کلاسها و جمعهای دانشجویان میبینیم که وقتی طرح بحث میشود، دانشجویان منتقد هستند، اما با اینکه بخواهند به بیتالمال لطمه بزنند و یا از مرزهای اخلاقی خارج شوند، به شدت مخالف هستند. بعضیها نیز در این شرایط خلط بحث میکنند، اگر ۴۰۰ یا ۵۰۰ نفر به روش نادرست اقداماتی دور از شأن دانشجو و دانشگاه انجام میدهند، میگویند دانشگاه شریف ادب و نزاکت را رعایت نکرده و یا مثلاً سقوط اخلاقی داشته است. این هم تصور غلطی است که اگر یک صدم از جمعیتی بداخلاقی کرد، ما نباید کل آن جمعیت را به بداخلاقی متهم کنیم.
- توصیه شما به دانشجویانی که سخنی برای گفتن دارند چیست؟
توصیه من به دانشجویان این است که برای ابراز اعتراضشان، مسیرها و راهکارهای ابتکاری به خرج دهند. ما که از نسل پیش بودهایم، یک بلندگو میگذاشتیم روبروی دانشکده و این تریبونی میشد که افراد میآمدند و یکی یکی حرفشان را میزدند، البته این روشی بود که ما داشتیم.
-به نظر شما، در این زمانه، دانشجویان چطور میتوانند اعتراض خودشان را بیان کنند؟
دانشجویان خودشان باید فکر کنند، یعنی نباید از ما بپرسند که به چه روشی اعتراض کنند، اینها باید خودشان روشهای نو، فاخر و در شأن دانشگاه را طراحی کنند. برای نمونه، با توجه به اینکه خیلی از آنها در فضای مجازی فعال هستند، میتوانند کمپینهایی تشکیل دهند و به سهولت میلیونها نفر را با خود همسو کنند؛ برای مثال، کمپین نه به خرید فلان خودرو. این راهکار ممکن است به شکلی پیش برود که بگویند سه یا چهار ماه است که فلان خودرو را دیگر کسی خریداری نکرده است و به این شکل، ممکن است تمام تحولی که نیاز است در صنعت خودرو انجام شود با همین کار انجام شود، یا اگر مسئولی باید جابجا شود یا تولید نوعی محصول متوقف شود، از طریق مصاحبه با افراد رده بالا و یا با ارتباطاتی که میگیرند، افشاگری لازم را برای همه مردم انجام دهند، و تمام جزئیات آن فردی را که معتقد هستند، به واسطه رانت با او برخورد نمیشود، علنی کنند.
-برای تحقق آرمانهای دانشجویی که یکی از آنها عدالتخواهی است، آیا این جنبشها میتوانند کارساز باشند؟
اگر تاریخ جنبش دانشجویی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که در طول تاریخ جنبشهای دانشجویی بسیار کارساز بودهاند؛ از ملی کردن صنعت نفت گرفته تا زمان پیروزی انقلاب. نقش دانشگاهها را در پیروزی انقلاب یا در تسخیر لانه جاسوسی که حضرت امام از آن بهعنوان انقلاب دوم یاد کردند، را میتوان بررسی کرد که این یک جنبش دانشجویی بود؛ دانشجویان در واقع سفارت را تسخیر و آمریکا را وادار به تسلیم کردند. این نقش، امروز هم میتواند کارساز باشد، به خصوص که جمعیت دانشجویی ما چند صد برابر شده است. دانشجویان میتوانند با ایجاد تشکلهای سیاسیِ با مجوز، بیش از پیش فعال باشند و با دعوت مسئولین درجه یک از رئیس جمهور گرفته تا روسای سایر قوا، وزرا و دیگران، آنها را به دانشگاهها بکشانند و استنطاقشان کنند، خواستهها را مطرح و مواردی را که علنی نیستند، علنی کنند. همچنین میتوانند کارگروههایی داشته باشند تا بتوانند از دل آن، مشکلات، رانتها، اختلاسها و فتنهها را پیدا کنند و ببینند مسئله اصلی چه چیزی است و سپس روی آن مسئله یک اجماع نخبگانی ایجاد کنند. در واقع دانشگاهها هنوز چنین اقدامی را انجام ندادهاند.
اگر مثلاً ۱۰ دانشگاه برتر کشور، از دل مشکلات، مسئله اصلی را پیدا کنند و برای برطرف کردن مشکلات، آنها را اولویتبندی کنند، شاید متوجه میشوند که آیا ساختار قانون اساسی، نحوه انتخابات، و یا فقه سیاسی، در کشور ما نیازمند اصلاح است یا خیر؟ و همچنین متوجه خواهیم شد که در حوزه اقتصاد، در بحث خانواده و یا موضوع ارتباط با آمریکا چه اقداماتی نیاز است. میتوان گفت، دانشگاه از ظرفیت اصلاح جامعه برخوردار است، اما از این ظرفیت به خوبی استفاده نشده است. بنابراین، دانشگاهها نقش بسیار پررنگی دارند و میتوانند مسئله را شناسایی کنند، اولویتها را تعیین کنند، یک اجماع نخبگانی در مورد مسئله ایجاد و راه حل ارائه کنند. بهعنوان نمونه عرض میکنم، بسیاری از همکاران ما معتقد هستند که مسئله اصلی، آموزش و پرورش است و کسی متوجه این مشکل نیست، اما آیا ما تا به حال، در مورد این مسئله یک اجماع نخبگانی ایجاد کردهایم؟
-آیا عدالت توزیعی به لحاظ امکانات و فرصتهای برابر برای همه تشکلها در دانشگاه اصفهان وجود دارد؟ به عبارتی آیا تریبون فقط در اختیار موافقان قرار داده میشود یا به دانشجویان مخالف و معترض هم تریبونی داده میشود؟
سالهاست که در دانشگاه هیئتی با عنوان هیئت نظارت بر تشکلها وجود دارد. این هیئتِ نظارت سه بازو دارد؛ رئیس دانشگاه، مسئول نهاد نمایندگی و نماینده وزیر در تشکلها. بنده خودم در تشکلهای اسلامی دانشگاه اصفهان، نماینده وزیر فعلی هستم و بهعنوان کسی که از سال ۸۵ تا ۹۰ معاونت فرهنگی دانشگاه اصفهان را به عهده داشتم و تشکلها زیر نظر بنده فعالیت میکردهاند، عرض میکنم که در آن زمان، تنشها و جنبشهای دانشجویی چندین برابر امروز بود. از همان روز اول تأکید بنده بر این بود که شکل مطلوب اینکه در دانشگاه یک شور و نشاطی وجود داشته باشد، این است که فعالیت تشکلها و گفتمانهای مختلف باید توأم با یک نظارت قانونی باشد تا گفتوگو شکل بگیرد. یعنی اگر چنین تصوری وجود داشته باشد که فقط برخی از تشکلهای همسو مورد حمایت قرار بگیرند و مابقی دفترشان بسته شود و حمایتی از آنها نشود، در این حالت، همان چند نفر هم، دیگر نیازی به فعالیت نمیبینند و آرام آرام فعالیتها و جنبشها تعطیل میشوند.
شکل مطلوب این است که دیالوگ صورت بگیرد، منتها همراه با یک نظارت قانونی. نشاط سیاسی زمانی مقدور است که تشکلهای مختلف با دیدگاههای مختلف از امکانات موجود استفاده کنند. عملکرد ما مشخص است. در آن سالها بیش از ۱۱۰ نشریه دانشجویی چاپ میشد که نیمی از آنها منتقد بودند و در مقابل نیم دیگر قرار میگرفتند و به نوعی تضارب آرا وجود داشت. در چنین فضایی دیدگاههای مختلف، نقد و انتقاد وجود داشت و هر کدام از آن نشریهها، نقش یک حزب را داشتند. امروز در دانشگاه اصفهان آن نگاه و رویکرد سابق نسبت به تشکلها و فعالیتها وجود دارد، یعنی اگر کسی مدعی است که در دانشگاه اصفهان امکانات را فقط به یک گروه خاصی میدهند و به یک گروه خاص دیگر تریبون یا مجوز نمیدهند، این افراد بیایند و مطالبه کنند، من هم باید به سهم خودم پاسخگو باشم.
-وضعیت کنونی جنبش دانشجویی در دانشگاه اصفهان به چه شکل است؟
دو سال تعطیلی دانشگاهها، فضا را بسیار تغییر داد و این به جنبش دانشجویی لطمه زیادی وارد کرد. یعنی بسیاری از فعالیتهای دانشجویی تعطیل شدند، اما در حال حاضر، تشکلهایی که فعال هستند شامل؛ انجمن اسلامی، انجمن اسلامی مستقل، و مجمع دانشجویان هستند. بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی نیز سالهای زیادی است که در دانشگاه فعالیت میکنند. بنابراین تشکل خاصی که ما آن را منحل کرده باشیم یا تشکلی که منتقد بوده باشند و ما به آنها مجوز نداده باشیم تا این لحظه در دانشگاه اصفهان وجود نداشته است.
- در پایان، اگر پیشنهاد و سخنی در رابطه با دانشجویان و جنبش دانشجویی دارید، بفرمایید.
پیشنهاد میکنیم که اگر این صدا و سخن قرار است در جایی منعکس شود، و اگر گروههایی هستند که میخواهند در قالب ضوابط و نظارت قانونی، تشکلی را تشکیل و فعالیت سیاسی انجام دهند و به نشاط سیاسی در دانشگاه بیفزایند، ما از آنها حمایت و استقبال میکنیم.
انتهای پیام
نظرات