• یکشنبه / ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ / ۰۰:۲۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 14010204301201
  • خبرنگار : 71625

چه خبر از مناجات‌خوانی که صدایش اشک را به چشمانمان می‌خواند؟

چه خبر از مناجات‌خوانی که صدایش اشک را به چشمانمان می‌خواند؟

«صمد حبیبی» از پیشکسوتان نعت‌خوانی و مناجات‌خوانی است که زندگی‌اش با آوازهای فولکلور تالشی گره خورده است. حبیبی که از جمله معدود پیشکسوتان باقیمانده مناجات‌خوانی است، اردیبهشت سال ۹۹ دچار عارضه مغزی شد و اکنون طی گفت‌وگویی از احوال خود در این روزها می‌گوید.

حبیبی سال گذشته گفته بود که از سال ۹۹ به علت سکته مغزی، سمت راست بدنش به مشکل برخورده است و دیگر نمی‌تواند همانند گذشته بخواند و مجبور به فیزیوتراپی است. 

وقتی برای احوالپرسی با او تماس می گیریم، به ایسنا می‌گوید: دو سال پیش سکته کردم، دستم حرکت نمی‌کند و پایم را به سختی حرکت می‌دهم. در حقیقت بهبود چندانی از سال گذشته حاصل نشده‌ و هنوز به سختی راه می‌روم. در خانه نشسته‌ام و مطالعه می‌کنم. به جلسات فیزیوتراپی می‌روم و خارج از خانه کاری نمی‌کنم. دستگاهی را خریداری کرده‌ام و در خانه ورزش می‌کنم. روحیه خوبی دارم. اما یک سمت از بدنم همچنان به سختی حرکت می‌کند.

از او سوال می‌کنیم که آیا حمایتی از سمت دولت صورت گرفته است؟ پاسخ می‌دهد: خیر. از سمت دولت حمایتی نشده است. گفته بودند وزیر ارشاد که تغییر کند حمایت می‌کنند ولی وزیر هم عوض شد و فعلا اتفاقی نیفتاده است. رییس ارشاد رشت، فرماندار و خیلی‌ها می‌آیند خانه‌مان چایی می‌خورند و می روند ولی کمکی نیست. 

حبیبی پیشتر درباره خود چنین به ایسنا گفته بود: «در سال ۱۳۲۳ در روستای سیاه بیل رضوانشهر متولد شدم. آواز خواندن به من ارث رسیده است و هیچگاه برای فراگیری موسیقی نزد استاد خاصی نرفته‌ام؛ اینگونه که پدر و برادرم آواز می‌خواندند، من نیز گوش می‌سپردم و یاد ‌گرفتم و از زمانی که دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی بودم، خواندم. 

دبیرستان که رفتم صدای من در کاست پر شد و بدین ترتیب به گوش دیگران رسید و کم کم به شهرستان‌هایی چون مشهد، تهران، کرمان و اصفهان دعوت شدم و در جشنواره‌ها شرکت کردم.» 

او همچنین در مقایسه مناجات‌خوانی خود و نسل جدید گفته است: همیشه کار من عارفانه بود و حتی با وجود همراهی موسیقی هم عاشقانه نبود. بارها پیش آمده بود که از من خواسته بودند در عروسی‌ها بخوانم ولی هیچگاه میلی نداشتم و قبول نمی‌کردم و شاید در مراسم‌های شادی تنها می‌گفتم که حاضرم برایشان تبریک بخوانم. مناجات خوانی و نعت خوانی‌های من در هر کجا که بوده‌ام غم و سوز داشته است و هر بار که شروع به خواندن می‌کردم طرف مقابل شروع به گریه می‌کرد. حضور جوانترها در این حوزه کمرنگ است. آنگونه که من و هم دوره‌هایم به شهرها و برنامه‌های مختلف برای اجرای برنامه می‌رفتیم، امروزی‌ها این گونه نیستند. 

انتهای پیام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۱-۰۲-۰۵ ۰۸:۰۶

عالی ولی کار را بجایی کشاندند که مردم.از مناجات هم خسته شدند زمانی که ربنای استاد قطع شد وقت افطار فراموش شد وفتی فیلمهای خوب بعد افطار تبدیل به آگهی و چرندیات شد تلویزیونها رفت روی ماهواره