• جمعه / ۴ شهریور ۱۴۰۱ / ۰۷:۵۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1401060402654
  • خبرنگار : 71573

از وداع «سایه» با ارغوان تا بدرقه زیر آسمان تهران

از وداع «سایه» با ارغوان تا بدرقه زیر آسمان تهران

مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج در مقابل تالار وحدت در تهران در حالی برگزار شد که پیکر این شاعر معاصر به زادگاهش رشت منتقل شد تا فردا ۵ شهریور ماه در خاک گیلان آرام بگیرد.

به گزارش ایسنا ، مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج (سایه) در مقابل تالار وحدت امروز جمعه (۴ شهریور ماه) با خوانش سرود «ایران ای سرای امید» و شعر «ارغوان» با حضور پرشمار طرفداران این شاعر، پیش از آغاز رسمی مراسم اعلام شده، آغاز شد.

آمدن پیکر هوشنگ ابتهاج با تشویق ممتد حاضران و خوانش بخشی از شعر ابتهاج « امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش» و درود بر سایه همراه شد.

در ادامه خوانش ابتهاج از شعر «ارغوان» برای حاضران پخش شد که با زمزمه و گاه گریه حاضران همراه بود.

همچنین پیش از آغاز مراسم در تالار وحدت، پیکر ابتهاج به خانه ارغوان رفته تا او برای آخرین بار با درخت ارغوان محبوبش وداع گوید.

گفته می‌شود نماز با امامت آیت‌الله مصطفی محقق داماد در این خانه بر پیکر "سایه" اقامه شده است. 

در مراسم مقابل تالار وحدت ، یلدا ابتهاج، دختر این شاعر، بر سن حاضر و حضورش با شعار درود بر سایه و تسلیت تسلیت حاضران همراه بود.

وی در سخنانی گفت: سایه بالاخره به سرزمین خود بازگشت. خوشحالم که با همکاری وزارت ارشاد، سفارت ایران و همکاری مردم، این اتفاق رخ داد و من با برادرانم کیوان و کاوه توانستیم این مسأله را فراهم کنیم که امروز به وطن برگردد و با مشایعت شما راهی زادگاهش شود و فردا شنبه، پنجم شهریور ماه ار ساعت هشت صبح در باغ محتشم  به خاک سپرده شود.
او افزود: من این روز را هرگز تصور نداشتم و نمی‌دانستم چه پیش می‌آید اما اکنون همه ما اینجا در یک غم شریک هستیم، از جانب خودم به شما تسلیت می‌گویم. امیدوارم که این امانت را از ما بپذیرید و در این خاک حفظش کنید. 
فرزند ابتهاج بیان کرد: درست است که جسم او به خاک سپرده می شود اما با شعرش در این سرزمین می‌ماند. 
پدر من انسان شریفی بود و تا آخرین لحظه که حتی در بیمارستان صحبت می‌کرد تمام فکرش مردم ایران بود و غم و شادی آن‌ها بود و همیشه عشق مردم ایران را  در دل داشت. 
فرزند او خاطرنشان کرد: سایه پیامش را با شعرش منتقل کرده و هیچ پیام و حرف اضافه‌ای به غیر از آن نگفته است. او با شعرش، مهرش به ایران، فرهنگ و هویت آن را حفظ کرد. امروز ما همه وارث گفته‌هایش هستیم، امیدوارم در شعرش تعمق کنیم و فقط با خواندن، از آن نگذریم. در شعر او به غیر از مهر، دوستی و حرمت این خاک را نگه داشتن چیزی بیشتری نگفته است. 

دختر هوشنگ ابتهاج ادامه داد: پدرم همیشه می‌گفت که می‌خواهم به رشت برگردم، به جایی که به مردم آن تعلق دارم. او همیشه می‌گفت مردم آن کسی را که با صداقت حرف می‌زند را می‌فهمند و امروز مردم ایران با هر سلیقه‌ای این سخن او را پاسخ دادند. سایه اگرچه در زندگی خود سختی کشید اما تلخ نشد و امید را به ما بخشید و ما با این امید زندگی کردیم.

او در ادامه خطاب به مردم گفت: این امانت( پیکر پدرش) را از ما بگیرید، وقتی به آلمان برگردم این امکان را ندارم هر روز به سر این خاک بیایم اما امیدوارم شما همیشه با شعرش او را یاد کنید، چه بر سر مزارش که امیدوارم مزار شایسته‌ای باشد  و چه با شعرهایش.

احمد جلالی، سفیر سابق ایران در یونسکو به عنوان دیگر سخنران  با اشاره به حضور شفیعی کدکنی در مراسم گفت: آقای کدکنی به خاطر تعلقات روحی قادر نبودند در مراسم سخنرانی کنند. اما حضورش مایه امید است، این که شاعری هم‌وزن سایه در بزرگداشت و مراسم بدرقه او حضور داشته باشد، خود برکتی است.

او با اشاره به آخرین دیدارش با هوشنگ ابتهاج در روزهای پایانی عمر این شاعر در بیمارستان، اظهار کرد: در حالت بیماری که به رفتنش انجامید، تنها چیزی که باعث شد تا سایه را سرحال کنیم و برق در چشماش بیاوریم، شعر بود و من این حیله را می‌دانستم که اگر برای او شعر بخوانی، جان می‌گیرد و من همیشه برایش شعر می‌خواندم.
او با بیان اینکه سایه، یکی از دانه درشت‌های شعر ایران است، اظهار کرد: شعر سایه در جهان زبان فارسی و فارغ از مرزبندی‌های جغرافیایی و سیاسی خوانده می‌شود.
جلالی با طرح این سوال که چطور می‌شود شعر سایه را پاسداشت، به بخشی از شعر سایه « پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست» اشاره کرد و گفت: زبان به معنای لغت و واژه نیست، زبان به معنای مهربانی و انسانیت و زبان فرهنگ است.

دختران مدرسه «سلاله» که در زمان حیات با سایه به گفت‌وگو پرداخته بودند، در این مراسم به شعرخوانی پرداختند. که بعد از پایان شعرخوانی آن‌ها یلدا ابتهاج به آن دیدار اشاره کرد و از حس پدرش به شعرخوانی آن‌ها گفت.
 

مراسم با پخش سرود «ایران سرای امید» و با خوانش و همراهی مردم به پایان رسید.

محمدرضا شفیعی کدکنی، بهمن فرمان آرا، ابراهیم اسماعیلی اراضی، محمدعلی مودب، سهیل محمودی، سیدمحمدعلی ابطحی، اسماعیل آذر ، علی دهباشی و...از چهره های حاضر در مراسم بودند.

گرفتن عکس یادگاری با تصاویر سایه، گرفتن ویدیو و اشتراک گذاشتن آن در لایوهای اینستاگرامی، دادن شعارهایی مانند "درود بر سایه"، "زنده باش زنده باش"، "درود بر شجریان"، "سایه اینجاست سایه اینجاست"، "عزاست عزاست امروز" در میان سخنرانی‌ها، خوانش گاه و بیگاه و بی‌نظم سرود «سرای امید» و «ارغوان» در گوشه گوشه مراسم،گاه گریه و گاه تشویق‌های ممتد حاضران از حاشیه‌های این مراسم بود. 

علاقمندان بسیاری برای بدرقه این شاعر در مقابل تالار وحدت گرد هم آمده بودند، اما رفتار برخی از آن‌ها هیجانی و بدون شناخت شاعر و شعرهایش بود حتی در میانه پخش شعر ارغوان با خوانش سایه، در میان زمزمه و گریه‌ها، جمعی شعار می‌دادند که شعر را عوض کنید، زیرا به نظرشان طولانی آمد.

زنده یاد ابتهاج، سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و در ۲۰ سالگی اولین کتابش را با نام «نخستین نغمه‌ها» منتشر کرد. او سرودن غزل را در کنار سرودن شعر در قالب‌های دیگر سنتی تجربه کرد. همچنین نمونه‌‎هایی از شعر نو در بین آثار این شاعر به چشم می‌خورد. شعر تصنیف مشهور «سپیده» که با عنوان «ایران ای سرای امید» شناخته می‌شود، از سروده‌های ابتهاج است.

ابتهاج در تیرماه ۱۴۰۱ به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان بستری و تحت درمان قرار گرفته بود، بامداد چهارشنبه ۱۹ مرداد در ۹۵سالگی درگذشت.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۱۱:۵۷

زنده باد ایران دوستان و ایران

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۱۵:۳۷

شعرهای زیبا ولی افکاری پوسیده و شعوری اندک داشت و نمیدانم که از شعرهایش لذت ببرم و یا از بی شعوری اش بیزار باشم که متاسفانه ایرانمان کم ندارد متوهمین روشنفکر نما که بسیاری از آنها حتی دستمایه ای اینچنینی هم ندارند و تنها ادعا و ادعا!

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۱۷:۵۹

روحش شاد 🌹🌹 گریه سایه ها زیر درختان در غروب سبز می گریند شاخه ها چشم انتظار سرگذشت ابر و آسمان چون من غبار آلود دلگیری باد بوی خاک باران خورده می آرد سبزه ها در رهگذر شب پریشانند آه اکنون بر کدامین دشت می بارد باغ حسرتناک بارانی ست چون دل من در هوای گریه سیری

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۱۹:۱۶

روحشون شاد و یادشون همیشه گرامی ایشالا که روزی برسه که تمام مردم ایران زمین عاشق شعر و کتاب و ادبیات کهن باشن ایشالا

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۲۰:۲۳

خاک ایران، ، از اینکه فرزندش را به او باز گرداندند،،بسی خوشحال است،،عاقبت عشق پیروز شد،،فراق هم بسر رسید،،منزل نو، اسناد مبارک،،ارغوان شاد،،گرچه در شعرت او را با نام مهربانت گره زده ای،،ونام اورش ساختی،،ساده زیستی،،صداقت اندیشه،،شعر فهیم، ،اصیل ات که بوی وطن می داد،،وبا خواندنش متبرک شد،،روحت شاد،،اسناد، ،یادت جوانه می زند،،وتو در میان نسل امروز،،اینده وطنت زندگی خواهد کرد،،،،

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۴ ۲۲:۲۰

روحش شاد و یادش گرامی

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۶ ۲۱:۵۷

خداوند متعال از عذاب الهی.... 🙏🙏

avatar
۱۴۰۱-۰۶-۰۷ ۲۰:۵۲

درود بر روان پاک خسرو آواز ایران محمد رضا شجریان که همیشه درمراسم وداع با هنرمندان با فروتنی حضور می یافت و حاضران را با صدای ملکوتی خود به آسمانها می برد کاش فرزندش همایون و دیگر هنرمندان این سنت زیبا را از او یاد می گرفتند دریغ و افسوس