رجبعلی لبافخانیکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در عرصه تاریخ نیز گناباد خوش درخشیده است. از حدود ۳۰۰۰ سال پیش که گناباد جزئی از قلمرو «ساگارتیه» بود، دلاوران و کمنداندازانش شهره بودهاند، هخامنشیان را در فتوحاتشان یاری میدادند و در حدود ۲۵۰۰ سال پیش با حفر قنات عظیم و شگفتانگیز قصبه «تمدن قناتی» را در جهان بنیان گذاشتند؛ قناتی که بر اساس طرحی عالمانه از آغاز به عنوان قنات حفر شده بود.
وی ادامه داد: از آن پس گناباد با پرورش مورخان، حماسهسرایان، دانشمندان، کاتبان و به خصوص منجمان و ریاضیدانان خدمات ارزندهای در جهت گسترش و ارتقای دانش و فرهنگ بشری ارائه کرده است.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: شاید همان عِرقِ میهندوستی و استقلالخواهی گنابادیها بوده که مانند دیگر دلاورمردان قهستانی از قرن پنجم هجری قمری که خراسان میدان تاخت و تاز «آغُز غُزها» شد، گناباد را جهت پایگاه فدائیان اسماعیلی که بر علیه آنها و خلفای جابر عباسی و دستنشاندگان آنها میجنگیدند، آماده کردند و آنها حداقل پنج قلعه و پایگاه در محدوده «جنابد» ساخته یا تصرف کردند. قلعهها شامل «قلعه سرتخت» معروف به ارگ فرود، «قلعه جواشیر» معروف به قلعه شاهنشین، «قلعه زیبد»، «قلعه دختر مزار بجستان» و «قلعه دختر شوراب» که گرچه از برخی در متون تاریخی نام برده نشده اما وجود بقایای معماری و ساختار و مواد فرهنگی موجود در محل انتساب آن به اسماعیلیه را مسجل میسازد.
لباف خانیکی خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین قلعههای اسماعیلیه گناباد «قلعه سرتخت» معروف به «ارگ فرود» است که نامی جدید به نظر میرسد زیرا در متون قدیمی نام ارگ فرود دیده نمیشود و انتساب آن به فرود پسر سیاوش نیز با حقیقت مقرون نیست و به دلایل متعدد به اثبات رسیده که مقصود فردوسی از قلعه فرود در شاهنامه، قلعه فرود کلات نادری است. مهمترین سند معتبری که به قلعه سرتخت و جایگاه آن در نزدیکی قلعه جواشیر اشاره کرده «منهاج سراج» در کتاب طبقات ناصری است.
وی افزود: قلعه سرتخت یا ارگ فرود در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری جنوب گناباد و بر فراز قلهای از رشته کوه سیاه معروف به «کوه قلعه» قرار گرفته و مشرف بر ۲ روستای کوهستانی «تک میدان» و «کوه قلعه» است. این قلعه وسیع مشتمل بر سه مجموعه معماری مرتبط به هم بر رأس و شیبهای فوقانی کوه گسترده شده است. بر گرد قلعه حصاری بلند و ضخیم با برجهای استوانهای احداث شده که در حال حاضر شالوده و در برخی نقاط کمی از آن بر جای مانده است. حصار و برجها از سنگ لاشه با ملات گل و گچ یا خشکه چین بوده ولی در برخی از فضاهای درونی از دیوارهای آجری نیز استفاده شده است.
لباف خانیکی ادامه داد: به استناد بقایای دیوار و پلان قابل تشخیص برخی از بناهای بالاترین سکو در رأس قله فضاهای آجری با دیوارهای منظم و آراسته بوده و انبوه قطعات آجر و گچ اندود حاکی از وجود بناهایی با ساختار منظم و زیبا بوده و احتمالا حکم «شاهنشین» داشته است. وجود آجرها در ابعاد مختلف شیوه معماری دوران سلجوقی را تداعی میکند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: در جوار حصارهای هر سه بخش قلعه اطاقهای متصل به هم وجود داشته و دیوارهای سنگی همراه با روزنههای دید به درههای مجاور و تیرکش بر دیوارها بوده که نشانههای اهمیت نظامی و دفاعی آن است. وجود فضاهای متعدد مسکونی، سنگرهای دیدهبانی، انبارها و مخازن بزرگ آب و مهمتر از همه وجود سه باب آسیاب در درهای به نام «زو» در شمال قلعه حکایت از این دارد که فدائیان زیادی در آن قلعه اقامت داشته و احتمالا گوش به فرمان فرمانده بلاد قهستان مانند «محتشم شهاب منصور ابوالفتح» بودند که به گفته منهاج سراج در سالهای ۶۲۰ تا ۶۲۳ه.ق در قلعه جوانشیر به فاصله کمی از قلعه سرتخت و احتمالا گاه در قلعه سرتخت استقرار داشته است.
وی خاطرنشان کرد: پراکندگی قطعات متعدد آجرهای مربع، مستطیل و هشتضلعی در ابعاد گوناگون و نیز قطعات سفال قالبزده و فیروزهای استناد قلعه به عصر سلجوقیان را امکانپذیر میکند و ساختار قلعه هم به گونهای است که انتساب آن به اسماعیلیه قطعی است.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی یادآور شد: قلعه سرتخت تحت عنوان ارگ فرود در سال ۱۳۸۱ به شماره ۵۹۵۵ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
انتهای پیام
نظرات