این فعال فرهنگی و مجری رادیو و تلویزیون در پی درگذشت هاشم رضی، پژوهشگر و نویسنده تاریخ ادیان ایران و جهان در یادداشتی که با عنوان «هاشم رضی و داشتههای باستانی ما» در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «نیمههای دهه هفتاد بود که با کتاب «میتراییسم» یا آیین مهر با نام هاشم رضی آشنا شدم که بعدها فهمیدم نام بزرگی است.
این کتاب نگاه و نظرم را به ادیان باستانی و اسطورهها، هم شکل داد و هم تغییر.
نگاه جزیینگر رضی در کتاب آیین مهر برای من که دانشجوی گریزان از درس و مشق مکلف دانشجویانه بودم، مفری بود برای رفتن به دل تاریخ سرزمینی دور که پیوندهایش را با ما در سالهای پایانی هزاره دوم به کلی از دست داده بود و نهایتا به تعصبات ایرانیگرایی راه میبرد. اما نگاه هاشم رضی برای ما چنان بیغرض و عاری از تعصب بود که مشتاقمان میکرد برای دیدن و خواندن دیگر کتابهایش که البته آن روزها چندان هم راحت به دست نمیآمد. و طرفه آنکه تنها راه شناخت من از خودمان و جهان هم فقط کتاب بود و منابع مکتوب.
وقتی که کتاب «گاهشماری جشنهای ایران باستان» را خواندم برایم شگفتانگیز بود که چنین پژوهش دشوار و پرمطلبی را یک نفر به تنهایی گرد آورده و حالا خوانندهها باید طی سالها بخوانند و به آن رجوع کنند. به لحاظ روش تحقیق این کتاب، مانند میتراییسم بود و خواندنش با آن جزییاتی که از جشنها و آیینها در کتاب آمده بود، شوق مرا به آیین به منزله بخش مهمی از تاریخ و اسطوره و حتی صورت نمادین ادیان، افزون کرد.
علاقه به موضوعات ایران باستان و اساطیر و متون پیشااسلامی ایرانی، بیواسطه در کتاب اوستا با ترجمه و پژوهش و نگارش هاشم رضی به مرحله مهمی رسید. تورق کتاب اوستا از سویی آشنایی با نوع نگارش متون مقدس و اساطیری بود و از دیگر سو واژگانی که میتوانست گنجینه بیبدیلی برای من باشد که آن روزها در نیمه دهه هفتاد معلمی ادبیات میکردم و روزنامهنگاری.
سالها از آن روزها گذشته و افزون بر پژوهشهای ارزنده هاشم رضی منابع مکتوب به شکل مقاله و کتاب در قفسه کتابهای اسطورهای و تاریخ ایران باستان من قرار گرفته است، اما هنوز هم وقتی قرار است جایی درباره ایران باستان و آیینها و جشنهایش صحبت کنم، ورق زدن و مرور کتابهای رضی کمک بزرگی است. داشتههایی که از آثار رضی نصیبم شد هنوز هم توشه راه است.
روحش در آرامش باد.»
انتهای پیام
نظرات