امیرمهدی حکیمی در چهارمین نشست از سلسله جلسات هنر و تعارضات اجتماعی که شامگاه ۲۸ مهر با عنوان «مرجعیت فرهنگ دینی در زیست معاصر هنرمندان ایران» در پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار شد، ضمن مغتنم شمردن ایجاد فرصت برای گفتوگوی این چنینی در خصوص موضوع زیست هنرمندان، اظهار کرد: این انتظار از جامعه هنری وجود دارد که تحت تأثیر فرهنگ دینی باشد و در بسیاری از اوقات، انتظاراتی وجود دارد و این مطرح است که چرا جامعه هنری دچار این زیست نیست؟
وی با بیان اینکه در مواردی در زیست جامعه هنری تعارض وجود دارد، افزود: زیست جامعه هنری زاییده افکار، اندیشه و باورهای اوست. بنابراین باید دید تا چه اندازه توانستهایم در حوزه اندیشه، افکار و باورهای جامعه هنری نقش ایفا کنیم و دستگاههایی که باید ارتباط ایجاد کنند، چه میزان تأثیرگذار بودند؟
مدیرعامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی با بیان اینکه در مواردی این مسیر در دستگاههایی که کار مدیریتی و برنامهریزی در فضای هنر را داشتهاند، به اشتباه طی شده است، بیان کرد: امروز با آفتهایی مواجهیم که در گذشته به اشتباه پایهریزی شده، از جمله، وقتی هنر به هنر متعهد تبدیل میشود دو قطبیسازی آغاز میشود.
تفاوت میان هنر متعهد و هنرمند متعهد
حکیمی با تأکید بر جدی بودن تفاوت میان هنر متعهد و هنرمند متعهد، گفت: من با هنر متعهد نسبتی ندارم، بلکه آنچه با آن نسبت دارم، هنرمند متعهد است و با طرح این موضوع که هنر قیدپذیر است یا خیر؟. قیدپذیر بودن هنر زاییده نگاه چپگرای دوران انقلاب است و خروجی هنرمند متعهد آن آثاری است که به هنر متعهد مشهور میشود. در شعر پس از انقلاب اسلامی اتفاق بسیار بزرگی افتاده که زاییده شاعرانی است که باور دینی و انقلابی داشتند و به این دلیل که درون شان متعهد به این مبانی بود، این رشد اتفاق افتاد. حال آنکه در بسیاری حوزههای دیگر، همچون سینما، داستان و... از هنر متعهد صحبت و دو قطبیهایی ایجاد کردیم که تا به امروز ادامه دارد.
وی تصریح کرد: ما نتوانستهایم هنرمندان را تربیت و آنها را با مبانی و معارف دینی آشنا کنیم و در این میان کسانی از مفاهیم دینی و انقلابی ذیل هنر متعهد سخن گفتهاند که ذاتاً هنرمند نشده بودند، بنابراین اقدامات متوسط و ضعیف خلق کردند، بنابراین یکی از ایرادات آنجا شکل گرفته است که باید تعریف صحیح شکل میگرفته، اما شکل نگرفته است.
مدیرعامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی مشکل دیگر را در قطع بودن ارتباط دستگاههای مسئول در حوزه مفاهیم دینی با جامعه هنری برشمرد و گفت: چگونگی و کیفیت این ارتباط میتوانست با بردن مفاهیم دینی به درون جامعه هنری با اثرگذاری همراه شود، نه به شکل شعاری و براساس خوشآمد مدیران باشد، بنابراین بخشی از مشکل به ناتوانی در برقراری ارتباط حوزه دینی با جامعه هنری بازمیگردد.
حکیمی با بیان اینکه بخشی از مشکل در عدم جستوجو در مفاهیم دینی نهفته است و اینکه به دنبال یافتن رابطه مفاهیم دینی با مباحث هنری نبودهایم، ابراز عقیده کرد: هنگامی که ارتباط حوزهعلمیه با هنرمندان قطع است، چگونه میتوان از جامعه هنری توقع زیست دینی داشت؟ در واقع باید پرسید جامعه هنری کجا و چگونه باید زیست دینی را بیاموزد؟ اگر زیست را زاییده باورها بدانیم، هنرمند کجا باید به این شناخت و باور برسد؟ بنابراین به طور جدی باید نقد دستگاههای متولی مفاهیم دینی صورت گیرد.
وی مدعی شد: روشنفکرزدگی که جامعه هنری و هنرمندان جامعه ما بدان دچارند، نیز از آفتهای این مسیر است. بدین معنا که جامعه هنری، کپیبرداری ناقصی از آنچه در خارج جامعه ایران میبینند، دارند، لذا روشنفکرزدگی به جامعه هنری ژستهایی آموخته که تصور میکنند، با این ژستها و اداها هنرمند میشوند، در حالی که این نسبت با مفاهیم دینی را نتوانستهایم حل کنیم.
به جای محتواگرایی، تکنیکمحوری اتفاق میافتد
حکیمی با اشاره به تک بعدی شدن افراد در حوزه هنر، اظهار کرد: هنرمندان از آن گروهی هستند که باید چندوجهی باشند و مطالعات گسترده میانرشتهای داشته باشند، اما بدینگونه نیست و به جای محتواگرایی، بیشتر تکنیک محوری اتفاق میافتد. هر دو سوی این اتفاق، یعنی دستگاههای متولی جامعه هنری و عدم آشنایی جامعه هنری با کلیات مفاهیم دینی، موجب بروز این شکاف شده است و اقدام جدی برای ایجاد این ارتباط صورت نگرفته است و طبیعتاً در زیست جامعه هنری نتوانستیم نقشی ایفا کنیم. به همین دلیل هم نمیتوانیم توقع ایجاد کنیم. بنابراین با ضروری دانستن برقراری ارتباط باید بر چگونگی پر کردن این شکاف بپردازیم.
مدیر عامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی با مثالی از پیامبر اکرم(ص) که به شعرا به عنوان زبان هنری و رسانه زمان صله بخشیدند، گفت: این امر حاکی از توجه و اهمیتی که دین به شعر به عنوان رسانه زمان داده است و در مقایسه با رفتار کنونی جامعه امروز با رسانه که از برد و نفوذ رسانه غفلت کرده است.
انتهای پیام
نظرات