ایران نیز از سدههای گذشته تاکنون یکی از بزرگترین و معروفترین صادرکنندگان هنرهای دستی بوده و با تمدنی دیرینه یکی از پایهگذاران تمدن فرهنگی و تاریخی در میان سایر کشورهای دنیا محسوب میشود، اما صنایعدستی در حال حاضر حلقه مفقوده اقتصاد و فرهنگ ایران محسوب میشود.
سهم صنایعدستی در جایگاه اقتصادی کشور در حال حاضر کمتر از نیم درصد است، از همین رو این حوزه نیازمند ترغیب مولد اقتصادی از جمله تنوع محصولات، بازاریابی، تبلیغات و معرفی صحیح آن است. در ادامه نیز باید زنجیره تولید از ابتدا تا سبد مصرف مورد توجه قرار گیرد تا علاوه بر ارزآوری و سودآوری در بحث صادرات، به کارآفرینی و ایجاد اشتغال در کشور نیز منجر شود.
از آنجایی که عدم نیاز به هزینههای هنگفت برای تاسیس و فعالیت در کارگاههای تولید صنایع دستی یکی از نقاط قوت این صنعت به شمار میآید و با توجه به قدرت ریسک پذیری، اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری که در هنرمندان صنایع دستی دیده میشود، این افراد کارگاههای کوچکی در خانه راهاندازی و شروع به تولید و عرضه محصولات گوناگون کردهاند؛ از همین رو با نگاه به نقش و کارکرد صنایعدستی در امور اقتصادی، این صنعت حمایت همه جانبه دولتمردان و متولیان را برای رشد و تعالی هر چه بیشتر میطلبد.
یازدهمین نمایشگاه صنایع دستی و هنرهای سنتی خراسان رضوی با حضور بیش از ۱۸۰ شرکتکننده از ۳۰ استان و ۲۵ شهرستان خراسان رضوی از ۴ تا ۷ مرداد ماه دائر بود. خبرنگار ایسنا با حضور در این نمایشگاه گفتوگویی با هنرمندان صنایعدستی از اقصی نقاط ایران و خراسان رضوی، پیرامون مسائل و مشکلات خود با توجه به گرانیهای اخیر در کشور و علل استقبال اندک مردم از این صنعت داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
برخی از مردم ایران هنوز هیچ شناختی از فیروزه ندارند
عباس مشکانی، کارشناس فیروزه که ۱۲ سال در این حوزه سابقه دارد در خصوص حضورش در نمایشگاه صنایع دستی خراسان رضوی اظهار کرد: ۶ سال است که در تمام نمایشگاههای کشور شرکت میکنم. این نمایشگاه نیز نخستین نمایشگاه پس از کرونا محسوب میشود که سعی کردیم در آن نیز شرکت کنیم. تنها بازدهی حضور در نمایشگاه افزایش میزان فروش و تبلیغ و معرفی برند و محصول ما است.
وی با اشاره به مهمترین مشکلات خود در این عرصه ادامه میدهد: بزرگترین مانعی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم، صادرات فیروزه است. مشتریهای علاقهمند و زیادی در خارج از ایران داریم که امکان ارسال محصولات به آن طرف وجود ندارد. تعداد صادرات ما محدود است، اگر ارسال هم داشته باشیم، در دریافت وجه آن نیز مشکل داریم. به ارگانهای زیادی مراجعه کرده و مجوزهای آن را نیز دریافت کردهایم، اما متاسفانه هیچ ارگانی پاسخ مناسبی به ما نمیدهد.
این هنرمند صنایع دستی در خصوص اقتصاد ضعیف این صنعت در ایران میگوید: هرچیزی که زیاد باشد توجه کمتری به آن میشود. به عنوان مثال فیروزه در نیشابور به وفور پیدا میشود و مردم این شهر نیز اهمیت چندانی به آن نمیدهند، در حالیکه به دلیل جهانی شدن فیروزه، در سایر شهرستانها از طریق فضای مجازی فروش نسبتا بالایی دارم.
مشکانی تصریح میکند: صنایع دستی به خصوص فیروزه باید در رسانهها به ویژه تلویزیون بیشتر مورد حمایت قرار گیرد تا مردم نسبت به آن اطلاعات بیشتری داشته باشند. در برخی از شهرهای ایران مانند خراسان شمالی و بجنورد مردم هیچ شناختی از فیروزه ندارند. تعجب میکنم که چگونه برخی از مردم هنوز فیروزه را نمیشناسند، دلیل آن را هم عدم تبلیغات و معرفی صحیح فیروزه میدانم.
قیمت زیاد محصولات صنایعدستی باعث حذف آن از زندگی مردم شده است
اسماعیلزاده که در صنایع چرم دستدوز و طبیعی فعالیت دارد و برای نخستین بار در یک نمایشگاه صنایعدستی حضور پیدا کرده در مورد راهاندازی کارگاه خود خاطرنشان میکند: یک کارگاه تولیدی راهاندازی کردهایم که تمام کارهای ما با دست انجام میشود. تقریبا برای ۱۵ نفر اشتغال ایجاد کردهایم و همچنان به دنبال گستردگی کارگاه هستیم. علت حضورمان در نمایشگاه صنایع دستی نیز گسترش بازار فروش و به نوعی تبلیغ و معرفی برندمان به مردم است.
این هنرمند صنایع چرم دستدوز در پاسخ به این سوال که چرا استقبال مردم نسبت به صنایع دستی کاهش پیدا کرده، بیان میکند: کار دستدوز سختتر و طبیعتا قیمت آن نیز بالاتر است. به عنوان مثال یک کیف چرم دستدوز حدود یک تا یک و نیم میلیون تومان قیمت دارد اما اگر همین کیف چرم با چرخ دوخته شود، قیمتش به ۶۰۰ تا ۷۰۰ تومان کاهش پیدا میکند. یکی از دلیل اصلی حذف صنایعدستی از زندگی مردم قیمت بالای آن است؛ البته این نوع از کارها مشتری خاص خود را دارد و کم و بیش بازار آن رونق دارد.
مراودات بینالمللی در صنایعدستی ضعیف است
بهاره صیفی، فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشگاه تهران که از تهران در این نمایشگاه حضور پیدا کرده، اظهار میکند: عنوان پایان نامهام نمادها و نشانهای ایرانی بود که پس از آن روی نمادهای ایرانی بر روی زیورآلات کار کردم. اکثر کارهایم نیز با برنج است که تمام نمادهای ایرانی روی آنها قرار گرفته است.
وی با اشاره به مهمترین دغدغه خود در این صنعت ادامه میدهد: تا کنون با گالریهای کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا و جمهوری چک همکاری کردیم. مهمترین مشکلم ارائه کارهایم است. محصولات ما به خوبی دیده نمیشود. این محصولات باید در اکثر سفارتها به نمایش گذاشته شود. سفیران کشورهای مختلف باید کارهای ما را مشاهده کنند تا بتوانند آن را به کشورهای خود معرفی کنند.
این هنرمند صنایع دستی اضافه میکند: مراودات بینالمللی ما ضعیف است. چندی پیش در وزارت امور خارجه نمایشگاه داشتم، اما چند کشور میتوانستند کارهایم را در تهران مشاهده کنند؟ زیورآلاتی که کار میکنم از سرو ایرانی الهام گرفته شده و روی برخی از آنان نیز تمام حروف ایرانی خوشنویشی شده است، اما متاسفانه در کجا به غیر از نمایشگاههای محدود میتوانم کارهای خود را ارائه کنم؟
محدودیتها هنرمندان را فسیل میکند
صیفی با اشاره به اینکه ارائه زیورآلات نیاز به یک مدل خانم دارد، در غیر اینصورت نمیتوان محصولات را به خوبی معرفی کرد، تصریح میکند: همیشه در محدویت قرار داریم. همیشه میترسیم که اگر برخی حرفها را بزنیم یا برخی رفتارها را انجام دهیم برایمان گران تمام شود. در انتها یا به یک هنرمند فسیل تبدیل میشویم و یا باید از ایران مهاجرت کنیم.
وی در خصوص میزان استقبال از محصولاتش با توجه به قیمت بالای اجناس خود عنوان میکند: استقبال از محصولاتم زیاد است. در بدترین شرایط اقتصادی، مردم از من خرید میکنند. قدرت طراحی در کارهایم آنقدر بالا است که مردم علاقهمند را مجبور میکند تا از این کارها استفاده کرده و خرید کنند. نمیخواهم از کارهایم تعریف کنم، اما قدرت طراحی بیشتر از قدرت ناتوانی خرید مردم است. این موضوع باعث شده که حتی در شرایط سخت کرونا نیز فروش خوبی داشته باشم. ما هنرمندان اگر به خوبی دیده شویم، مشکل بیکاری نخواهیم داشت و به خوبی میتوانیم رشد کنیم، اما تنها مشکل ما این است که اگر برای رشد و پیشرفت به ۵ سال زمان نیاز داشته باشیم، به دلیل برخی از محدودیتها باید ۱۰ تا ۱۵ سال تلاش کنیم تا به رشد ایدهآل خود برسیم.
قاچاق، محصولات صنایعدستی را زیر سوال برده است
خانم میروی، هنرمند سوزندوزی که از استان سیستان و بلوچستان در نمایشگاه صنایعدستی خراسان رضوی حضور پیدا کرده، اظهار میکند: یکی از ابتداییترین مشکلاتم عدم بستهبندی محصولاتم به دلیل قیمتهای نجومی است. در تولید مواد اولیه نیز مشکل دارم. مواد اولیه سوزندوزی نخ است که از پاکستان وارد میشود که وقتی از کارخانه تولید شده و به دست ما میرسد قیمتش چندین برابر میشود.
وی در خصوص اینکه چرا استقبال مردم از محصولات صنایعدستی کاهش داشته، میگوید: کارهای مشابه در صنایعدستی بسیار زیاد شده است. طرحهای سوزندوزی بلوچ را پاکستان و چین نیز انجام میدهند که باعث میشود کار دست محصولات ما زیر سوال برود. کارهای دست من حدود ۵۰ تا ۸۰ هزار تومان قیمت دارد، اما کارهایی که پاکستان و چین تولید میکند حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان قیمت دارد.
این هنرمند بلوچ با اشاره به اینکه قیمت پایین محصولات جایگزین کیفیت شده است، خاطرنشان میکند: معمولا مردم به دنبال جنس ارزان هستند. کسی به دنبال این نیست که برای زحمت و تلاشی که من به عنوان هنرمند کشیدهام، هزینه کند. یکی از مشتریانم گلایه داشت که چرا باید بابت یک دستبند دستدوز ۶۰ هزار تومان هزینه کند، در حالیکه ۶۰ هزار تومان برای کاری که ایده یک ذهن هنرمند است و اصالت آن از نسلهای گذشته باقیمانده هزینه زیادی نیست.
۵ میلیون کرایه غرفه با ۳ میلیون فروش!
زهرا براتی که با محصولاتی از نوع چرم از شهرستان تربتحیدریه در این نمایشگاه حضور یافته بود، با اشاره به افزایش چشمگیر قیمت مواد اولیه بیان میکند: قیمت مواد اولیه لحظهای بالا میرود، به همین دلیل به دنبال این هستیم تا تسهیلاتی در اختیار ما قرار دهند که مواد اولیه یک سال خود را به صورت یک جا خریداری کنیم تا برایمان به صرفهتر در بیاید. اگر پیش از نوروز یک جنسی را ۲۰۰ هزار تومان میفروختیم، در حال حاضر باید ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان بفروشیم، اما آیا چنین افزایش قیمتی برای مشتری در عرض چند ماه قابل قبول است؟ قیمت مواد اولیه نسبت به پیش از نوروز تقریبا ۳ برابر شده، در حالی که قیمت اجناس ما ۲ برابر هم نشده است.
وی همچنین ضمن گلایه از میزان اجاره غرفه در نمایشگاه صنایعدستی میگوید: برای ۴ روز حضور در نمایشگاه و برای یک غرفه ۱۲ متری و کرایه چند میز که از شکل و ظاهر خوبی هم برخوردار نبود، ۵ میلیون تومان هزینه کردیم، در حالیکه مجموع فروش ما در نمایشگاه حدود ۳ میلیون تومان شد.
تسهیلات صنایعدستی، مشکل همیشگی هنرمندان این صنعت
محمد شعبانی، تولیدکننده ظروف چوبی از استان مازندران نیز بابت مشکلات خود در این صنعت تصریح میکند: عمدهترین مشکل ما تهیه چوب است. از زمانی که برداشت چوب از جنگلها را محدود کردهاند دریافت چوب ما نیز کمتر شده است.
وی ادامه میدهد: تسهیلاتی که در اختیار ما قرار میدهند، یا میزان آن پایین است و یا بازپرداخت بالایی دارد. پولی که به ما میدهند بازپرداخت آن را سر ماه از ما طلب میکنند، در حالیکه وقتی این پول را به ما میدهند باید به یک تولید و سودی برسیم تا بتوانیم بازپرداخت آن را بپردازیم.
زندگی مدرنیته و رکود اقتصادی، صنایعدستی را از زندگی مردم حذف کرده است
یک دانشجوی رشته گردشگری حین بازدید از نمایشگاه، اظهار میکند: نمایشگاه صنایعدستی مشهد از غرفهها و استانهای مختلف و متفاوتی تشکیل شده بود که تنوع محصولات در آن به چشم میخورد، اما تبلیغات برگزاری این نمایشگاه کم و محدود بود که متولیان این حوزه میتوانستند در میدانهای مختلف شهر نیز از بیلبوردها و بنرهای تبلیغاتی برای برگزاری این نمایشگاه استفاده کنند. برگزاری نمایشگاه یکی از بهترین راههای تبلیغ برای فروش محصولات صنایعدستی است. هر چیزی که ملموستر باشد، معرفی آن نیز راحتتر است.
وی در خصوص چرایی حذف محصولات صنایع دستی از زندگی مردم میگوید: صنایع دستی نیز نشان دهنده باورها و سنت های اقوام مختلف است، اما زندگی به سمت مدرنیته شدن پیش رفته و مقداری از سنتهای گذشته خود فاصله گرفته است.
همچنین وضعیت اقتصادی مردم در رکود به سر میبرد. روی کارهای هنری نمیتوان قیمت گذشت، اما در شرایط اقتصادی کنونی ایران، استفاده از محصولات صنایعدستی جای خود را به اولویتهای اولیه زندگی داده است.
بخشی از صنایعدستی به عنوان کالای لوکس و لاکچری شناخته میشود
فرید جواهرزاده، رئیس انجمن علمی طبیعتگردی ایران و کارشناس گردشگری در گفتوگو با ایسنا در خصوص اینکه چرا صنایع دستی از زیست مردم فاصله گرفته است، خاطرنشان میکند: یکی از دلایل این موضوع فاخر بودن صنایعدستی است. با توجه به مشکلات اقتصادی جامعه نه تنها صنایعدستی بلکه گردشگری هم در سبد خانوار ایرانی جایی ندارد. بخشی از این صنایع به عنوان کالاهای لوکس و لاکچری شناخته میشود و اکثر خانوار ایرانی توان تهیه آن را ندارند. موضوعاتی مانند خوراک، تحصیل، سلامتی و معیشت به اولویتهای زندگی خانوارهای ایرانی تبدیل شده است. با این شرایط نمیتوان توقع داشت که صنایعدستی میان خانوار ایرانی جایگاه بالایی داشته باشد و در اولویت آنها قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: صنایعدستی نباید به فراموشی سپرده شود. نگاه به این بخش باید همراه با حمایتگری باشد. آییننامهها و ضوابطی در این خصوص تدوین شده که باید به آن پرداخته شود. به عنوان مثال در گذشته دستگاههای اجرایی ملزم شده بودند برای تهیه هدایا از صنایعدستی استفاده کنند. اگر میخواهیم برای خانواده و فرزندان خود هدیهای برای تولد و یا تقدیر از آنها بگیریم، چه اشکالی دارد از صنایعدستی استفاده کنیم. یک زمانی برای اینکه فرهنگ کتابخوانی در ایران باب شود، از کتاب برای هدیه و تقدیر استفاده میشد که نتیجه خوبی هم در پی داشت. این رویه در صنایعدستی نیز باید فرهنگسازی شود تا صنایعدستی به زندگی خانوار ایرانی بازگردد.
انتهای پیام
نظرات