آیت الله عبدالله جوادی آملی به کنگره بینالمللی اقتصاد، اشتغال و تولید در آینه قرآن و عترت(ع) پیامی صادر کرد، متن پیام این مرجع عالی قدر جهان اسلام که در اختتامیه کنگره قرائت شد، بدین شرح است: قرآن کریم عناصر محوری اقتصاد را در چند آیه بیان کرده و مال را به منزله ستون فقرات یک ملت و جامعه معرفی میکند. در سوره نساء «لا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا»؛ می فرماید ثروت مملکت را به دست سفیهان ندهید زیرا ثروت مملکت عامل قیام، استقامت و پایداری ملت است. اگر سفیه، ستون فقرات یک ملت را به دست گیرد این ستون میشکند و ملت را زمینگیر میکند.
عنصر دوم آن است که اگر این ستون محفوظ نماند و در اثر ربا و مانند آن آسیب ببیند، این ملت فقیر میشوند. در فرهنگ قرآن، ملتی که دینش تهی و کیسهاش خالیست؛ فقیر است. فقیر به معنای گدا نیست و واژه گدا بار علمی ندارد. در عربی از گدا به عنوان فاقد و ندار یاد میکنند. فقیر به ملتی میگویند که ستون فقراتش شکسته است زیرا عامل قیام که ثروت است، را از دست داده و بهره صحیح نمیبرد.
مسکین هم به معنای زمینگیر است که قدرت پویایی و حرکت را از دست داده. در عنصر سوم، ملتی که ستون فقراتش شکسته است؛ این قدرت قیام را ندارد چه برسد به مقاومت و اقتصاد مقاومتی. در یکی از آیات سوره نساء، مال عامل قیام است و ملتی که عامل قیام ندارد یک ملت ویلچری است.
عنصر چهارم در سوره حشر مشخص کرده که این ثروت نباید در دست دولت، بخش خصوصی و خصولتی باشد بلکه باید در بخش عمومی باشد بدین معنا که باید برای توده مردم میسور باشد از مال مملکت برای تامین معاششان زندگی آبرومندانه داشته باشند. البته هر کسی به اندازه استعداد اقتصادی، قدرت، ادراک، فهم اقتصادی و تلاش و کوشش در این زمینه سهم بیشتری میبرد و این به منزله خویی است که باید در رگهای این ۳۶۰ درجه دایرهای جریان داشته باشد و اگر این مال به بخشی نرشد آن بخش فلج میشود مانند اینکه اگر خونی به عضوی نرسد آن عضو فلج است.
بنابراین مال در اسلام به منزله ستون فقرات است و ملت بیمال فقیر است یعنی ستون فقراتش شکسته است. اگر نظام دولت سالاری سوسیال شرق باشد که شکست میخورد و اگر نظام کاپیتال غرب باشد و سرمایه دست گروه خاصی باشد شکست میخورد و اگر تلفیقی از دولت و سرمایهداران باشد که شکست میخورد و اگر مردمی باشد، محفوظ میماند و البته بدون بانکهای منزه از ربا، مطهر از نزول محقق نخواهد شد.
تولید و اشتغال با ربا ممکن نیست و جنگ با خداست بنابراین اگر ملت این چنین باشد به تولید و اشتغال توجه نمیکند. مسئله دیگر آن است که مزدوری در اسلام مکروه است. نهیهای فراوان شده که انسان مزدور دیگری نباشد. در تمام حیثیتهای علمی و عملی خود را در طبق اخلاص برای کارفرما میگذارد.
طوری باید جامعه را با اقتصاد اداره کرد که هر کسی در کنار سفره خود بنشیند. نه اینکه برای دیگری کار کند و مزد گیرد. حیثیت یک ملت در سایه کرامتهای آنهاست. از مجموع چند آیه روشن میشود که چرا علی ابنابیطالب(ع) در زمان حکومت تازیانه به دست میگرفت و بازار کوفه را تهدید میکرد و میفرمود تا الگوی بازار اسلامی را به جامعه ارائه کند و فرمودند اول آشنایی به مسائل فقهی تا از گزند به ربا و آسیب به نزول برهید و بعد من را زیارت کنید. این کار را وجود مبارک امیر انجام داد تا بازار آنها از حلال ارتزاق کند تا جامعه گرفتار فقر و وابستگی نشوند و امیدواریم جامعه اسلامی ما این چنین باشد.
انتهای پیام
نظرات