به گزارش ایسنا، توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده، متخصص آموزش و پرورش و یکی از شخصیتهای تاثیرگذار فرهنگی که بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش و ادبیات کودکان کوشید، ۶ سال میشود (هجدهم آبانماه ۱۳۹۵) که دیگر در بین ما نیست اما اندیشههایش، نگاهش به انسان و دغدغهاش درباره آموزش کودکان در جامعه هنوز زنده است؛ همکارانش به دنبال آرمانهای توران خانم هستند.
او همچنین یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک بود و از ۱۳۵۸ خورشیدی تا اواخر عمرش سرپرستی تدوین و تالیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را هم برعهده داشت. خودش در جایی میگوید: طی بیش از نیم قرن گذشته در سه زمینه کار کردهام آموزش و پرورش، ادبیات کودکان و کتاب مرجع اختصاصی کودکان و نوجوانان؛ یعنی فرهنگنامه. در هر سه زمینه گرچه به ابعاد جهانی کار نیز نظر داشتهام ولی هدف اصلی من خدمت به کودکان و نوجوانان این سرزمین بوده و هست ... من معتقدم که جمع کار را پیش میبرد نه فرد. فرد میتواند نقش هماهنگکننده داشته باشد. بنابراین در هر سه زمینه تنها نکتهای که بتوانم به حساب خودم بگذارم، پیدا کردن راههای کار ثمربخش گروهی بود ... کار گروهی برای من بسیار شیرین، بسیار آموزنده و بسیار برانگیزاننده است.
میرهادی از سوی موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان بهعنوان نامزد دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» سال ۲۰۱۷ انتخاب شده بود.
توران میرهادی در سال ۱۳۳۴ به نام برادر از دسترفتهاش، کودکستان فرهاد و بعدها، دبستان و راهنمایی فرهاد را بنیاد نهاد. کتاب «جستجو در راهها و روشهای تربیت» گردآمدهای از تجربههای او در درازای ۲۵ سال سرپرستی مدرسه فرهاد است.
علیاصغر سیدآبادی، نویسنده و مروج کتابخوانی درباره توران میرهادی به ایسنا میگوید: زندگی و کارنامه خانم میرهادی از چند زاویه قابل تأمل است؛ نخست تأثیری که او در آموزش و پرورش داشت؛ میرهادی هم در تألیف کتابهای درسی دستی داشت و هم با تأسیس «مدرسه فرهاد»، دیدگاههای تازهای را در آموزش و پرورش به وجود آورد. دومین جنبه کارنامه او بحث نهادسازی است، او علاوه بر اینکه در تأسیس شورای کتاب کودک و بنیانگذاری «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» نقش داشته، در تأسیس سایر نهادهای مربوط به کودکان و نوجوانان نیز به صورت غیرمستقیم نقشآفرینی کرده است.
او سومین وجه کارنامه میرهادی را ثبت تجربههایش میداند و معتقد است به این وجه فعالیت او توجه چندانی نشده است و توضیح میدهد: میرهادی از معدود ادبای ایرانی است که تلاش کرده، هر تجربهای را که داشته، ثبت کند و دربارهاش حرف بزند و توضیح بدهد و اگر در جایی لازم باشد، نقد کند که چه عواملی باعث موفقیت و پیشرفت کار شده یا موانع را بگوید و توضیح دهد. انباشت تجربه و ثبت آنها بسیار مهم است.
سیدآبادی چهارمین وجه کار میرهادی را ادبیات کودکان میداند و ادامه میدهد: نقش میرهادی را در ادبیات کودک، به صورت مستقیم یعنی شکلگیری ادبیات و نقد و بررسی آن نمیدانم و فکر نمیکنم نقش بینظیری در ادبیات کودک داشته باشد. به نظرم نقش میرهادی در آموزش و پرورش، نهادسازی و ثبت تجربههایش، بینظیر است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: توران میرهادی ویژگی مهمی دارد که الان هم برای ما مهم و آموزنده است، اینکه از دل بحرانها، کار بزرگ خلق میکرد. در واقع بحرانهای بزرگ باعث نشد که او متوقف یا ناامید شود و کنار بکشد زیرا او با یکی از هولناکترین تجربههای جهان معاصر، یعنی جنگ جهانی دوم ارتباط مستقیم داشت، تجربه جنگ و بقایای جنگ را به چشم دیده بود و از جوانانی بود که تلاش کرد بر ویرانههای جنگ چیزی بسازد که تأثیرگذار باشد. توران میرهادی، آدمی است که میتواند بعد از چنین فاجعهای به ساختن و یا به نقش هرچند کوچک در آبادانی، فکر کند و به این نگاه برسدکه بعد از فاجعه هولناک باید آدم به کار خود ادامه بدهد. یکی از وجوه آموزنده زندگی میرهادی برای ما که در این دوره به سر میبریم و ممکن است خیلی زود ناامید شویم، این است که به کار خود ادامه بدهیم.
او انجام فعالیتهای داوطلبانه را از دیگر وجوه شخصیتی توران میرهادی عنوان میکند و میگوید: بخش مهم و بزرگی از زندگی میرهادی را، فعالیتهای دواطلبانه تشکیل میدهد؛ کار داوطلبانه هم به مثابه فعالیت سازنده میتواند در جامعه و زندگی دیگران، تأثیر بگذارد و هم یک جور درمان برای آدم مصیبت دیده و کسی که از یک حادثه هولناک گذشته، باشد. در واقع کار داوطلبانه امکانی است که آدم بتواند بماند و موثر باشد یعنی آدم بعد از یک مصیبت میتواند، بماند اما مؤثر نباشد اما کار داوطلبانه باعث میشود و کمک میکند تا آدم موثر بماند. به نظرم این وجه شخصیتی میرهادی خیلی موثرتر از نقش او در ادبیات کودک است، میرهادی در ادبیات کودک هم تأثیرگذار بوده اما به دلیل تجربههای بزرگی که گذرانده، این وجه شخصیتی او مهمتر است.
سیدآبادی در ادامه بیان میکند: نکته دیگری که فکر میکنم به درد امروز ما هم میخورد، تجربه «مدرسه فرهاد» و میدان دادن به بچهها برای تمرین مسؤولیت و مشارکت کردن در فعالیتها، است. اگر نگاهمان به «مدرسه فرهاد» به عنوان یک تجربه باشد، میگوییم مدرسه فرهادی مدرسه خوبی است اما آنجا صرفا یک مدرسه خوب نیست، آنجا مدرسهای بوده که بچهها امکان مشارکت در اداره مدرسه و امکان انجام کار جمعی را پیدا میکردند که به نظرم در زمان خود تجربه مدرن و بهروزی بوده و الان هم تجربه مهمی است. در روزگار خودمان عواقب این را که نسل جدید مشارکت داده نمیشوند، میتوانیم ببینیم. این تجربه، تجربه مفیدی است.
این نویسنده در پایان میگوید: اگر بخواهم بر روی یک موضوع از زندگی خانم میرهادی تأکید کنم، آن وجه آفرینش امید و رؤیا در هولناکترین زمانها و بحرانها است، او همیشه کاری برای انجام دادن داشته، همشه امیدی را آفریده و از آن محافظت کرده که الان میتوانیم میوههای آن را بچینیم؛ الان فرهنگنامههایی را داریم که بچهها میتوانند آن را ببینند، روزی که توران میرهادی فرهنگنامه را بنیان میگذاشته این ماجرا قابل تصور نبوده است ولی الان میتوانیم حاصل تلاش او را ببینیم که از پس فاجعه برآمده که حاصلی ماندگار دارد و برای همیشه برای بچهها میماند.
از آثار میرهادی میتوان به «دو گفتار درباره کتابخانههای آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه»، «کتاب کار مربی کودک، برنامه کار سالانه مربی در مهد کودک و کودکستان»، «جستوجو در راهها و روشهای تربیت»، «راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم دبستان»، «دو گفتار» (کتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه) و «آنکه رفت، آنکه آمد» اشاره کرد.
توران میرهادی در نگارش کتابهای تعلیمات اجتماعی، تاریخ، جغرافی و تعلیمات دینی چهارم دبستان، تعلیمات اجتماعی و دینی برای کلاس چهارم دبستان و گذری در ادبیات کودکان همکاری داشته است.
او همچنین این کتابها و مقالهها را ترجمه کرده است: «افسانه چینی برای کودکان»، «گنجشک کوچولو»، «رفتار والدین ما باید چگونه باشد»، «تفاهم بینالمللی به وسیله کتابهای کودکان و نوجوانان»، «آنچه از کنگره آموختیم» و «در باب افسانهها و اسطورهها برای کودکان و نوجوانان» (با همکاری ثریا قزلایاغ). همچنین مقالههایی از او در مجله «سپیده فردا»، «ماهنامه آموزش و پرورش»، نشریهها و گزارشهای شورای کتاب کودک به چاپ رسیده است.
انتهای پیام
نظرات