به گزارش ایسنا، به بهانه برگزاری بیست و دومین دوره رقابتهای جام جهانی فوتبال، هر روز یکی از جامجهانیهای برگزار شده را نه با نگاه معمول بلکه با نگاهی به نکات کمتر دیده و گفته شده و گاهی نوستالوژی آن جام، مرور میکنیم.
*قسمت ششم: جام جهانی ۱۹۵۸
قصه میزبانی سوئد
در راستای پیشرفتهای فیفا بعد از هر جام جهانی، در کنگره سال ۱۹۵۶ مقرر شد از این به بعد ۶ سال زودتر از برگزاری مسابقات جام جهانی، میزبان آن مشخص شود. به همین دلیل در کنگره فیفا در همین سال هم میزبانی ۱۹۵۸ به سوئد داده شد و هم تکلیف میزبان جام جهانی بعدی یعنی یعنی جام سال ۱۹۶۲ مشخص شد. همچنین در این کنگره تصمیم گرفته شد به ازای هر ۲ دورهای که اروپاییها میزبانی میکنند، یک دوره هم میزبانی به تیم آمریکای جنوبی برسد. در کنگره سال ۱۹۵۶، سوئد بدون رقیب برای میزبانی انتخاب شد و مشکلی هم برای این قضیه وجود نداشت.
شرایط میزبانی سوئد
سوئد که حدود ۱۰ سال از فوتبال جهان عقب افتاد بود، تلاش کرد با بهبود ورزشگاههایش و همچنین شادی بخشیدن به جامعهای که آن روزها خیلی فوتبال برایش مهم نبود، جام جهانی را برگزار کند. اکثر بازیکنان خوب این کشور راهی کشورهای مختلفی از جمله ایتالیا میشدند و با تصمیم مربی تیم ملی و با وجود این که بسیاری از بازیکنان میخواستند برای کشورهای دیگر بازی کنند، همه آنها اجازه بازگشت به کشور و بازی برای تیم ملی را گرفتند.
جام جهانی ششم در ۱۲ شهر هالمشتاد، مالمو، هالسینبورگ، واستردس، نورکوپینگ، اوربرو، اسکیل استونا، استکهلم، سنویکن، اوددوالا، گوتهبورک و بوراس برگزار شد و فینال این رقابتها در ورزشگاه بزرگ روزاندا برگزار شد.
حضور شوروی در فوتبال و تضعیف مجارستان و یوگوسلاوی
اتحاد جماهیر شوروی با بهرهگیری از فوتبال علمی و استعدادیابی از نقاط مختلف این کشور توانست برای اولین بار پا به عرصه جام جهانی بگذارد و پس از عملکرد ناموفق در المپیک ۱۹۵۶، جاام جهانی ۱۹۵۸ جای آزمون و خطا برای شوروی بود تا آنها بتوانند ۲ سال بعد در سال ۱۹۶۰ در اولین دوره جام ملتهای اروپا به موفقیت برسند.
اوضاع نابهسامان داخلی کشور مجارستان و بازار گرمی دلالان فوتبالی زیر پای بازیکنان مجار در سفرهای اروپایی سبب شد تا بسیاری از آنها قید بازیهای ملی را بزنند و در ازای پول هنگفتی به باشگاههای بزرگ اروپایی بپیوندند. سختگیری در مهاجرت بازیکنان سبب شد تا بسیاری نتوانند دوباره برای تیم ملی مجارستان بازی کنند و آن تیم قدرتمند جام جهانی پنجم ضعیف شد.
یوگوسلاوی نیز که متشکل از کشورهایی چون مقدونیه، صربستان، کرواسی، اسلونی و بوسنی و هرزگوین بود، به رهبری مارشال تیتو و به دستوری وی به این مناطق دستور خودمختاری در سایه حفظ اتحاد کشور داد و همین سبب شد تا بسیاری از بازیکنان که فوتبال شرق را بستر مناسبی برای پیشرفت نمیدانستند، به اروپای غربی بروند و همانند مجارستان، بازی برای تیم ملی یوگوسلاوی نیز برای عدهای سخت و برای عدهای غیرممکن شد.
تحریم رژیم صهیونیستی
تنها یک سهمیه برای کشورهای آسیایی و آفریقایی که آن روزها هنوز در فوتبال آن قدرها که باید حرفی برای گفتن نداشتند و اکثرا جزو مستعمرههای کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بودند، سبب شد تا بازهای انتخابی در آسیا در ۲ مرحله صورت بگرد. تیمهای تایوان، اندونزی، رژیم صیهونیستی، قبرس، مصر، سوریه، سودان و ترکیه تیمهایی بودند که باید در مراحل انتخابی رو در روی هم قرار میگرفتند. رژیم صیهونیستی در زیر گروه دوم باید رو در روی ترکیه قرار میگرفت که به خاطر مسلمان بودن ۹۵ درصد این کشور و سیاست دولت ترکیه، ترکها از شرکت در این دیدار سر باز زدند. امتناع سودان از بازی برابر رژیم اشغالگر قدس در دور دوم انتخابی، سبب شد تا فیفا برای حل این مشکل، رژیم صیهونیستی را برابر یک تیم اروپایی به میدان بفرستد که قرعه به نام ولز افتاد و ولزیها با پیروزی در ۲ بازی رفت و برگشت جواز حضور در جام ششم را کسب کردند.
خدای سلسائو
برزیل در حالی قهرمان جام ششم شد که بازیکنان ذخیره این تیم کار را برای سلسائو در آوردند. وقتی برزیل توانست سوئد را در فینال جام جهانی ۱۹۵۸ شکست دهد، ویسانت فئولا، سرمربی برزیل به نشست خبری رفت و در حالی که ۲ برگه سوال برای پاسخ دادن برای او نوشته شده بود، وی به گفتن یک جمله اکتفا کرد؛ " خدا برزیلی است"
به نظر میرسید حق با او بود زیرا بسیاری از ستارههای این جام سلسائو، بازیکنان ذخیره این تیم بودند و به علت مصدومیت بازیکنان اصلی چون جولینهو، جوئل، دیدار و آلتافینی، میدان به امثال گارینشا ۲۳ ساله، واوا ۲۲ ساله و پله ۱۷ ساله رسید که بتوانند نخستین جام پرافتخارترین تیم ملی دنیا را به ارمغان بیاورند.
دورگهها در فوتبال
ایده ویتور پوزو ایتالیایی در استفاده از بازیکنان دورگه آرژانتینی در این تیم و قهرمانی در سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ پس از ۲۰ سال، باعث رواج استفاده از دورگهها در فوتبال جهان شد. فرار ستارههایی مثل پوشکاش از اروپای شرقی و بها ندادن به کشورهای شرق اروپا سبب شد تا بسیاری از بازیکنان این کشورها بعد از انتقال به غرب اروپا، در آن جا پناهنده شوند و برای تیم ملی آن کشور بازی کنند. اتفاقی که در آن زمان واکنشهای متفاوتی داشت؛ کشوری مثل فرانسه مخالف آن بود و نتیجهاش هم کسب مدال برنز جهان بود. کشورهایی هم مثل ایتالیا موافق این کار بودند. هرچند پوزو خودش هم با این ایده در ادامه مخالفت کرد.
اطلاعات کلی
پس از برگزاری بازیها، ۱۶ تیم آلمان غربی، چکسلواکی، ایرلند شمالی، آرژانتین، فرانسه، یوگوسلاوی، پاراگوئه، اسکاتلند، سوئد(میزبان)، مجارستان( قهرمان دوره قبل)، ولز، مکزیک، برزیل، انگلستان، شوروی و اتریش در این مسابقات حضور داشتند.
برزیل با برتری ۵ بر ۲ برابر سوئد میزبان قهرمان شد و فرانسه نیز به رده سوم رسید.
نکات جالب و کمتر شنیده شده
- با وجود مخالفت فرانسه با بازیکنان دورگه، آقای گل این مسابقات یعنی ژوست فونتن اصالتا لهستانی بود.
- ژوست فونتن فرانسوی در حالی با ۱۳ گل آقای گل جام شد که هنوز کسی نتوانسته این رکورد را بشکند.
- دو تیم برزیل و فرانسه با استفاده از ۴ مهاجم و با سیستم ۴ – ۲ – ۴ که امروزه کمتر در دنیا استفاده میشود، به مدال طلا و برنز این جام رسیدند.
_ پله با گلزنی در این جام به عنوان جوانترین گلزن تاریخ جامهای جهانی شناخته شد و هنوز هم رکورد او دست نیافتنی است. پله افسانهای در این مسابقات ۶ گل به ثمر رساند.
منبع: تاریخ فوتبال و جام جهانی - تالیف و ترجمه: د. اسداللهی
انتهای پیام
نظرات