حجتالاسلام جعفر شاهنظری در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با اهمیت دانشگاه بهعنوان یک نهاد علمی فرهنگی، اظهار کرد: اگر ما نهاد دانشگاه را بهعنوان یک نهاد علمی و فرهنگی تصور کنیم، واقعیت این است که تولید و خروجی این نهاد میشود سرمایه اجتماعی و این یعنی فارغالتحصیلانِ نهاد دانشگاهی هر کدام میتوانند نقشی را در این راستا ایفا کنند. به عبارتی، سرمایه اجتماعی عبارت است از نیروی انسانی و نیروی انسانیِ کارآمد نیز یعنی نیرویی که هم از دانش و تخصص و مهارت برخوردار باشد و هم از تعهد و مسئولیتپذیری. لذا قاعدتاً دانشگاه باید دارای یک هویت علمی و فرهنگی باشد، زیرا این نهاد در هر جامعهای رسالت خود را به نحو احسن انجام خواهد داد.
مسئله فرهنگ، یک ضلع دانشگاه است
وی با تأکید بر نقش دانشگاه در پرورش نیرو و سرمایه اجتماعی ادامه داد: اگر ما این کلیت را قبول داشته باشیم که خروجی این نهاد، سرمایه اجتماعی است و سرمایه اجتماعی، نیروی انسانی است و نیروی انسانی یعنی نیروی متخصص کارآمد و متعهد، پس نیاز است بار دیگر به نهاد دانشگاه نگاه کنیم تا مشخص شود این نهاد به چه شکل چنین نیرویی را پرورش میدهد. یک ضلع دانشگاه بهعنوان یک نهاد این است که بتواند این نیرو را در حوزه دانش به خوبی پرورش دهد تا بتواند در جامعه نقش خود را به خوبی ایفا کند. دومین ضلعی که در دانشگاه باید فعال باشد، عبارت است از ضلع پژوهش و مهارتیابی، به این معنا که دانشگاه محیطی تنها محدود به فراگیری دانش نباشد، بلکه بتوان دانش را در آن عملیاتی کرد و در آن زمینه مهارت آموخت. این مقصود به شکلهای گوناگون در دانشگاه عملیاتی میشود، برای مثال در بخشهای پژوهشی، در ارتباط دانشگاه با صنعت و یا ارتباط دانشگاه با جامعه. ضلع سوم دانشگاه، بخش فرهنگی آن است که باعث شکلگیری تعهد، مسئولیتپذیری و فرهیختگی در پرورش نیرو میشود. از اینرو، انتظار میرود دانشگاه در این سه ضلع، کارش را به نحو احسن انجام دهد.
مخاطب دانشگاه، شی نیست بلکه انسان است
وی در ادامه به بیان اهمیت نگاهِ انسانی نسبت به دانشجو پرداخت و افزود: نکته حائز اهمیت این است که دانشگاه چطور میتواند در این سه ضلع موفق عمل کند؟ در پاسخ باید گفت، آن زمانی که بداند مخاطبش شی نیست و انسان است و این انسان در هویتیابی و رشد خودش نقش دارد. یعنی نگاه به نیرو و مخاطب، نگاهِ شی نباشد، نگاه انسان باشد، انسانی که در فراگیری دانش، فناوری و تجربه و در هویتیابی فرهنگی خود نقش دارد. چنین نگاهی در محیط دانشگاه بسیار مهم است که ما به دانشجو، بهعنوان یک نیروی انسانی نگاه کنیم. چنین نگاهی به دانشجو، باعث میشود که دانشگاه یک فضای کاملاً علمی و آکادمیک و بستری مناسب برای گفتوگو، تبادل نظر و همچنین فضای بها دادن به اندیشهها و استعدادها باشد، در چنین فضایی است که این نیرو میتواند رشد کند. همانطور که در زیست شناسی برای گونههای مختلف گیاهان، یک طریقه خاص نگهداری وجود ندارد و ما باید اقتضای ذاتی را در نظر بگیریم. برای مثال نمیتوانیم بگوییم این گل باید هر روز آب بخورد، این گل ویژگیاش این است که هفتهای یک بار، آن یکی ویژگیاش این است که هفتهای دوبار و این معنایش این است که شما باید به مخاطب توجه کنی.
انسانهای خردمند و تحمل شنیدن سخنهای گوناگون
وی همچنین خاطر نشان کرد: آیهای که باید سرمشق نهادهای فرهنگی و علمی و دانشگاه و حوزه باشد، آیه «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند»، است. به بیان دیگر، میتوان گفت، پیامبر بشارت بده به این سیستم و به این انسانها که تمام آرا و اندیشهها را میشنود، یعنی گوش شنوا دارد، این گوش شنوا داشتن نکته مهمی است، میشنود و چون نگاه رشد و توسعه دارد از میان همه، احسنش را انتخاب میکند. چنین جامعه و انسانی «هَدَاهُمُ اللَّه» است، به این معنا که اینها کسانی هستند که هدایت میشوند و خردمندان عالم هستند.
شاهنظری تصریح کرد: انسانهای خردمند هستند که تحمل شنیدن سخنهای گوناگون را دارند و چون تحمل شنیدن سخنهای گوناگون را دارند بهترین را برمیگزینند و چون بهترین را برمیگزینند اینها هستند که پیشرفت و توسعه پیدا میکنند و هدایت میشوند. این آیه، آیهای پر مغزی است که باید سرلوحه زندگیمان باشد. اینجاست که اگر ما یک چنین فضایی را باز کنیم دانشجو میتواند راحت حرف بزند، دیدگاهش را بیان کند و خواستهاش را مطالبه کند. ممکن است دانشجو بگوید این فضا برای رشد من مناسب نیست، ما در پاسخ باید بگوییم چرا مناسب نیست؟ ممکن است بگوید برای رشد کردن من این امکانات باید باشد. در چنین حالتی یک نهاد دانشگاهی باید رسالت خودش را به نحو احسن انجام دهد.
وی اظهار کرد: اگر ما میگوییم یک ضلع بحث، هویتسازی نیروی انسانی است، یعنی اینکه او بهعنوان سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیر و متعهد باشد. زمانی که ما این ویژگی را از دانشجو انتظار داریم، پس باید اگر دانشجو اعتراضی دارد، خودمان از آن استقبال کنیم. دانشجوی بیدار، یک دانشجوی معترض است. دانشجوی بیدار، دانشجویی است که نسبت به حوادث پیرامون خود و جامعه خود بیتفاوت نباشد. به دانشجوی اینگونه باید بها داد ،چرا که او دانشجویی زنده است. اگر جوانی یا دانشجویی بیتفاوت بود و نسبت به رخدادها و حوادث و آنچه که در فضایی که در آن زندگی میکند و رشد میکند بیتفاوت بود، این دانشجو آن دانشجویی که باید بهعنوان یک سرمایه اجتماعی، متعهد و مسئولیتپذیر باشد، پرورش نمییابد. لذا در نهاد فرهیخته دانشگاه، ما نه تنها باید زمینه فعال بودن و پویا بودن و مسئولیتپذیر بودن را برای دانشجو فراهم کنیم، بلکه باید او را تشویق و از این امر استقبال کنیم که دانشجوی ما نسبت به مسائل جامعه خود و دنیایی که در آن زندگی میکند، بی تفاوت نیست. چنین دانشجویی است که میتواند بهعنوان یک سرمایه اجتماعی شناخته شود.
وی افزود: حرکتهای همراه با نگاه امنیتی در دانشگاهها و با دانشجو، مطلوب نیست. البته دانشجو هم باید در اعتراض، در سخن گفتن و در بیان مطالباتاش، فرهیختگی و پختگی اخلاق را رعایت کند. اما اگر یک خطایی هم رخ داد، نوع تعامل اهمیت پیدا میکند. در هر پدیده و رخدادی، باید به دو مسئله توجه کنیم؛ یک مسئله، بررسی عللِ رخداد و مسئله دوم نوع برخورد و به عبارتی نوع تعامل با رخداد است. بسیار مهم است که چطور با رخداد برخورد کنیم تا از طریق برخورد شایسته، بتوانیم به سمت حل شدن مشکل حرکت کنیم، نه اینکه خودمان آب بر آتش بحران بریزیم تا آتش شعلهورتر شود. در حال حاضر، با توجه به مسائلی که در جامعه ما در حال رخ دادن است، رسالت دانشگاهیان به خصوص رشتههای علوم سیاسی، علوم اجتماعی وعلوم تربیتی این است که جامعه را بررسی کنند تا متوجه شوند چه عللی باعث میشود چنین رخدادهایی به وجود بیایند. آیا بی عدالتیهایی وجود دارد؟ آیا تبعیض علت وجود چنین وقایعی است؟ تا از طریق بررسی و بازنگری، علل شناسایی شوند و پس از آن به سمت درست کردن برویم. در این راستا، برخورد تند در محیطهای دانشگاهی نه تنها جواب نمیدهد، چه بسا کار را سختتر و پیچیدهتر هم میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، درپایان خاطرنشان کرد: با همه این بیتفاوتیها، دیر شدنها و توهمنگریها، اگر برگردیم و بگذاریم دانشجو سخنش را با گفتن یا با نوشتن، ابراز کند و همچنین اگر در این مسیر گوش شنوایی باشد میتوانیم آرام آرام از بحران عبور کنیم. علاوه بر این، بر اساس نگاه فرهیختگی که به دانشگاه وجود دارد، دانشجوی ما هم نباید فرهیختگی، اخلاق و رسالت خودش را آلوده کند و سیاسیون باید طوری ایفای نقش و انجام مسئولیت کنند که مطالبات شنیده شود، توجه شود و بازبینی و بازنگری صورت پذیرد تا عللی که باعث ایجاد بحران شده است برطرف شود. این تنها راه است، چون اگر ما این راه را انتخاب نکنیم و هر دو طرف داستان، یعنی چه مدیریت کلان و چه دانشجو و مردم مطالبهگر بهصورت رادیکالی پیش روند، ناخواسته ما به یک بن بست میرسیم و در جامعه با پیچیدگیهای سختی مواجه میشویم که یا به استبداد منتهی میشود یا به فروپاشی که هر دو خطرناک است. پس تنها راه برون رفت از بحران این است که مدیریت خردمندانه بر بحران حاکم شود و مدیریت خردمندانه به این معناست که نگاه واقع بینانه حاکم شود.
انتهای پیام
نظرات