به گزارش ایسنا، مقام معظم رهبری شصتمین تقریظشان را بر کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» (زندگی نامه مرحوم کونیکو یامامورا – مادر ژاپنی شهید محمد بابایی) نوشتند تا این کتاب از این طریق بیشتر به مردم و جامعه شناسانده شود. این تعداد تقریظ نوشته شده از سوی رهبر انقلاب نشان از توجه و علاقه ایشان به حوزه ادبیات دفاع مقدس دارد. تقریظهای فرمانده کل قوا در معرفی کتاب به عموم مردم نقش ویژهای دارد و فرصت خوبی را برای آشنایی عموم مردم فراهم میکند.
به مناسبت چهل و دومین سالروز هفته دفاع مقدس، ۴۲ تقریظ از مقام معظم رهبری بر آثار مکتوب دفاع مقدس را مرور میکنیم.
دشت شقایقها
نویسنده: محمدرضا بایرامی
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، ارتش با حجم عظیم و تلاش متنوعاش، سهم بزرگی در تشکیل دفاع مقدس هشت ساله داشته است. خاطرات دیگری که خواندهام همه تصویر وضع و حال سپاه و بسیج بوده است و اینک نوشتهای در شرح حال واحدهای ارتشی. سبک هنرمندانه و قلم زیبای این نویسنده، کمکی در خور تحسین کرده است به آب و رنگ بخشیدن به حوادث و وقایع خطوط ارتشی. البته فاصله میان این و آنچه از بسیج میدانیم و خواندهایم، بسی ژرف است. در اینجا وضع یگانهای ارتشی را میشود بخوبی دید. کتاب را یکنفسه در روز جمعه ۷/ ۱/ ۷۱ خواندم.»
معرفی کتاب:
یادداشتهای راوی که سرباز وظیفه است به صورت روزشمار از تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۶۶ با رفتن او به جبهه، شروع میشود. او پس از عملیات نصر سه و تسخیر خط «شرهانی» در عمق خاک عراق، برای آموزش تکمیلی به اردوگاه نزاجا نزدیک کرخه بر میگردد. در سیزده مرداد دوباره همراه گردان به خط اول باز میگردد. راوی به عنوان بیسیمچی در گردان خدمت میکند و یک مرکز تلفن ۶- ۲۲ در اختیار دارد. از رتیلهای منطقه که خودشان خطر دیگری هستند تعریف میکند. و از تفاوت افراد مینویسد. محل استقرار آنها نزدیک زبیدات و نهر عنبر است. در اثر اشتباهی که مرتکب میشود و پیشروی گشتیهای خودی را خبر نمیدهد، توبیخ شده، از مخابرات به انبار مهمات منتقل میشود و از آنجا به گشتیها میپیوندد. در عملیاتی که شرکت میکند، چند تن از دوستانش شهید میشوند و دوباره به انبار مهمات برمیگردد و…
زندهباد کمیل
نویسنده: محسن مطلق
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، از این نوشته عطر اخلاص به مشام میرسد. و چه زیباست که روایت صحنههایی که از اخلاص و ایثار سرشار است، نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشابهحال این جوانان نورانی که در یکی از استثناییترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی رسیدند. این کتاب همچنین بهخاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است، از بعضی دیگر از خاطرههای مکتوب، خواندندنیتر است. باید ترجمه شود. ۱۴ / ۱۱ /۷۰»
معرفی کتاب:
کتاب زندهباد کمیل، از مجموعه کتابهای «خاطرات »، با موضوع «جنگ ایران و عراق » است که محسن مطلق آن را به رشته تحریر درآورده است. خاطراتی که مطلق در یک دفتر نگاشته و چند سالی را در صندوقخانه خانه نگه داشته. اکنون خاطراتش را منتشر میکند تا همه، گرد و خاکی را که گردان کمیل به پا کرده، بخوانند. گردانهای لشکر، بعد از آزادسازی فاو یا به مرخصی رفته بودند و یا در پادگان مشغول راز و نیاز و مناجات بودند. گردان کمیل هم یکی از همین گردانها بود که بعد از یک سال دوباره تشکیل شده بود. با شنیدن این خبر بچههای قدیمی گردان از گوشه و کنار بیدار شده و جمع با صفایی را راه انداخته بودند، فرماندهی گردان کمیل با برادر شاهسوند بود. این گردان هفتاد و پنج نفری یک جمع صمیمی را تشکیل میداد. گردان کمیل چند صباحی را در پادگان دوکوهه منتظر عملیات میماند و بعد از مدتی مأموریت پدافند خط مهران به گردان کمیل محول میشود و افراد گردان سربلند از این عملیات و با دادن چند شهید و مجروح به اردوگاه بر میگردند. محسن مطلق در سراسر کتاب از گردان کمیل میگوید: از صمیمیت و اخلاص، نیایشها و مناجاتهای شبانه، دلاوریها و ایثارها، مأموریت رفتنها و برگشتنها، آموزش دیدنها، شوخیها و خندهها، ضجهزدنها و توسلها، پرپر شدن و به دیدار حق شتافتن افراد گردان، همچنین از اقامتشان در اردوگاه کرخه، اردوگاه کارون، بهمنشیر، سنگر و چادرها، و از نخلستانها هم میگوید. در آخر هم افسوس میخورد که چرا به یاران شهیدش، به همرزمان و به دوستانش نپیوسته، به همین دلیل قلم به دست میگیرد و یاد آنان را زنده نگه میدارد.
سفر به شهر زیتون
نویسنده: جواد جزینی
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، از این کتاب حتی بخش اوّلش را هم نتوانستم تمام کنم. تا ماجرای کمیل و قصّه غم سنگین آن دل کوچک خواندم و دیگر تحملم تمام شد. در گزارشهای جبهه، وضع به گونهای دیگر است، چه بسیار دقائقی که در برابر آن تصویرهای خونین، چهره به اشک آغشته شده است. اما غم در ماجراهای شهادت، سوز و گدازی شیرین با خود دارد، درست چون غم در ماجراهای عشق. در آن احساس خسران نیست، هرچه هست شیرینی و سرخوشی است. و حقیقتاً چیزی غریب است. با مرگ و فنا و ویرانی هیچ نسبتی ندارد. تبارک الله، ما ابدع سبیله وا حلیا لتسرّعا لیه... .
معرفی کتاب:
«سفر به شهر زیتون » خاطرات و گزارشهایی درباره حضور هنرمندان و نویسندگان در سفر به رودبار و منجیل زلزلهزده را روایت میکند. این کتاب گزارش پشت صحنهای است از وقایعی که پس از زلزله برای شهرهای زلزلهزده رخ داده است. این یادداشتها از دو نظر حایز اهمیت است؛ یکی آنکه مخاطب گزارشی از رخدادهای پشت صحنه این رویداد را نظاره میکند و دوم اینکه این اثر میتواند مورد استفاده پژوهشگران، جامعهشناسان و هلال احمر قرار گیرد. از سوی دیگر توجه به بعد روانی زلزله است و اینکه کتاب حاضر توانسته است چند صد نفر کودک و نوجوان را زیر چتر حمایتی خود بگیرد. حضور نویسندگان در این مواقع وظیفه آنان است و متاسفانه این اتفاق به دلیل کمبود بودجه در زمان رخ دادن زلزله بم رخ نداد.
این نویسنده گفت: بخشی از یادداشتهای این کتاب آن موقع به صورت ستون در روزنامه اطلاعات چاپ میشد که بعدا به صورت کتاب درآمد. به گفته جزینی، این کتاب که شامل چند یادداشت نویسندگان و هنرمندان است، بعد از بیست سال از سوی انتشارات سوره مهر دوباره منتشر میشود و میتواند منبع خوبی برای آشنایی با تبعات این گونه حوادثها و نحوه همدلی میان انسانها در مواقع اینچنینی باشد.
سفر به قلهها
نویسنده: هدایتالله بهبودی
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، گزارش اول، حرفهای و هنرمندانه، شرح کوتاهی از اولین ساعت بمباران سیانوری حلبچه، ارائه کرده است که بسیار مغتنم است، و نیز اشارهای به وضع اسرای عراقی در پشت خط اوّل دارد که آن هم جالب و مهم است. گزارش کوتاه دوم از همان نویسنده است. گزارش بعدی که به زبان روزنامهای و در سبک گزارشهای مطبوعات غربی و به تقلید از آنها نوشته شده حاوی مطلبی چندان مهم نیست، بعلاوه که گسیختگی در ذهن و نارسایی در زبان هم گاه در آن هست، ولی از این جهت که تصویری گرچه مبهم از کردهای اتحادیه میهنی ارائه کرده، مغتنم است. گزارش چهارم درباره حمله عراق به جنوب پس از قبول قطعنامه (تیرماه ۶۷ ) و از آن جالبتر، شرح انهدام منافقین در غرب کشور و تپه حسنآباد است. گزارش خوبی است. تکیه بر بچههای جنوب (فقط) برایم مفهوم نشد هرچند ناگفته ماندن چیز مهمی در آن واقعه، برایم کاملاً مفهوم بوده و هست! گزارش آخر از همان نویسنده (نویسنده گزارش چهارم!) چیزی نیست جز قلمانداز یک نویسنده خوش ذوق که جز پاسخ به احساسات، هدفی از نوشتن ندارد. این گزارشها را در ۱۸ اسفند ۷۰ تمام کردم و نه چندان خوشحال..!
معرفی کتاب:
«سفر به قلهها »، پنج گزارش جنگی است. «حلبچه » گزارشی است از بمباران هوایی شهر تهران، حرکت به سوی حلبچه و مناطق موشک خورده و بمباران شده باختران (کرمانشاه) و مهران و ادامه مسیر سفر تا منطقه حلبچه. «سفر به قلهها » گزارش بازدید از مناطق آزاد شده بیت المقدس شش و پاوه و یاد شهید چمران، و پاسداران مظلوم شهید شهر پاوه و بازگشت به شهر تهران است. «کردستان عراق، حکایت ناگفته» گزارش سید یاسر هشترودی از کردستان عراق است و منطقه آزاد شده در عملیاتهای نصر هشت و بیتالمقدس دو. «خاکریزهای ایمان»، گزارش مرتضی سرهنگی از جبهههای جنوب، نماز جمعه اهواز و سخنان برادر معینیان فرمانده گردان از لشکر ولیعصر(عج) است. «بهار در آبادان»، گزارش ایثار و فداکاری و صبر مردم آبادان است و وصف شهیدی که خواست پس از شهادت، پیکر او را در میدان مین بیندازند تا شاید معبری برای رزمندگان بگشاید.
شانههای زخمی خاکریز
نویسنده: صباح پیری
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، در این نوشته هرچه به آخر نزدیکتر میشویم، روح اخلاص و صفایی را که در آن موج میزند بیشتر حس میکنیم. من به حال خود حسرت میخورم و به این جوانان شجاع و باایمان و فداکار غبطه میبرم که در عمری کمتر از نیمه عمر ما، به مقاماتی رسیدهاند که امثال من با خواندن شرح آن، احساس عروج معنوی میکنند. خدا کند در کشاکش زمانه، آنچه را در معراج جهاد و فداکاری به دست آوردهاند بتوانند بخوبی حفظ کنند. این نوشته هنرمندانه و دارای نثری استوار نیز هست که ارزشش را بیشتر میکند. ویژگی مهم این کتاب آن است که حال امدادگران را شرح میکند. بسیار لازم بوده و هست که جبههگیان رستههای غیر رزمی مانند: جهادگران، امدادگران، رانندگان، آشپزها و تدارکاتیها که هر کدام عالم مخصوص به خود داشتهاند و بعضاً فداکاریشان از رزمندگان خطوط مقدم کمخطرتر نبوده بلکه حتی پرخطرتر هم بوده مثل (سنگرسازان و خاکریززنان)، نیز شرح خود را بنویسند، یا بگویند و کسی بنویسد. باری از این جوان عزیز و از ناشرین باید تشکر کرد. ۶/ ۱/ ۷۱ و ۲۱ رمضان المبارک ۱۴۱۲»
معرفی کتاب:
صباح پیری یک امدادگر جانباز است که پس از پذیرش قطعنامه، دفتر ادبیات و هنر مقاومت به او پیشنهاد کرد تا خاطرات هفت ساله جبههاش را بگوید. او هم شروع کرد و با حوصله ۳۲ نوار یک ساعتی را پر کرد. همه آن نوارها، جمله به جمله روی کاغذ نشستند و پس از مرتب شدن، «شانه های زخمی خاکریز » را در ردیف کتابهای خواندنی و جذاب دفاع مقدس قرار دادند.
عبور از آخرین خاکریز
نویسنده: دکتر احمد عبدالرحمن/ مترجم محمدحسین زوارکعبه
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسمه تعالی در شب سهشنبه ۱۹ / ۹/ ۷۰ مطالعه آن تمام شد. آن را از نظر داستانی و نیز اشتمال بر مطالب مفید، بهتر از خاطره اسیر دیگر عراقی که او نیز پزشک بوده است، یافتم. بجاست اگر به زبانهای اروپایی همه یا بخشی از آن ترجمه و در پاورقی روزنامههاشان منتشر شود، مخصوصاً بخش اوّل آن یعنی از ص۱۱ »
معرفی کتاب:
«عبور از آخرین خاکریز » عنوان کتابی است از اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن که در آخرین ساعات آزادی خرمشهر خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی میکند. این کتاب که توسط محمدحسین زوارکعبه ترجمه شده، در پانزده فصل مجزا به رشته تحریر درآمده است. دکتر احمد عبدالرحمن که در اکتبر ۱۹۷۹وارد ارتش عراق شده بود سرانجام پس از اعزام از سوی لشکر عراق به خرمشهر، در لحظات آغازین فتح خرمشهر در ماه می ۱۹۸۲ به عنوان پزشک توسط نیروهای ایرانی به اسارت در میآید. احمد عبدالرحمن به ذکر نکات و وقایعی از جنگ ۸ ساله میپردازد که در نوع خود (بهخصوص از این نظر که راوی عراقی است) برای خواننده تازگی دارد.
فرمانده من
نویسنده: رحیم مخدومی و…
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیکم یا اولیاء الله و احبّائه، السلام علیکم یا اصفیاء الله و خیرته، السلام علیکم یا انصار دین الله و اعوان ولیه.. ای آیتهای خدا، ای معجزههای ایمان، ای نشانههای تعالی جاودانهی انسان .. ای گلهای محمّدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی بازداردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید ، حجّتی شدید بر آن کوته نظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن میدانستند. خاطره مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فیالله را حتی بیش از آنان به نمایش گذاشتید. آنان به نفس پیامبر و نزول پیاپی آیات قرآن دل را گرم و جان را تازه میکردند اما شما چه؟!! حقاً خلوص و تقوا را مجسم کردید و برای آن امام بحق که مظهر خلوص و تقوا بود، سربازانی شایسته شدید. سلام الله علیه و علیکم و هنیئاً لکم رحمة ربکّم .. کتبه بیمناه الوازرة اسیر امانیه و ذلیل نفسه علی الحسینی غفر الله له و رحمه و حشره مع اولیائه و الحقه بهذه الزمرة الطیبة. آمین. این کتاب در ۱۳ رجب ۱۴۱۱ با چشمی لبریز اشک شوق و حسرت زیارت شد.»
معرفی کتاب:
کتاب فرمانده من از مجموعه کتابهای «یادنامه » با موضوع «جنگ ایران و عراق » است. «فرمانده من» را رحیم مخدومی، احمد کاوری، داوود امیریان، علیاکبر خاورینژاد، حسن گلچین، هادی جمشیدیان و عباس پاسیار به رشته تحریر درآوردهاند. رحیم مخدومی یادوارهای از فرمانده بزرگوار، مدنی، نوشته است. مخدومی، صمیمت و مهربانی، شجاعت و دلاوری، محبوبیت و نحوه به شهادت رسیدن مدنی را بیان کرده است. احمد کاوری نیز حدیث صلابت و یادواره سید علیرضا قوام، معاون گردان نوح از لشکر امام رضا(ع) را در این کتاب آورده است. کاوری نیز از تواضع، متانت، خوشرویی، خوشگویی و از جاذبههای، شهید علیرضا قوام میگوید. داوود امیریان نیز یادواره حاج حسین طاهری، فرمانده گردان میثم را نوشته است. امیریان از اخلاق و رفتار، محبوبیت، زحمات و بیخوابیها، سختگیری و آموزش نیروها و آماده کردن آنها برای عملیات، عشق به حضرت زهرا و از تواضع و فروتنی طاهری میگوید. علیاکبر خاورینژاد یادوارهای از فرمانده محمودیان، حسن گلچین خاطرهای از فرمانده علی غفاری، هادی جمشیدیان از خادمی فرمانده سپاه بانه کردستان و عباس پاسیار از محمد بروجردی فرمانده عملیات غرب، نوشتهاند. اکنون، همه این فرماندهان که در کتاب، یادواره و خاطراتشان و شجاعتها و دلاوریهایشان آمده است به درجه رفیع شهادت رسیدهاند و این کتاب یادنامهای از آنهاست که توسط افرادی که شاهد ایثار و فداکاریها و دلاوریهایشان بودهاند، تنظیم شده است.
ضربت متقابل
نویسنده: حسین بهزاد/گلعلی بابایی
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«کتابهایی مانند ضربت متقابل و همپای صاعقه، باید کتابهای رایج دست کارکنان در سطح سپاه و خانوادههایشان باشد.»
معرفی کتاب:
این کتاب پانصد و هفتاد و پنجمین اثر از مجموعه کتابهای پژوهش و نقد دفتر ادبیات و هنر مقاومت است. این اثر که برگزیده دوازدهمین جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس در رشته پژوهش نیز محسوب میشود، توسط گلعلی بابایی و حسین بهزاد به کارنامه عملیاتی سپاه محمد رسول الله(ص) در عملیات رمضان از تیر تا پایان شهریور ماه ۱۳۶۱ در چهارده فصل پرداخته است.
گزارش یک بازجویی
نویسنده: مرتضی بشیری
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، اثر جالبی است. ابتکاری و نمونه نیز هست. توصیفهای آن از طبیعت، حوادث جنگی، وضعیتهای طبیعی بس زیبا است. در آن مبالغاتی در بیان و یکسونگریهایی در قضاوت و گاه برخی تنگنظریها و حتی سایهای از خودستایی هست.. که میشود به جنبههای مثبت کتاب بخشیدشان .. ! در شب شنبه چهارم اسفند ۶۹ در لحظاتی از بدخوابی عصبی مطالعه آن که لحظاتی کمابیش مشابه را قبلاً هم فرا گرفته بود به پایان برده شد.. کاش میفهمیدم چقدر از آن حقیقی و چقدر داستانسرایی است…»
معرفی کتاب:
«گزارش یک بازجویی»، حاصل مراحل بازجویی و زندگی اردوگاهی سرهنگ محمدرضا جعفرعباس الجشعمی است که توسط «مرتضی بشیری » برای دفتر ادبیات و هنر مقاومت نوشته شده است. این کتاب ۳۸ صفحهای برای اولین بار درسال ۱۳۶۹ چاپ شد و مقام معظم رهبری در چهارم اسفند همان سال آن را مطالعه کرده و تقریظی بر آن نوشتند.
لشکر خوبان
نویسنده: معصومه سپهری
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، این نیز بخشی از آن تصویر عظیم و باشکوهی است که ما همواره آن را از دور دیده و تحسین کرده و بزرگ شمردهایم بیآنکه از ریزهکاریها و نقشهای معجزآسای تشکیل دهنده آن و رنگ آمیزیهای بینظیر جزء جزء آن، به درستی خبر داشته باشیم. این کتاب شرح این ریزهکاریهای حیرتانگیز در بخشی از این تابلوی ماندگار و تاریخی است. آنچه درباره عملیات بدر و والفجر ۸ و کربلای ۵ و کربلای ۴ و بیت المقدس ۲ و ۳ در این کتاب آمده از بخشهای برجستهتر آن است.
همچنین مجاهدتها در کوههای غرب؛ در ماووت و گردهرش و قامیش دیگر آن بلندیهای سخت، و نیز آنچه به یگانها و دستجات اطلاعات و غواص مربوط میشود و نیز بخشهای دیگری از آن در خور آن است که در شکل فیلم و رمان عرضه شود. فروردین۹۲»
معرفی کتاب:
رضایی در این کتاب به کوشش ذهن تیز و حافظه قوی خود جزئیاتی شگفتانگیز و جذاب از عملیاتهای موسوم به شناسایی را در دوران دفاع مقدس روایت کرده و صحنههایی را توصیف میکند که در کمتر اثری از این دست میتوان دید. این خاطرات اما از سوی دیگری نیز قابل توجه است. رزمندگان دفاع مقدس در واحد اطلاعات عملیات به اصطلاح چشم رزمندگان بودهاند و مسئولیت هدایت نیروهای خطشکن را بر عهده داشتهاند و در اوج گمنامی و غربت به شهادت رسیدهاند و لشکر خوبان راوی این صحنههاست. کتاب «لشکر خوبان» در ۲۷ فصل تدوین شده است. راوی در ابتدا پس از شرح نحوه حضورش در جبهه که یکی از شیرینترین بخشهای کتاب به شمار میرود، به شرح حضورش در عملیات فتحالمبین و مسلم ابن عقیل میپردازد و در ادامه پس از بیان چگونگی ورودش به واحد اطلاعات عملیات به شرح عملیاتهای شناسایی که در آن حضور داشته، پرداخته است که از وقوع عملیات بدر تا مرصاد را در بر میگیرد. این کتاب همچنین در بخش پایان خود تصاویری از حضور رضایی در جبههها را نیز نشان میدهد.
مدال و مرخصی
نویسنده: هدایت الله بهبودی
انتشارات سوره مهر
متن تقریظ مقام معظم رهبری:
«بسم الله الرحمن الرحیم، این یکی از زیباترین و قویترین یادداشتهای جنگ است. متن و ترجمه هر دو قوی است. این سند، مکمّل سندهایی است که از نوک قلم بسیجیان روشندل و باصفا و مظلوم و شجاع ما به یادگار مانده است. ۷۰/۹/۱۹»
معرفی کتاب:
کتاب حاضر، مجموعه خاطرات روایی داستانی یک اسیر عراقی است که در یازده خاطره، چشمدیدههای خویش را از سالهای جنگ بین ایران و عراق به تصویر کشیده است. سالهای پر از خاطرههای تلخ و شیرین مقاومتها، رشادتها، سرانجام یک تنه لشکری را به هزیمت واداشتن و شربت شیرین شهادت را لاجرعه سر کشیدن. به راستی چقدر زیباست، شنیدن خاطرات رزمندگان خودی را از زبان کسانی که به ناچار در صف غیر خودی قرار داشته و به چشم سر میدیده است. وعده الهی را که محقق میشده و سربازانش پلههای رشادت و شهادت را یکی پس از دیگری میپیمودهاند. در سالهای جنگ و دفاع مقدس بسیار بودند اسیران عراقی که یا خود به اردوگاه دوست آمده یا اسیر شده بودند، پس آنگاه که چشم بر حقیقت گشوده، لب به اعتراف گشوده و خاطراتی را بازگو کردهاند که مدال و مرخصی یکی از آن خاطرهها است.
انتهای پیام
نظرات