۲۶ شهریور تحت عنوان روز ملی اورژانس و فوریتهای پزشکی نامگذاری شده است. مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی متولی مدیریت سلامت مردم در حوادث بوده و وظیفه رسیدگی به موارد فوریتهای پزشکی و ارائه خدمات به مصدومین و بیماران اورژانسی را بر عهده دارد.
در دهههای گذشته شاهد بودیم برخی با ایجاد مزاحمت برای شماره تلفن ۱۱۵ در خدماترسانی کارکنان اورژانس به مصدومین و بیماران اختلال ایجاد میکردند یا در خیابانها و جادهها راه را برای رسیدن کارشناسان اورژانس بر بالین مصدوم و بیمار باز نمیکردند. خوشبختانه با فرهنگسازیهایی که صورت گرفت شاهد کاهش اینگونه موارد هستیم اما هنوز هم برخی مردم درصحنههای تصادف و در شرایطی که دچار تنش و اضطراب هستند خشم خود را بر سر تکنسینهای اورژانس و یا آمبولانسها و تجهیزات درون آنها تخلیه میکنند که کاهش اینگونه مسائل نیز نیازمند فرهنگسازیهای گسترده و ورود رسانهها به میدان است.
مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان قزوین دارای ۴۹ پایگاه آمبولانسی، ۱ پایگاه اتوبوس آمبولانس، ۱ پایگاه اورژانسهوایی و ۲ پایگاه موتور آمبولانس است. به گفته رئیس این مرکز، در کنار کمبود نیرو در قزوین، حداقل نیاز به احداث و راهاندازی ۵۰ پایگاه دیگر جهت خدماترسانی به هموطنان عزیز احساس میشود که در این زمینه نیازمند ورود خیرین حوزه سلامت هستیم.
مهمترین اصل کار اورژانس، نجات جان افراد است
مهدی افتخاری، تکنسین ۳۸ ساله قزوینی است که سابقه کاری ۱۳ ساله در اورژانس قزوین دارد. وی در گفتوگو با ایسنا میگوید: فوریتهای پزشکی بهخاطر شرایط خاصی که دارد شغل سختی است، کارشناسان در محیطی کار میکنند که همواره بالباس فرم و در حالت آمادهباش قرار دارند و دائم دچار استرسهای حین رسیدن به صحنه یا استرس حضور درصحنه هستند. باوجود تمام این اضطرابها تلاش میکنند خونسردی و آرامش خود را برای خدماترسانی بهتر و سریعتر به بیماران حفظ کنند.
وی ادامه میدهد: اصول کار ما نجات جان افراد است، زمانی که حتی در بدترین صحنهها میتوانیم اقداماتی انجام دهیم که نجاتدهنده جان یک انسان باشد این شیرینی و لذت وصفناشدنی است. همچنین برخی مأموریتهای خاص نظیر زایمان در آمبولانس از بخشهای جذاب و شیرین کار ماست.
افتخاری در بیان خاطرات شیرین خود اظهار میکند: چند سال پیش دریکی از مأموریتها یک مادر دچار ایست قلبی شده بود، خوشبختانه احیایی که برای ایشان انجام دادیم موفقیتآمیز بود، ازقضا پس از گذشت یکسال ما مجدد به یک مأموریت در همان منزل اعزام شدیم، دخترخانمی آنجا بودند که به مادرشان گفتند ناجیهایت آمدهاند، این لحظه خیلی برای من شیرین بود که میدیدم یک مادر را به آغوش گرم خانواده بازگرداندهام.
وی ادامه میدهد: مأموریتهایی هم که در آنها شاهد فوتیهای خانوادگی در صحنههای تصادف هستیم از غمانگیزترین مأموریتها هستند که خاطرات تلخ آن هرگز از ذهن ما پاک نخواهد شد.
مردم شرایط کار اورژانس را درک کنند
افتخاری در رابطه با پرخاشگریهایی که همراهان بیماران با تکنسینهای اورژانس میکنند، میگوید: متأسفانه بهدلیل شرایط بدی که بیمار یا مصدوم در آن قرار دارد، برخی همراهان آنان اقدام به توهین، فحاشی و ضربوشتم تکنسینهای اورژانس میکنند، در اغلب موارد همکاران ما با درک شرایط روحی طرف مقابل، گذشت میکنند اما متأسفانه اخیراً شاهد افزایش این موارد هستیم و آسیبرسانی به همکاران ما یا آمبولانسها و تجهیزات اورژانس افزایشیافته است.
وی ادامه میدهد: کارشناسان ما در ارائه خدمات به بیماران و مصدومین کوتاهی نمیکنند، زمانی که به همکاران ما اعلام مأموریت میشود طبق مواردی که آموزش دیدهاند اقداماتی را در راستای نجات جان افراد انجام میدهند، اینکه برخی مردم به هر دلیلی بخواهند مسیر آمبولانس را ببندند یا لاستیک آمبولانس را پنچر کنند، موجب تأخیر در خدماترسانی به نیازمندان میشود و ممکن است موجب گرفتن جان یک انسان شود؛ بنابراین باید تلاش کنیم بیشتر شرایط یکدیگر را درک کنیم و توانایی مدیریت بحران داشته باشیم تا کمتر شاهد وقوع چنین رخدادهایی باشیم.
در اورژانس میتوان اهمیت ثانیهها را حس کرد
این کارشناس اورژانس میگوید: ثانیهها برای ما حائز اهمیت هستند، برای مثال در احیای قلبی ریوی زمان طلایی ما برای رسیدن به بیمار ۶ دقیقه است، زمانی که از این زمان عبور کنیم به ازای هر دقیقه، چند میلیون نورون مغزی از بین میرود و بیمار به آسیبهای ماندگار یا از دست دادن جان خود نزدیک میشود، بنابراین در اورژانس میتوان به اهمیت گذر ثانیهها رسید و لازم است در جامعه فرهنگسازی و اطلاعرسانی صورت بگیرد تا مردم ما را در ارائه خدمات سریعتر به بیماران یاری دهند.
وی ادامه میدهد: متأسفانه مردم شناخت زیادی از اقدامات، فعالیتها و خدمات ما ندارند و این امر مستلزم نیاز به آموزشهای بیشتر است، میتوان این فرهنگسازیها را از سنین کودکی و از مدارس آغاز کرد و همکاری با اورژانس را از سنین کودکی در جامعه نهادینهسازی کرد تا زمانی که افراد بزرگ میشوند ارزش این سیستم را بدانند و تلاش کنند بهجای مشکلسازی، کمکرسانی کنند.
خدمات اورژانس دیده نمیشود
افتخاری اظهار میکند: مرکز مدیریت حوادث و فوریتها دستگاهی مظلوم است، ما در بدترین شرایط در کنار مردم حاضر میشویم، برخی ارگانها در چنین شرایطی بیشتر به گرفتن عکس و فیلم میپردازند اما مرکز فوریتها امکان مستندسازی ندارد، چون این امکان وجود ندارد که برای هر مأموریت یک عکاس همراه تکنسینها اعزام شود.
وی عنوان میکند: اگر بخواهیم آمار مقایسهای داشته باشیم یک دهه پیش که پایگاههای اورژانس ما به این شکل گسترده نبودند، آمار مصدومین و فوتیهای صحنههای تصادف و درصد معلولیتها و آسیبهای ناشی از تصادفات بسیار بیشتر از امروز بود، همکاران ما خدمات بسیار بزرگی در این زمینهها انجام میدهند اما متأسفانه این خدمات آنطور که باید دیده نمیشود.
یکی از افتخارات ما این است که در هر شرایطی در کنار مردم قرار داریم
امید سلیمانی، تکنسین ۴۰ ساله فوریتهای پزشکی که دارای سابقه کاری ۲۰ ساله است، در گفتوگو با ایسنا میگوید: یکی از سختیهای شغل ما این است در ایامی مانند نوروز یا دیگر تعطیلات که اغلب مشاغل در کنار خانواده خود هستند، همکاران ما دور از خانواده و در آمادهباش کامل به سر میبرند، برای مثال در ایام اربعین ۲۰ نفر از همکاران ما از استان قزوین به مدت ۲ هفته جهت خدماترسانی به زائران به مرز اعزام شدند که البته این از افتخارات ماست که در هر شرایطی در کنار مردم قرار داریم.
وی ادامه میدهد: از دیگر سختیهای کار ما، کار در ایام آغاز کرونا بود، با توجه به اینکه این ویروس ناشناخته بود و اطلاعاتی در مورد آن وجود نداشت، سختیهای بسیار زیادی برای ما بهوجود آورده بود و استرس کار دو چندان شده بود، زیرا همکاران ما نمیدانستند بیمارانی که بر بالین آنها حاضر میشوند کرونایی هستند یا خیر، این امر باعث میشد زمانی که شیفتشان تمام میشد و میخواستند به منزل بروند با استرس به منازل خود میرفتند که مبادا ناقل ویروس باشند.
عدم اطلاع مردم از خدمات اورژانس، برای کارشناسان گران تمام میشود
سلیمانی عنوان میکند: متأسفانه در ۶ ماهه نخست سال جاری ۳ نفر از همکاران ما مورد ضربوجرح همراهان بیماران قرارگرفتهاند و حتی یکی از کارشناسان نیز با چاقو مجروح شده است. لازم است سطح آگاهی هموطنان از خدمات اورژانس بالا رود. متأسفانه برخی همراهان اطلاعاتی از خدمات مرکز فوریتهای پزشکی ندارند و اورژانس را با آژانس اشتباه میگیرند، یعنی فکر میکنند زمانی که اورژانس بالای سر بیمار یا مصدوم میرسد باید بلافاصله مصدوم را به بیمارستان منتقل کند، درحالیکه اینچنین نیست و لازم است اقدامات اولیه انجام شود و درنهایت مصدوم در شرایط ایمن به مراکز درمانی منتقل شود.
وی ادامه میدهد: اگر قرار باشد تکنسین اورژانس هم مانند مردم عادی مصدوم را به بیمارستان منتقل کند پس لزومی ندارد دولت برای اورژانس هزینه کند. تمامی خدمات اورژانس رایگان است، این خدمات رایگان به این منظور ارائه میشود که آسیبهای ثانویه حوادث کاهش یابد. این موضوع نیازمند فرهنگسازی توسط رسانهها است، اگر صداوسیما روزانه یک دقیقه آنتن خود را به اورژانس اختصاص بدهد بسیاری از مشکلات در این زمینه حل خواهد شد.
با خودخواهی مانع خدماترسانی صحیح اورژانس نشویم
سلیمانی بیان میکند: همراهان بیماران بهدلیل اینکه جان عزیزانشان درخطر است، لحظهها برای آنان بهکندی سپری میشود، به همین دلیل تصور میکنند همکاران ما برای نجات جان بیمارشان تعلل میکنند. بارها پیشآمده که برخی همراهان میگویند یک ساعت است ما با شما تماس گرفتهایم، چرا اینقدر دیر آمدید؟ درحالیکه پس از بررسی مشخص میشود از زمان تماس با اورژانس تا رسیدن کارشناس بر بالین بیمار ۵ دقیقه گذشته است، این دیر گذشتن زمان به این دلیل است که عزیزشان دچار سانحه یا بیماری شده و زمان برای آنان طولانی سپری میشود.
این تکنسین اورژانس تأکید میکند: با فرهنگسازی و اطلاعرسانیهای مداوم میتوان این قبیل مسائل را حل کرد، رسانهها باید صدای ما باشند و خدمات همکاران ما به مردم را اطلاعرسانی کنند.
وی خاطرنشان میکند: از سوی دیگر نیز برخی افراد بهدلیل خودخواهی مانع خدماترسانی صحیح اورژانس میشوند، برای مثال زمانی که یک آمبولانس در جای نامناسبی پارک کرده، بدون شک مجبور بوده برای نجات جان یک انسان این کار را انجام دهد، مردم این را درک کرده و اقدام به پنچر کردن آمبولانس یا آسیب رساندن به آن نکنند.
یک مادر ۳۷ ساله که ضربان نداشت را به زندگی برگرداندیم
مجتبی لشگری، تکنسین ۳۲ ساله اورژانس قزوین که ۱۱ سال سابقه خدمت دارد و مسئولیت روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان قزوین را نیز بر عهده دارد، در گفتوگو با ایسنا میگوید: شما وقتی یک انسان را میبینید که در حال تحمل درد و رنج است و میدانید ممکن است تا ساعاتی دیگر زنده نماند، اما تمام تلاش خود را برای زنده ماندن او میکنید، دیدن چنین صحنهای ناخودآگاه شما را متأثر کرده و باعث میشود اتفاقات تلخ خود را مرور کنید، این از سختیهای کار اورژانس است، اما زمانی که ما در سختترین شرایط به مردم کمک میکنیم و برق امید را در چشمانشان میبینیم تمام سختیها و تلخیها را فراموش میکنیم.
وی در بیان خاطرات شیرین خود عنوان میکند: دریکی از مأموریتها زمانی که بنده و همکارم بر بالین یک خانم ۳۷ ساله دریکی از روستاها حاضر شدیم، ایشان هیچ ضربانی نداشت، ما با تلاش بسیار ایشان را CPR کرده و ماساژ قلبی تنفسی دادیم و ضربان ایشان برگشت، این از شیرینترین خاطرات بنده در طول دوران فعالیتم است که توانستیم یک مادر جوان را به زندگی برگردانیم.
وی در بیان تلخترین خاطره دوران فعالیت خود اظهار میکند: تلخترین خاطرهام مربوط به یکی از مأموریتهاست که بر بالین ۲ کودک ۵ ساله دوقلو حاضر شدیم که دچار برقگرفتگی شده بودند، همزمان هر دو را CPR میکردیم تا کد کمکی برسد اما متأسفانه هر دو فوت شدند، این خاطره تلخ هرگز از ذهن من پاک نمیشود.
کارشناسان اورژانس مظلوم و بیدفاع هستند
لشگری در رابطه با برخی واکنشهای منفی مردم نسبت به عوامل اورژانس عنوان میکند: برای اغلب همکاران ما فحاشی توسط همراهان بیماران پیشآمده است، اما ضرب و شتم برای همه پیش نمیآید، البته زمانی که چنین اتفاقی برای همکار بنده پیش میآید یعنی ممکن است همین اتفاق برای ما هم رخ دهد، بنابراین لازم است با فرهنگسازی از وقوع اینگونه حوادث پیشگیری کرد.
وی ادامه میدهد: در لحظه حادثه مردم نسبت به اولین نفری که میبینند واکنش نشان میدهند و ممکن است خشم خود را روی فردی که به کمک آنها آمده تخلیه کنند، درحالیکه اگر تصادفی رخداده ما مقصر آن نبودهایم و صرفاً برای کمک رفتهایم. در چنین لحظهای عصبانیت از سرعتبالا، ناایمن بودن خودرو و جاده و دلایل دیگر تصادف روی کارشناسی تخلیه میشود که در آن لحظه مظلوم و بیدفاع است.
این تکنسین اورژانس اظهار میکند: بیشک این خشمهای آنی و زودگذر پس از گذشت چند دقیقه برای فرد پشیمانی به بار میآورند، بنابراین لازم است رسانهها به میدان بیایند و در این زمینه فرهنگسازی کنند، مردم باید صبور باشند و خشم درونی خود را روی آمبولانس یا تکنسینها تخلیه نکنند.
ما در هر شرایطی در کنار مردم هستیم، مردم هم در کنار ما باشند
روابط عمومی مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان قزوین اظهار میکند: لازم است رسانهها در رابطه با خدمات ارگانهای امدادی در جامعه فرهنگسازی کنند. همت والایی برای این امر نیاز است، برای مثال فرهنگسازی خوبی در رابطه با باز کردن راه برای آمبولانس صورت گرفته است و این مسئله نسبت به گذشته بسیار فرهنگسازی شده و اغلب مردم با شنیدن صدای آژیر آمبولانس راه را برای آن باز میکنند، در موارد دیگر نیز لازم است فرهنگسازی صورت بگیرد تا کارشناسان ما بتوانند در زمان کوتاهتری بهترین خدمات را به مصدومین و بیماران ارائه کنند.
لشگری میگوید: ما همیشه و در هر شرایطی در کنار مردم قرار داریم، از مردم نیز انتظار داریم در کنار ما باشند و در این فرهنگسازیها به ما کمک کنند، مردم باید بدانند برای تمام تماسها آمبولانس اعزام نمیشود، آمبولانسها تنها برای موارد اورژانسی اعزام خواهند شد، اگر مردم این موارد را درک کنند ما میتوانیم به افراد بیشتری خدماترسانی کنیم.
به گزارش ایسنا، اهمیت اورژانس و فوریتهای پزشکی را میتوان با مقایسه آمار فوتیها، آسیبها، جراحات و معلولیتهای دائمی ناشی از حوادث و سوانح طی سالهای گذشته و ایام کنونی دریافت. در بسیاری از حوادث، مصدومین بهدلیل ناآگاهی کمککنندگان در امدادرسانیهای اولیه، خارج کردن ناصحیح مصدوم از خودرو و حمل اشتباه مصدوم به بیمارستان جان خود را ازدستداده یا دچار معلولیتهای دائمی و ضایعات نخاعی میشوند. بنابراین تأخیر در رسیدن کمکهای درمانی اولیه و نیروهای اورژانس به صحنه میتواند پیامدهای جبرانناپذیری داشته باشد.
همکاری با آمبولانسها و باز کردن راه برای آنها جهت انجام سریع مأموریت، همکاری با کارشناسان جهت کمک به مصدومین و بیماران و عدم پرخاشگری با آنان نیازمند فرهنگسازی است تا شاهد حوادثی از قبیل پنچر کردن آمبولانس، آسیب رساندن به تجهیزات اورژانس و ضرب و شتم و فحاشی به کارشناسان فوریتهای پزشکی نباشیم.
انتهای پیام
نظرات