غزل «کعبۀ احرار» از دفتر «این حسین کیست؟» (جلد۲)
محمود شاهرخی
کوی امید و کعبۀ احرار، کربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، کربلاست
باد صبا ز من به کلیم این خبر ببر
با او بگو که موقف دیدار کربلاست
گر طالب تجلّی انوار سرمدی
بشتاب زآنکه جلوهگه یار کربلاست
آنجا که با تمام جلال و جمال خویش
سلطان عشق گشته پدیدار کربلاست
ای خسته از تطاول هجران به هوش باش
میعاد وصل و منزل دلدار کربلاست
خواهی اگر که محرم سرّ ازل شوی
با ما بیا که خلوت اسرار کربلاست...
محمود شاهرخی در ۱۳۰۶ در شهر بم متولد شد. او پس از گذراندن دوران متوسطه به تحصیل علوم دینی در شهرهای کرمان، یزد، نجف و قم پرداخت. پس از مدتی، به دلیل ارادت به استادش، سیدمحمد که متخلص به «مجذوب» بود، تخلص «جذبه» را برای خود برگزید. پس از پیروزی انقلاب، همکاری خود را با صدای جمهوری اسلامی آغاز کرد و به نوشتن مقالات و متن برنامههایی مانند «نوای نی» پرداخت. بسیاری از اشعار او با موضوعات عرفانی، انقلابی و دفاع مقدس سروده شده که در مطبوعات منتشر شده است. او با حوزۀ هنری و شورای عالی شعر صداوسیما نیز همکاری داشت و عضو شورای ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. «در غبار کاروان»، «واپسین یادگار بر صحیفه روزگار»، «ز اشک پرس حکایت» و «ز شمع پرس حکایت» از آثار اوست. محمود شاهرخی که در سال ۱۳۸۱ بهعنوان چهرۀ ماندگار انتخاب شد، سرانجام در ۲۵ آبان ۱۳۸۸ از دنیا رفت.
انتهای پیام
نظرات