به گزارش ایسنا، در یادداشتی در عصر ایران آمده است: «در چهاردهمین سالگرد درگذشت خانم دکتر طاهرۀ صفارزاده، شاعر و نویسنده و استاد زبان انگلیسی و مترجم مشهور، که سالها به عنوان زنی روشنفکر شناخته میشد و پس از انقلاب از این فضاها کاملا فاصله گرفت و این اواخر ترجیح داد وقت خود را بیشتر صرف ترجمۀ قرآن کند نکات فراوانی میتوان گفت اما هم مجال فراختری میطلبد و هم حوصلهها در این روزها تنگ است و معطوف به رخدادهای روز. این بانوی اهل ادب و پژوهش ۴ آبان ۱۳۸۷ درگذشت.
شاعری که بسیاری تصور میکردند به فروغ فرخزاد دیگری بدل خواهد شد و در آغاز هم در همان حال و هوا بود اما در مسیر دیگری قرار گرفت و با اندیشههای مذهبی چنان پیوند خورد که پیرانهسر دست به کار سترگی زد و آن هم ترجمۀ قرآن به نثر سلیس پارسی بود. به گونهای که اکنون ترجمۀ او از حیث توجه به نکات زبان پارسی در کنار ترجمههایی چون بهاءالدین خرمشاهی قرار میگیرد.
با این حال برخی از نکات متفاوت در ترجمۀ او را به اختصار میتوان از این دست برشمرد:
۱. در سوره «مریم» واژۀ «الرحمن» را مانند دیگر مترجمان به خداوند رحمان ترجمه نمیکند بلکه خود «الرحمن» را میآورد. بدین ترتیب وقتی راوی سوم شخص است از پروردگار به عنوان «رب» یاد میشود و هنگامی که مریم، خطاب قرار میدهد «الرحمن» و نوبت به عیسی که میرسد «الله» به کار میرود. در ترجمۀ «بسمالله الرحمن الرحیم» البته «الرحمن» را در کنار «الله» و به عنوان اسم خاص نمیآورد.
۲. در ترجمۀ «مِن شرّ ماخلق» مانند برخی دیگر از مترجمان «از شر آنچه آفرید» نیاورده و «از شر تمام مخلوقات» آورده است. حال آنکه برخی بر این باورند که مطابق این آیه «شر» هم مخلوق است و مانند زرتشتیان دوگانه اهورا و اهریمن نداریم.
۳. هر چند در ترجمه خانم صفارزاده از پرانتز بازکردن و افزودن کلماتی که در متن آیه نیامده و به سبک مرحوم الهی قمشهای چندان خبری نیست و مثل او ترجمه را با تفسیر نیامیخته اما باز گاه به سبک آن مرحوم برگردانده و فیالمثل «وزر» در آیه «و وضعنا عنک وزرک» در کمانک «وزارت علی علیهالسلام» آورده است.
۴. آیه بسیار مشهور و ضربالمثل شده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» به این معنی واضح و همهفهم که «ما انسان را در رنج آفریدیم» به این صورت برگردانده شده: «ما انسان را در فضا - وسط زمین و آسمان - آفریدیم» در توضیح نوشته: چه دلیلی دارد که خداوند بنده را در رنج آفریده باشد؟ این در حالی است که مفهوم رنج در ادیان ابراهیمی و ادیان غیر الهی شرقی از مفاهیم کلیدی است.
۵. در ترجمۀ آیۀ «ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاک گردانید و بر تمام زنان عالم برتری داد» تعبیر «این عصر» را در کمانک آورده تا با باورهای شیعی سازگارتر باشد.
۶. شگفتآورترین ترجمه در برگردان آیه هشتم سورۀ نحل رخ داده چون در پرانتز کلمه «هواپیما» را اضافه میکند!
آیه این است: «و خداوند اسب و قاطر و الاغ را خلق فرمود تا بر آنها سوار شوید و نیز از اسباب تجمل باشند و خودی نشان دهید و خداوند باز هم چیزهای دیگر که شما دربارۀ آنها اطلاعی ندارید خلق میفرماید.» خانم صفارزاده اما بعد از چیزهای دیگر «مثل هواپیما» را اضافه کرده است؛ حال آنکه نیاز به توضیح ندارد که هواپیما مصنوع متأخر بشر است نه خلقت الهی و مشخص نیست چرا آن را در یک متن مقدس اضافه کرده است؟
۷. در همین سورۀ نحل و در برگردان آیه مشهور ۶۷ «نوشیدنی سُکرآور» را آورده و مثل مترجمان دیگر نگران سوء برداشت از واژۀ «سَکَراً» نبوده است.
۸. مفسران شیعی دربارۀ کلمۀ «هارون» یا «هرون» و توصیف مریم به عنوان «خواهر هارون» اختلاف نظر دارند؛ چراکه هارون، برادر موسی علیهالسلام در هزار سال قبل بوده و حضرت مریم نمیتوانسته واقعا خواهر هارون باشد و مفسرین تمثیل دانستهاند (آیۀ ۲۷ سوره مریم). خانم صفارزاده اما به این بحث ورود نکرده و پرانتز و کمانک نگشوده است.
۹. آیه ۱۱۶ سوره طه این است: «اِسجدوالآدم فَسَجَدوا - سجده کنید به آدم، پس سجده کردند.» با اینکه واژۀ سجده در آن کاملا مشخص است اما اینگونه ترجمه شده: «به آدم تعظیم کنید. همه اطاعت کردند.» در حالی که نه «تعظیم» در آیه است و نه «اطاعت» و صریح و روشن «سجده» آمده است و مترجم چون مانند مثال «رنج» تشخیص داده تنها باید به خداوند «سجده» کرد سجده را به تعظیم و اطاعت برگردانده است.
۱۰. برای آنکه بدانیم خانم صفارزاده چقدر هوای زنان را داشته، ترجمۀ آیه بسیار مشهور ۳۴ سورۀ نسا هم قابل توجه است که به ضربالمثل هم بدل شده و برای فارسیزبانان نیز قابل فهم است: «الرّجال قوّامون علی النساء». در این که «قوامون» به «سرپرست» ترجمه شود یا «تکیهگاه» یا تعابیر دیگر نظرات مختلفی وجود دارد ولی خانم صفارزاده شاید یگانه مترجمی باشد که قوامون را به «پیشکار» هم ترجمه کرده و آورده است: «مردان، سرپرست و پیشکار زناناند.»
ذکر نکات تنها برای فتح باب مقایسه ترجمهها و یادی از خانم دکتر صفارزاده بود چون در ایام تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی در دهۀ ۶۰ با دو تصویر متفاوت از ایشان روبهرو بودم. یکی در کتابخانه دانشکده و تورق مجلات قدیمی با برخی اشعار و نوشتهها و دیگری در آن روزگار و بعدتر هم که دست در کار ترجمۀ قرآن شدند.
آقای مصطفی ملکیان تفاوت در دیدگاههای خود را با تعبیری چون ملکیان-۱ و ملکیان-۲ و ملکیان -۳ دورهبندی و تفکیک میکند تا تفاوتها لحاظ شود. دربارۀ خانم صفارزاده هم دست کم میتوان به سه دورۀ مشخص اشاره کرد و صفارزاده شاعر را صفارزاده ۱ و صفارزاده استاد را صفارزاده ۲ و صفارزاده مترجم قرآن را صفارزاده ۳ نامید.»
انتهای پیام
نظرات