به گزارش ایسنا، دکتر علی باقر طاهرینیا در نشست خبری با موضوع «آموزش عالی از منظر آمار» که امروز در محل این موسسه برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر و با اشاره به اولین سالگرد شروع کار دولت گفت: مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی به عنوان کانون تفکر وزارت علوم در یکسال گذشته تلاش کرده از تجارب موفق دهههای گذشته استفاده کند و هم رویکرد تحولی و نوآورانه را به کار بگیرد.
وی ادامه داد: این رویکرد تحولی با اقتباس از سند تحول دولتی مردمی دولت سیزدهم بوده است و یکی از اهداف ما همراستایی با این سند بوده است. در این سند چالشهای بخشهای مختلف احصا شده و برای آنها راهکار و راهبرد ارائه شده است.
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با اشاره به سخن به مقام معظم رهبری که «آمار ستون فقرات برنامهریزی کشور است»، گفت: برای اینکه این ستون فقرات بتواند این اندام را سرپا و کارآمد نگه دارد، آمار باید معتبر، جامع، بهروز و با تحلیلهای کارشناسانه باشد.
وی خاطر نشان کرد: آمار به صورت خام، ابزاری در دست پژوهشگران است تا دادهها را پردازش و تحلیل کنند و بر اساس آن سیاست و راهکار پیشنهاد بدهند و یکی از کارهای مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، همین است. این مرکز، پژوهشبنیان سیاست را ارائه میدهد.
طاهری نیا با بیان اینکه تبیین دستاوردهای علمی، یکی از اقدامات این مؤسسه است، گفت: بر این اساس ما سلسله گزارشهای دورهای آماری منتشر میکنیم.
وی به آمار عدالت آموزشی اشاره کرد و توضیح داد: در بحث عدالت آموزشی در کشور، پیش از انقلاب ۸۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۲۰ درصد کل کشور بوده است. در حالی که الان ۲۰ درصد جمعیت دانشجویی در تهران و ۸۰ درصد در کل کشور است و این موضوع نشان دهنده گسترش عادلانه آموزش در کشور است.
طاهری نیا در ادامه به آمار دیگری اشاره کرد و ادامه داد: پیش از انقلاب ۹۰ درصد آموزش عالی به تهران و چند شهر بزرگ محدود بوده است. الان چتر آموزش عالی همه کشور را پوشش داده است و این به معنای گسترش آموزش عالی در راستای تسهیل دسترسی همگان به تحصیلات دانشگاهی است.
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در خصوص آمار تحصیل زنان توضیح داد: بعد انقلاب سهم زنان در آموزش عالی بیش از آقایان شده است.
وی تشریح کرد: در حال حاضر رشد جمعیت دانشجویی در آموزش عالی نسبت به دهه پایانی حکومت پهلوی ۵۰ برابر شده و سهم زنان در این رشد چشمگیر آموزش عالی ۵۶ برابر است. جمعیت زنان دانشجو پیش از انقلاب ۱۹ هزار نفر بوده و امروز یک میلیون و ۶۲ هزار نفر شده است.
دبیر مجمع شورای معاونین وزارت علوم با اشاره به آمار دانشآموختگان دانشگاه در ایران، گفت: سهم دانشآموختگان دانشگاه از جمعیت کشور حدود ۱۲± درصد است. این عدد نسبت به جمعیت ۸۸ میلیونی کشور خیلی کم است. آمار مؤسسه آمار که مرگومیرها را نیز محاسبه میکند، حتی از این هم کمتر است.
وی با بیان اینکه در قضاوت اولیه تصور میکنیم بیش از نیاز دانشجو میگیریم؛ توضیح داد: در کشورهای دیگر مثل کشور کره این آمار نزدیک به ۶۰ درصد است. باید این موضوع به صورت تخصصی بررسی شود که گسترش آموزش عالی آری یا نه؟
طاهرینیا سهم دانشآموختگان دانشگاهی به کل جمعیت را یکی از شاخصهای توسعه عنوان کرد و گفت: این که گفته میشود گسترش آموزش عالی بیرویه بوده، ناشی از این است که به بازار کار نگاه میکنیم و میگوییم بازار کار، ظرفیت پذیرش این افراد را ندارد و شما دانشجوی بیکار تربیت میکنید. در کشورهای رقیب ما، این سهم ۵۰، ۶۰ درصد به بالا است.
وی خاطر نشان کرد: این موضوع نیاز به یک تحلیل فرهنگی دارد. چراکه تحصیل در دانشگاه لزوماً مساوی با اشتغال نیست. این آمار نشاندهنده این است که میانگین فرهیختگی در کشور ما بالا نیست.
طاهرینیا ادامه داد: به این پرسش که توسعه کمی آموزش عالی آری یا نه؛ باید از دو منظر نگاه کرد. از منظر بازار کار به آن نگاه کنیم، ممکن است بگوییم توسعه کمی بیش از نیاز بوده، ولی از نظر نسبت جمعیت دانشآموختگان دانشگاهی به کل جمیت کشور و این شاخص نسبت به کشورهای مشابه، کمتر از حد نیاز هم بوده است.
طاهرینیا در خصوص آمار رشتههای دانشگاهی توضیح داد: در آموزش عالی در مجموع بیش از ۵ هزار رشته تحصیلی و ۸ هزار رشته-مقطع داریم و تنوع بیشتر در رشتههای مهارتی است. مثلاً دانشگاه علمی کاربردی یکی از پر رشتهترین دانشگاهها است، همچنین دانشگاه آزاد به دلیل جامع بودن، رشتههای زیادی دارد.
وی خاطرنشان کرد: کمترین تنوع مربوط به دانشگاه فرهنگیان است و به این دلیل است که رشتههای دانشگاه فرهنگیان تابعی از آموزش و پرورش و کتابهای درسی آموزش و پرورش هستند.
وی با بیان اینکه «تنوع رشتههای تحصیلی تابعی از تقاضای جامعه است»، ادامه داد: متغیر دیگری که رشتههای تحصیلی را زیاد میکند، ظهور رشتههای بین رشتهای است.
عضو دائم شورای معاونین وزارت علوم، خاطر نشان کرد: مشاغل نیاز به مهارت را تعیین میکند، مهارت نیاز به آموزش را تعیین میکند و آموزش نیز نیازمند رشتههای دانشگاهی هستند.
وی با اشاره به ارتباط بین رشتههای تحصیلی و بازار کار گفت: بسیاری از رشتههایی که مبتنی بر مشاغل تعریف میشوند، بازار کار دارند؛ ولی رشتههای بنیادی، نظری و .. مثل فلسفه، ریاضی و ... مستقیماً کاری به بازار کار ندارند و برای هدف دیگر تاسیس شدند.
طاهرینیا با بیان اینکه رشتههای تحصیلی با ریزش و رویش مواجه هستند، توضیح داد: خیلی رشتهها به دلیل آنکه نیازی به آنها نیست، تعطیل میشوند و خیلی از مشاغل نیز به دلیل نیاز، ایجاد میشوند.
وی اظهار کرد: در حال حاضر، حدود ۸ هزار رشته مقطع داریم که بیشترین تنوع گرایش تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) است.
ضرورت توجه به الگوی توسعه آموزش عالی
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در خصوص آمار دانشجویان در مقاطع مختلف، توضیح داد: کمترین آمار دانشجو، مربوط به مقطع دکتری حرفهای (سه درصد) است. پس از آن، مقاطع دکتری تخصصی پنج درصد، کاردانی ۱۳ درصد و کارشناسی ارشد ۱۶ درصد دانشجو دارند.
طاهرینیا به مدل توسعه آموزش عالی اشاره و تشریح کرد: برخی کشورها مدل توسعه آموزش عالی مثلث شکل دارند و برخی دیگر مدل توسعه آموزش عالی آنها لوزی است و بعضی کشورها نیز الگوی استوانهای دارند.
وی ادامه داد: الگوی لوزی به این شکل است که سطح نیاز جامعه بیشتر از تکنسین است و به کارشناس نیاز داریم. نوک تیز پایین میشود کاردانی، نوک تیز بالا، دکتری است و بدنه گسترده آن مقطع کارشناسی است.
عضو دائم شورای معاونین وزارت علوم با بیان اینکه الگوی توسعه آموزش عالی کشور ما تا حدودی به الگوی لوزی شبیه است، گفت: کشورهای مختلف بر اساس این که صنعتی هستند یا پیشرفته یا در حال توسعه هستند، مدل آنها فرق دارد. چین که غول صنعتی است، نیاز به قاعده ذوزنقه یعنی تکنسینها دارد و نیازی به دانشجویان دکتری ندارد. به همین دلیل بیشترین تمرکز به کاردانی یا کارشناسی است. مقطع کاردانی نیروی کار ماهر یدی پرورش میدهد.
وی خاطر نشان کرد: در کشورهای مختلف، الگوی آموزش عالی متناسب با الگوی توسعه کشور است و به همین دلیل الگوی متناسب با توسعه کشور در آموزش عالی نیز انتخاب میشود. بنابراین مدل توسعه آموزش عالی کشور، تابع مدل توسعه همهجانبه کشور است. ما چون در آن بخش دیگر دچار خلا هستیم، مدل توسعه آموزش عالی نیز دچار مشکل میشود.
طاهرینیا در خصوص آمار سهم زنان و مردان در آموزش عالی، گفت: بر اساس آمار ۱۳۹۹-۱۴۰۰ نسبت مردان به زنان در آموزش عالی، حدود ۵۱ درصد به ۴۹ درصد است و سهم زنان سالانه حدود یک درصد رشد داشته است.
سهم بالای دانشجویان علوم انسانی
رییس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی درباره سهم زیر گروههای مختلف از کیک آموزش عالی، گفت: سهم علوم انسانی ۲۸ درصد، فنی مهندسی ۲۴ درصد، علوم پزشکی ۸ درصد، علوم پایه ۶ درصد، هنر ۷ درصد و کشاورزی و دامپزشکی ۴ درصد است.
طاهرینیا توضیح داد: بیشترین سهم آموزش عالی مربوط به دانشجویان علوم انسانی است. یک دلیل آن تنوع رشتهای علوم انسانی است و دلیل دیگر این است که راهاندازی رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای مختلف نیاز به زیرساخت کمتری دارد.
وی با اشاره به بررسی روند جمعیت دانشجویی آموزش عالی، گفت: این بررسیها حاکی از کاهش جمعیت در فنی و مهندسی در سنوات گذشته است. در کشاورزی هم کاهش داشتیم، ولی الان با کمی رشد همراه بوده است. در برخی رشتهها نیز تغییر قابل توجهی را شاهد نبودیم.
کاهش تقاضا در تجربی و ریاضی و افزایش تقاضا برای زبانهای خارجی
طاهرینیا در خصوص بررسیهای انجامشده بر روی متقاضیان کنکور گفت: در کنکور در پنج سال گذشته متقاضیان دو گروه آموزشی تجربی و ریاضی کاهش داشته است و به نظر میرسد کاهش متقاضیان تجربی و ریاضی به سمت گروه زبان خارجی رفته است و امسال سهم متقاضیان گروه زبان خارجی ۱۴ درصد رشد داشته است.
وی افزود: سال گذشته متقاضیان ریاضی ۱۱ درصد بودند که امسال به ۹ درصد رسیدهاند. همچنین متقاضیان گروه علوم تجربی سال گذشته ۴۴ درصد بودند که امسال به ۳۹ درصد رسیدهاند. پس متقاضیان هر دو گروه آموزشی ریاضی و تجربی کاهش داشتهاند، ولی این کاهش در گروه آموزشی ریاضی چالشیتر بوده؛ چون به زیر ۱۰ درصد رسیدهاست.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین امسال شاهد کاهش تقاضا در علوم تجربی و ریاضی و افزایش تقاضا در گروههای زبان خارجی، هنر و علوم انسانی بودیم.
رقابتیترین رشتهها
طاهرینیا در پایان در خصوص رقابت بیشتر در گروههای مختلف توضیح داد: به ترتیب علوم پزشکی، هنر و زبان، رقابتیترین رشتهها در کنکور هستند و کمترین رقابت در گروه فنی مهندسی است که این موضوع نگرانکننده است.
وی ادامه داد: در گروه فنی مهندسی؛ رشته کامپیوتر، در گروه علوم پایه؛ شیمی کاربردی و در رشته علوم انسانی؛ حقوق پرطرفدارترین رشتهها هستند.
انتهای پیام
نظرات