سردار حجت الاسلام رضایی نماینده سابق ولی فقیه سپاه قدس در سوریه و همرزم شهید سلیمانی در همایش بزرگداشت شهدای مکتب مقاومت که اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان قم برگزار کرده است؛ گفت: حاج قاسم کسی است که بلندای قامتش را تاریح نمی‌تواند درک کند کند. مقام معظم رهبری هم او را تحسین کرده‌اند.
وی با بیان این‌که حاج قاسم عمار و بصیر بود، ادامه داد: شاخصی در فتنه‌ای بود که عده‌ای شک کردند آیا رفتن به سوریه کار درستی است یا نه؟ در تاریخ چند موضوع را نفمیدم اما سوریه برای من آشکارشان کرد. یک مسئله جنگ نهروان و جنگ با خوارج بود. چطور می‌شود در دو طرف جبهه نماز بخوانند؟ در این شرایط شناخت حق و باطل سخت می‌شود. در سوریه متوجه شدیم که کار به مراتب سخت‌تر از نهروان بود. 
رضایی بیان کرد: در نهروان یک معصوم در راس جبهه حق بود. صحبت‌های پیامبر درباره ایشان هنوز در گوش‌های مردم بود. ولی حالا در زمان غیبت و دوره شک و تردید شرایط فرق کرده است. در نهروان همه مسلمان و اهل نماز بودند. اما حاج قاسم یارانی داشت که مسیحی، سنی، دروزی،علوی و... هستند. این ها اهل دین ما نیستند و طرف مقابل اهل تکبیر است که نمادی از دین ماست. خیلی سخت است تا راه را گم نکنیم.
وی تاکید کرد: در زمان جنگ نهروان عبدالله حارث همدانی از امام می‌پرسد حق کیست؟ به شک خودش اظهار می‌کند و درخواست معافیت از این جنگ و رفتن به جنگ دیگری را دارد. در سوریه وقتی زینبیون که یاران پاکستانی حاج قاسم بودند بعد از پیروزی تکبیر گفتند مورد اصابت نیروهای خودی قرار گرفتند چون تکبیر رسم داعش بود. از آن پس قرار شد لبیک یا زینب بگویند.
 اگر معاویه قرآن به نیزه کرد داعش قرآن می‌خواند 
رضایی بیان کرد: داعشی‌ها تونل‌هایی با عمق 12 متر حفر کرده بودند. همه جا ذکر و قرآن بود. حالا جنگ صفین را در نظر می‌گیریم. آن جا اگر قرآن بر نیزه بود و این جا در دستشان است. شهادت حاج قاسم باعث شد حقانیت در جبهه حاج قاسم معلوم شود. حاج قاسم شاخص و میزان حق و باطل است.
وی تصریح کرد: شهید همت به ما یاد داد که اگر در جنگ اگر نتوانستیم خودی را تشخیص دهیم نگاه کنیم از هر کجا آتش می‌ریزد همان جا خانه دشمن است. می‌گویند چرا پشت بشار اسد بودید در حالی که به او نقد داشتید؟ وقتی آمریکا در مقابل اوست یعنی دشمن ماست. یکی از راه‌های تشخیص این است که دشمن از کدام جبهه تعریف می‌کند همان دشمن ماست.
وی افزود: حضرت امام به ما یاد داد هر کس در مقابل آمریکا بایستد ما از او حمایت می‌کنیم. حضرت علی به ما آموخته ‌اند که هر که دشمن دشمن ماست دوست ماست. چرا حاج قاسم از روسیه کمک خواست؟ چون روسیه مقابل آمریکاست. پوتین می‌فهمد جریان تکفیر مقابل بشر است. در دیدارهایش خواسته بود اسلام معتدل در منطقه حاکم شود. آمریکایی‌ها می‌خواهند جریان تکفیر نائب آنان در جنگ باشد.
آمریکا با داعش جنگید جایی که به نفعش بود. جایی که مواضع ما هدف داعش بود حمایت می‌کرد. اگر داعش علیه منافع خودش بود با داعش می‌جنگید. برای سوار شدن بر این موج تلاش می‌کرد.
آن‌ها در تلاش بودند با دید خود ما را تحلیل کنند. خاورمیانه نام گذاری با محوریت خودشان است.ر مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند که از عبارت غرب آسیا استفاده کنیم و خاورمیانه را با جدیت از تمام نوشته‌هایمان حذف کنیم. 
رضایی با بیان این‌که حاج قاسم فقط صدق و اخلاص بود؛ گفت: روش حاج قاسم فرآیند با در نظر گرفتن برآیند آن بود. فرماندهی راهبردی بود. درسیاست داخلی و در خط وخطوط و احزاب داخلی هیچ کدام نمی‌توانند حاج قاسم را از خود بدانند. وزیر خارجه وقت حق رفاقت را ادا نکرد در حالی که مورد تفقد حاج قاسم بوده است.
 دیپلماسی فدای میدان نشد 
وی افزود: این دیپلماسی نبود که فدای میدان شد؛ میدان فدای دیپلماسی شد و این لزوما بد نیست. در سرتاسر اسلام این اتفاقات بوده و احساس خسران هم نبوده است. چون هدف اسلام است. در شرایطی که همه جهان عزت و عظمت حاج قاسم را پذیرفتند؛ بعضی به خاطر بغض و کینه این افتخار ملی را نمی‌بینند. حاج قاسم برای مردن حیف بود ولی نه برای شهادت. برای ما حیف است که او را از دست دادیم. حاج قاسم با تمام وجود شهادت می‌خواست. از خدا می‌خواست طوری شهید شود که کمتر شرمنده خانواده شهدا باشد.
رضایی گفت: حاج قاسم اهل صدق و وفا بود و هرگز کاری خلاف اتقادش نکرد. شهرت گریز بود. حاج قاسم معتقد بود انسان باید به بلوغ برسد که بداند خدا او را می‌بیند و نیاز به دیده شدن ندارد. باوفایی او نسبت به دوستانش را در حضورش در مراسم خواستگاری فرزند شهید و در کنار نوه همرزمش در بیمارستان دید.
وی با تاکید بر این‌که حاج قاسم چهره بین المملی است؛ گفت: از کشورهای مختلف برای زیارت او می‎آیند. برای شناخت حاج قاسم باید همایش گذاشت و از جهات مختلف زندگی و شخصیتش را بررسی کرد. برای شناخت حاج قاسم باید داعش را شناخت. داعش ترس زیادی در سوریه ایجاد کرده بودند. در یک روستای کوچک ۵۵ نفر را بین نماز صبح تا طلوع آفتاب کشته بودند، سر و بدن‌ها را آویزان کرده بودند. این خبر به روستای بعدی که می‌رسید کسی مقاومت نمی‌کرد.
وی افزود: ابن زیاد در کوفه همین کار را کرد. رعب و وحشتی ایجاد کرد که کسی حاضر نبود مسلم را یاری کند. در دوران حضرت فاطمه(س) هم هدف ایجاد رعب و وحشت و به زور بیعت گرفتن بود. فردی که برای خدا و پیامبر(ص) عزیز بود. وقتی این فرد وسط میدان باشد و اعلام نارضایتی کند چه کسی می تواند بگوید جبه علی(ع) حق نیست؟
انتهای پیام