ابوطالب مظفری، شاعر افغانستانی ساکن ایران در پی انفجار دو مدرسه پسرانه در یکی از محلههای شیعههای هزاره در غرب کابل پایتخت افغانستان، شعری را با عنوان «خوشبختها رفتند» منتشر کرده است.
در متن این شعر آمده است:
«سیندخت» کیبل خوردهای هر دیو و دد، کابل
«فرخنده»ای» جان داده در زیر لگد، کابل
«رودابه»ای گیسوپریش شعلهتاب من
شهر تهمتن مردهی حال خراب من
«تهمینه»ی سهرابهای نوجوان در گور
شهر «مدینه» دختر زیبایی لعل و غور
سرخط اخبار جهان، بخت سیاه تو
خونین، تمام خاطرات سال و ماه تو
تقویمها از ثبت اندوهت کسِل مانده
تاریخ در تحریر احوالت خجل مانده
ای شهر پرتشویش و پرهول ولا، چونی
کانون محنت، خطهی درد و بلا، چونی
آیا برای مردن صدباره، جان داری؟
امشب برای کودکانت، تکه نان داری؟
خوشبختها رفتند با طیاره یا موتر
بدبختها ماندند، خونین، دست و پا و سر
تا خوردنی و بُردنی، بودند، پس بودند
چون کار پایان یافت، ره بردند و آسودند
خوشبختها در بقچهشان چندین «چپن» دارند
بدبختها در گورشان زخم و کفن دارند
خوشبختها کاخی برای ساختن دارند
بدبختها جانی برای باختن دارند
خوشبختها القصه در هر حال خوشبختند
استاد دانشگاه یا جاروکش تختند
حالا دوباره کابل است و زخم کاری هست
در دشت برچی انفجار و انتحاری هست
انتهای پیام
نظرات