به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، عصر دوشنبه ۲۰ دیماه، مراسم یادمان و بزرگداشت عطاالله امیدوار در سالن استاد شهناز این مجموعه برگزار شد.
در ابتدای این مراسم هوشنگ مهراردلان در سخنانی به حاضران خوشآمد گفت و پس از آن ویدئویی از صحبتهای داراب دیبا، معمار، درباره زندهیاد عطاالله امیدوار پخش شد.
دیبا در این ویدئو بیان کرد: او آدمی است که با بزرگ شدن در یک جهان سنتی با آداب و رسوم ایرانی، فرصتی پیش میآید که سیری در هنر ایران و جهان داشته باشد.
وی افزود: ویژگی ممتاز از دید من این است که او صد درصد ضد گیشه است. اینکه می گوید من دانشگاه بودم و چیزی یاد نگرفتم، یک آدمی که خودش فکر میکند و به میراث فرهنگی کشورش احترام میگذارد قبول نمیکند. یک استاد اول باید نور درونی داشته باشد. هر چیزی وسیله تحقیق و پر از تجربه و شکاندن کلیشهها ست.
دیبا با بیان خاطرهای اظهار کرد: ورود آدمی مثل او در هر موسسهای یعنی آوردن شهر در آن موسسه. خیلی فرد با بلند نظر و هنرمند باشد که چنین افرادی را بپذیرد. علاقه او به آواز، موسیقی، فرش، نقاشی، سرامیک، معمار درجه یک بودن، آشنایی با تکنولوژی و …، چگونه کسی میتواند همه اینها را با هم مخلوط کرده و کاری کند؟ در هیچ موسسه و ارگانی، جایی نیست که فردی بتواند اینگونه رشد کند.
وی افزود: حرف، خوب میزنند ولی کسی که هنرمند است حرف اساسی را میزند و او هنرمند است. در دنیای بزرگ امروز چنین افرادی ارجح هستند.
سپس هوشنگ مهراردلان، متنی نوشته سید حسن مهدیان را خواند و در ادامه ویدئویی از صحبتهای زندهیاد عطاالله امیدوار درباره مرحوم هرمزی از اساتید سهتار و مرحوم امیرقاسمی از اساتید آواز پخش شد.
بیژن بیژنی نیز در این مراسم بزرگداشت درباره ویژگیهای شخصیتی عطاالله امیدوار، غزلی از هوشنگ ابتهاج را خواند: شب آمد و دل تنگم، هوای خانه گرفت / دوباره گریه بیطاقتم بهانه گرفت/ شکیب درد خموشانهام، دوباره شکست/ دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت / …
در ادامه این برنامه ویدئویی از صحبتهای زندهیاد اکبرعالمی درباره مرحوم عطاالله امیدوار پخش شد. زندهیاد عالمی در این ویدئو گفته بود: او به نظر من قبل از اینکه یک معمار باشد، یک موسیقیدان، نوازنده و نقاش است. او در هنر سینما و عکاسی نوآوری دارد و خلاق است و به مرتبه ساختارشکنی دستیافته است. علاوه بر تمامی اینها، به معنی واقعی یک عارف و انسانی پاک، درست، با صفا و راستگو است. او علاوه بر آشنایی با فرهنگ، هنر و دانش غرب، وجب به وجب سرزمین مادری را دوست دارد و میشناسد. او خستگیناپذیر است.
سپس لیلی امیدوار، فرزند زندهیاد عطالله امیدوار با قدردانی از حاضران درباره پدرش بیان کرد: او عارف، عاشق و شیدا بود ولی از همه بیشتر عاشق مادرم بود و همیشه میگفت آدم باید عاشق باشد. تحصیل در دانشگده هنرهای زیبا از بهترین خاطرات او بود و از دوستانش برای ما یاد میکرد.
وی افزود: ارتباطی صمیمی با ما داشت. سلیقه و ایدههایش همیشه مورد قبول ما بود. با او بودن به ما خوش میگذشت. خانه ما یک مدرسه هنری و یک موزه کوچک بود. من عاشق پدرم بودم و الآن با نگاه به قله دماوند، گوش دادن به موسیقی ایرانی، سهتار نوازی، رفتن به موزه و دیدن آثار هنری و شنیدن صدای آواز دخترم، همیشه وجود پدرم را حس خواهم کرد.
در بخش دیگری از این برنامه هوشنگ مهردلان از منصور فلامکی، استاد دانشگاه، دعوت کرد.
فلامکی گفت: عطاالله امیدوار از آغازگران تحول دانشکده هنرهای زیبا بود و آن را ادامه داد و این مسئله در پایاننامه او دیده میشد. او اولین دانشآموخته و شاید تنها دانشآموخته دانشکده هنرهای زیبا در رشته معماری بود که به خاطر پایاننامهاش پای استادان دیگر از دانشکدههای فنی را به دانشکده ما باز کرد.
وی افزود: مهری پاک، رفتاری ارجمند و سخاوتمندانه داشت. هر بار او را به هر مناسبت علمی و آکادمیک میدیدم، اولین و بهترین سخن را داشت.
در ادامه این مراسم کوشا وحدتی، قطعهای با ساز تار اجرا کرد و پس از آن فیلمی از گفتگوی زندهیادان عطاالله امیدوار و دکتر عهد پخش شد.
پس از آن سید محمد حسن مهدیان، معمار، در سخنانی بیان کرد: اعتقادات عطا که حول محور الهی قرار میگرفت. در چنین مجالسی اولین سخنی که او ایراد میکرد خواندن این بیت از کاتبی ترشیزی بود: ما جمله کاروانیانیم و جهان کاروانسرا/ در کاروانسرا، نکند کاروان سرا. این شعر را با تمام وجود و با اعتقاد کامل بیان میکرد.
وی گفت: بسیار خوش زندگی میکرد ولی اسیر تعلقات نمیشد. دلبسته مطلق به چیزی نمیشد.
در بخش دیگری از این برنامه امین امیدوار، فرزند زندهیاد عطاالله امیدوار بیان کرد: کارهای پدر همیشه با تکنولوژیهای روز دنیا همراه بود و گاهی نیز از آن پیشی میگرفت. او درک عمیقی از تکنولوژی داشت و با تکیه به فرهنگ ایرانی، آثار نو و تکرارناپذیر خلق میکرد. از ۱۳ سالگی به عنوان دستیار همراه او بودم.
وی ادامه داد: کارهای معماری پدرم همواره با بازیهای نور همراه بود. وقتی دوربین دست او بود، جان تازه میگرفت و دقت زیادی در چاپ عکسها داشت. وقتی تکنیکی به پدرم معرفی میشد، تا هفته در تجربه و خلق اثر غرق میشد و تا صبح کار میکرد. روند رشد هنر با ابزار دیجیتال برای او روشن بود.
امین امیدوار گفت: فیلمهای زیادی در حوزه فرهنگی و اجتماعی ساختند. همیشه در حال رقابت با زمان بود و نمیخواست خود را از زمان، عقبتر ببیند.
در بخش دیگری از مراسم احسان لیوانی، نینوازی کرد.
در پایان این مراسم هوشنگ مهراردلان با نقلی از استاد کابلی گفت: عطا مثل هیچ کس نبود، مثل خودش بود.
انتهای پیام
نظرات