به گزارش ایسنا، صفحه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با انتشار بخشی از مقالات سعید نفیسی (در زمینه تاریخ تصوف، فرهنگ و ادب ایران) که به کوشش مسعود عرفانیان (تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ج ۳) منتشر شده، آورده است: مردم تهران تا چند سال پیش که از سردر نقارهخانه بالا میرفتند کوزهای آبندیده با خود میبردند و از آنجا به زمین میافکندند و میشکستند و کسانی که بدانجا دسترس نداشتند از بام خویش کوزه را بر زمین میافکندند. این کار در بسیاری از نقاط ایران معمول است و عقیده دارند که بلاها و قضاهای بد را در کوزه متراکم کردهاند و چون بشکند آن قضا و آن بلا دفع شود. در زمانهای قدیم پدران ما معتقد بودهاند که ظرف سفالین را بیش از یک سال در خانه نگاه نباید داشت و چون هر سالی به آخر میرسید جمله ظروف سفالین را که در خانه داشتند میشکستند و بیرون میریختند و حتی سفال را بیش از یک سال در خانه نگاه داشتن نشانه منتهای تنگدستی و سرشکستگی میدانستند و هر کس را که میخواستند به نهایت تهیدستی وصف کنند میگفتند: «کوزه دوساله در خانه اوست». دلیل این کار واضح است: ظرف سفالین چون لعاب ندارد بهزودی چرکین و آلوده میشود و چون به هیچ وجه قابل شستن و پاک کردن نیست یگانه چاره دفع مضرات آن شکستن آن است و این عادت قدیم ایران تغییر شکل داده و به شب چهارشنبهسوری اختصاص گرفته است.»
همچنین در بخش دیگری از این مقالات میخوانیم: «یکی از شیرینترین آداب چهارشنبهسوری که بیشتر جنبۀ بازی و تفریح گوارایی دارد فال گرفتن با بولونی است. بولونی کوزۀ دهانگشاد کوچکی است که در خانههای ما فراوان است و در آن ادویۀ خشک یا ترشی و مربا و غیره میریزند. زنان و دختران جوان گرد یکدیگر جمع میشوند و کوزهای را میآورند. هرکس هرچه همراه خود دارد و نشانهای از او به شمار میرود در آن بولونی میاندازد و اشعار مختلف در وصفالحال که بتوان بدان تفأل کرد بر قطعههای کاغذ مینویسد و تا کرده در بولونی میاندازد، سپس دختر نابالغی را میخوانند و او دست در بولونی میکند و پارهای کاغذ را بیرون میآورد و یکی از حاضران شعری را که بر آن نوشته است میخواند و آن شعر که خوانده شده است فالی است که در حق صاحب آن نشانی زدهاند. در اصفهان یک سرمهدان و یک آئینۀ کوچک نیز علاوه بر آن اشیاء در بولونی میاندازند و با دیوان حافظ تفأل میزنند، بدین ترتیب که چشمان را میبندند و انگشت میانین را بالای اوراق کتاب میگردانند و اتفاقاً صحیفهای را میگشایند اگر غزلی از صدر صحیفه شروع شده باشد آن غزل را میخوانند وگرنه از مطلع غزل که در صفحۀ پیشین است میخوانند و آن اشعار را در وصف حال آن کس فال میگیرند.»
انتهای پیام
نظرات