محمدعلی بصیری در گفتوگو با ایسنا درباره پیام «رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۲» که با حضور نیروهای دریایی ایران، چین و روسیه در منطقه شمال اقیانوس هند برگزار میشود، اظهار کرد: اصولاً در روابط کشورها مراحل روبه ارتقا به این صورت است که در ابتدا روابط به شکل دیپلماتیک آغاز میشود و زمانی که روابط گرمتر شود به سمت روابط اقتصادی، فرهنگی و سپس نظامی و دفاعی ارتقا مییابد. این رزمایش مشترک نشان میدهد که روابط ایران با روسیه و چین در سطح عالی، استراتژیک و دفاعی است که توانسته یک مانور نظامی در یک حوزه بینالمللی در اقیانوس هند برگزار کند.
وی افزود: پیام این رزمایش مشترک این است که هر سه کشور ایران، روسیه و چین مصمم هستند تهدیداتی که برای یکی از آنها در این حوزه آبراهی و نقل و انتقال بینالمللی رخ دهد را به شکل مشترک پاسخ دهند. در عرف بینالمللی معمولاً بیان میشود که این مانورها تهدیدی برای هیچ کشوری نیست و تنها برای دفاع از صلح و ثبات در آن منطقه است و این امر جزءِ پیام اول رزمایش مشترک این سه کشور است.
این کارشناس روابط بینالملل گفت: پیام دوم «رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۲ » به شکل غیرمستقیم این است که دولتهای برگزارکننده مانور اتفاق نظر دارند تهدیداتی که برای یکی از طرفها به شکل بالقوه وجود دارد در صورت تبدیل شدن آن به فعل، با آن تهدیدات برخورد کنند و بیتفاوت نیستند. منافع مشترک یا نقل و انتقالات مشترکی که میان ایران و این دو کشور از طریق آبهای گرم در قالب تجارت نفت و کالاهای صنعتی وجود دارد، بنابراین رزمایش این پیام را میدهد که این مسیر و آبراه باید برای سه کشور امن و با ثبات باشد و در صورت نا امن شدن تجارت دریایی، سه کشور اقدام مشترک میکنند.
بصیری تصریح کرد: طرفهایی که باید پیام این رزمایش را بگیرند خواهند گرفت و این رزمایش سبب بازدارندگی خواهد شد. معمولاً مانورها سبب میشود وضع موجود حفظ شود و دولتی که قصد دارد وضع را بر هم بزند دست به عقبنشینی بزند. برای مثال روسیه در مرز اوکراین مانور نظامی برگزار میکند تا ناتو را وادار به عقبنشینی از شرق اروپا کند.
اتکای بیش از حد به شرق، تبعات دارد
وی خاطرنشان کرد: به دلیل تحولات بینالمللی و منطقهای و سرخوردگی که ایران در مذاکرات برجام از غرب پیدا کرد و به دلیل عدم وفای به عهد غربیها، به نوعی نگاه به شرق را برگزید و در قراردادهایی که با روسیه و چین در حوزه اقتصادی منعقد کرده، پاسخی به این سرخوردگی از غرب است. گرچه نگاه به شرق و اتکای بیش از حد به شرق میتواند تبعات خطرناکی برای ایران داشته باشد، اما نگاه متوازن به شرق در قالب یک موازنه عدم تعهدی که ایران بتواند از قطبهای علمی و صنعتی در صورتی که نقض حاکمیت ملی را نداشته باشند بهره ببرد، معقول است.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، گفت: بنابراین در چارچوب منافع ملی ارتباط سازنده با شرق یک حرکت دیپلماتیک منطقی و عقلانی است به این معنا که اگر امروز شش قدرت، اقتصادی، علمی و صنعتی در جهان داریم و براساس اولویت و مزیتهای نسبی که این قطبها دارند و میتوانند در مبادلات تجاری نیازهای ایران را پاسخ دهند باید با آنان ارتباط برقرار شود و اگر در ارتباط با روسیه و چین چنین نگاهی وجود داشته باشد، منطقی است و اگر تحریمها و شرایط اجازه دهد ایران میتواند با هند، اروپا و آمریکا ارتباط تجاری داشته باشد که این امر در راستای شعار نه شرقی، نه غربی ضمن حفظ استقلال کشور است.
بصیری افزود: اما اگر ایران به دلیل اجبار یا نگاه یکجانبهگرایانه، به یکی از این قطبها اتکای بیش از حد کند، همان خطای استراتژیکی را مرتکب میشود که شاه بعد از کودتای ۲۸ مرداد با اتکای بیش از حد به آمریکا مرتکب شد که در نتیجه نفی نسبی استقلال ایران و وابستگی به غرب را در پی داشت و سرانجام سبب نارضایتی عمومی و انقلاب شد. امیدواریم نگاه به شرق به گونهای باشد که این برچسب به سیاست خارجی ایران در عمل وارد نشود.
وی گفت: گرچه جریانهای متمایل به غرب، تبلیغات گستردهای میکنند که روابط ایران با چین و روسیه نفی استقلال کشور است و متقابلاً جریان متمایل به شرق عکس این مطلب را تبلیغ میکند، اما باید خارج از این دعواهای جناحی و حزبی سیاست خارجی کشور تعریف شود تا به طور منطقی از مزایای ارتباط بهره ببریم و از مضرات وابستگی دوری کنیم و اساساً منافع ملی معیارِ قضاوت جریانها، کارشناسان و نخبگان در داخل و خارج از نظام باشد تا در تاریخ سیاست قابل دفاعی به یادگار گذاشته شود به طوری که نسلهای بعد بتوانند از این سیاست دفاع کنند و سبب افتخار آنان باشد.
انتهای پیام
نظرات