حجتالاسلام سید علی سیدی، از مبارزان دوران رژیم ستمشاهی، در نشست بنیاد قمپژوهی که با موضوع چگونگی مقابله ساواک با مبارزان و زندانیان سیاسی قمی در موسسه طلوع مهر برگزار شد، با اشاره به مشکلاتی که این روزها گریبان گیر مردم و جوانان شده، عنوان کرد: مشکلات باعث شده جوانانی که آن دوره را درک نکردند در صحت آن تشکیک کنند.
وی بیان کرد: نسل انقلاب باید حقایق را بیان کنند تا در مقابل تحریف تاریخ گرفته شود و جوانان متوجه شوند تاریخ رژیم شاهنشاهی بهگونهای نبوده که امروز برخیها بیان میکنند.
وی تأکید کرد: امروزه عدهای مفاسد بزرگ رژیم پهلوی را انکار میکنند و چون مطالب خلاف واقعی طرحشده عدهای در مسلمیات هم تشکیک میکنند؛ بنابراین برگزاری این جلسات و بیان خاطرات نسل انقلاب و کسانی که در بطن واقعه بودند، بسیار ضروری است.
سیدی با اشاره به خاطرات آن دوران در حدود ۵۰ سال گذشته و قبل از تلبس به لباس روحانیت افزود: به دلیل شرایطی که رژیم حاکم کرده بود خفقان زیادی در کشور وجود داشت و جامعه اصلاً دینی و اسلامی نبود و مسائل و احکام اسلام در آن رعایت نمیشد.
وی ادامه داد: اختناق موجود در جامعه به حدی بود که هر انسانی خود را مسئول میدانست که اقدامی کند و به مبارزه برخیزد و غیر از نبود حاکمیت و رعایت اصول اسلامی، جامعه با مشکلات زیادی چون فقر و نبود آزادی درگیر بودند.
وی بیان کرد: مرحوم شیخ حسن نوری همدانی (برادر بزرگتر آیتالله حسین نوری همدانی) در منزل خود جلساتی را برگزار میکرد و جوانان را جذب این جلسات میکرد تا جلوی انحراف آنان را در سایه آموزش گرفته و مبانی و احکام اسلام را برای آنان تبیین میکرد.
سیدی گفت: ما برای کارهای مبارزاتی با عدهای از جوانان انجمن گروهی را شکل دادیم و درگیر مسائل سیاسی شدیم و در آن دوره که امام در بغداد تبعید بود و به علت اختلاف عراق با ایران در ساعتی در روز اعلامیههای امام خمینی (ره) پخش میشد و ما هم رادیو کوچکی تهیه کردیم و اقدام به ضبط صوت امام هنگام پخش اعلامیهها میکرده سپس آنها را پیاده کرده و در کاغذ مینوشتیم و بعد آن را تکثیر میکردیم و در جامهری مساجد قرار میدادیم.
وی ادامه داد: امکان انتشار افکار امام وجود نداشت و تنها همین کارهای جزئی از سوی مردم و دانشجویان صورت میگرفت؛ بنابراین مردم هم آگاه نمیشدند و امکان مبارزه با شاه را نداشتند و ما را نیز از کارهای مبارزاتی منع میکردند و حتی برخی از روحانیون نیز اعتقاد به موفقیت مبارزات نداشتند و تصور عموم مردم بر این بود که این حرکت بهجایی نخواهد رسید.
این مبارز دوران پهلوی گفت: ساواک با هرگونه مبارزهای بهشدت برخورد میکرد که این برخوردها در سالهای ۵۶ و ۵۷ بسیار شدید شد ولی ما به کارهای مبارزاتی خود ادامه میدادیم.
وی ادامه داد: شکنجه در ساواک امر تعریفشده و سیستماتیک بود و همیشه انجام میشد و دو هدف از این شکنجهها دنبال میشد که افراد همدستان خود را لو بدهند و اینکه افراد از ترس از ادامه مبارزات منصرف شوند.
سیدی بیان کرد: هنگامیکه من در دبیرستان دین و دانش تحصیل میکردیم مرا در آبان سال ۵۲ دستگیر کردند و به ساواک قم بردند و برای پخش اعلامیه و خواندن کتابهای ممنوعه مانند کتابهای امام و شریعتی من را به یک سال زندان محکوم کردند.
این مبارز روحانی افزود: یک دوره نیز من را به کمیته مشترک ضدخرابکاری که مرکب از ساواک، شهربانی و ارتش بود و به دستور شاه درستشده بود، بردند و خیلی شکنجه کردند و موضوع شکنجه اصلاً قابلانکار نیست و مردم حقایق را میدانند و اسناد آن موجود است. هرچند عدهای به دروغ قصد انکار آن را داشته باشند؛ چراکه افرادی که در آن دوران شکنجه شدند هنوز زنده اند.
وی یادآور شد: در دوره شاه دوبار دستگیر شدم یکبار همان سال ۵۲ به دلیل همان جلسات مذهبی و پخش اعلامیه که توسط دادگاه نظامی ارتش به یک سال زندان محکوم شدم. البته این دادگاهها بهصورت سوری برگزار میشد و حتی برای حفظ ظاهر وکیل تسخیری هم برای متهمین قرار میدادند؛ هرچند که او هیچگاه از مبارزان دفاع نمیکرد.
سیدی اظهار کرد: زندان در آن دوره محل تضارب آرا بود چراکه در آن دوره یکسال محکومیت من در زندان ۵۰ نفر از مبارزان مانند شهید حقانی، ربانی شیرازی، حسین شریعتمداری و شهید رجایی آنجا بودند و آن محیط ما را با افکار مبارزاتی بیشتر آشنا کرد.
وی اضافه کرد: پس از آزادی از زندان ساواک اجازه تحصیل در مدارس روزانه را به ما نمیداد و مدیر مدرسه را منع میکرد و من مجبور شدم برای ادامه تحصیل به مدرسه شبانه بروم و سال یازدهم را بهصورت شبانه خواندم و قبل از دیپلم نیز مرا دوباره دستگیر کردند.
وی بیان کرد: در زمانی که زندان بودم مارکسیستها نیز آنجا زندانی بودند و این گروه اوایل با اعتقادات اسلامی بودند و دچار التقاد با عقاید مارکسیستی شدند و در سال ۵۳ نیز ظاهر اسلامی را نیز رها کردند و اقدامات مسلحانه انجام میدادند؛ در آن زمان مبارزان قصد ترور رئیس ساواک و چند نفر دیگر را در قم داشتند؛ اما این افراد بسیار ضعیف بودند و در آخر هم آن کار را انجام ندادند.
این مبارز انقلاب ادامه داد: این مبارزان بهدروغ مرا همفکر خود معرفی کردند و ساواک برای بار دوم مرا دستگیر کرد و این بار به ۱۰ سال زندان محکوم کرد ولی بعد از سپری شدن ۳ سال و ۳ ماه رسید به سال ۵۷ که رژیم برای جلب اعتماد مردم زندانیان سیاسی را بهتدریج آزاد میکرد و من نیز در آذر ۵۷ دو ماه قبل از پیروزی انقلاب آزاد شدم.
وی ادامه داد: این شرایط باعث شد تا مبارزات و مخالفتها بیشتر شود و حتی در سال ۵۶ که تظاهرات توسط رژیم آزاد شد امام از این فرصت برای مبارزات بیشتر استفاده کرد و مردم به دلیل آنکه بسیار تحت فشار و خفقان و سختی بودند به ندای امام پاسخ مثبت میدادند.
وی یادآور شد: بهجز درباریان بقیه مردم در فقر و فلاکت زندگی میکردند و همه روستاها آب، برق و گاز و راه نداشتند و کشوری که این همه منابع داشت مردم در فقر زندگی میکردند و امام به این نکته اعتراض داشتند که چرا شاه مال مردم را به آنها نمیدهد و برای آنها اقدامی انجام نمیدهد و این اعتراضات به حدی رسید که در سال ۵۸ در رفراندوم ۹۸٫۲ مردم اعلام کردند که حکومت اسلامی میخواهند.
این مبارز روحانی عنوان کرد: رژیم شاهنشاهی کوچکترین مخالفت را تحمل نکرده و معترضان را شکنجه شدید میکرد و افراد زیادی زیر این شکنجهها شهید شدند. ساواک زیر نظر آمریکا و اسرائیل بود و خود آمریکاییها نیز نسبت به اینکه ساواک را تقویت کردند، اعتراف کردند و شکنجه گران در امریکا و اسرائیل آموزش میدیدند.
شکایت زندانیان سیاسی از آمریکا
وی بیان کرد: اکنون نیز ۵۵ نفر از زندانیان سیاسی ما مستند و با ارائه سندهای معتبر از امریکا شکایت کرده و به خاطر شکنجهها، غذاهای مسموم و آسیبهایی که دیدند تقاضای دیه کردند و در قوه قضاییه پیگیری شد و دادگاههای ما نیز امریکا را به ۱۲ میلیون دلار محکوم کردند.
سیدی ادامه داد: ما در زندان اصلاً باور نمیکردیم که قدرت پوشالی شاه به هم بریزد؛ چراکه جان و مال مردم در دست ساواک بود و آنها هر کاری میخواستند میکردند و کسی نمیتوانست اعتراض کند و چنین قدرتی از بعد از شهادت حاجآقا مصطفی یک سال و نیم بعد چنین از هم بپاشد و فروبریزد.
انتهای پیام
نظرات