به گزارش ایسنا؛ دکتر عباس خاکپور در سلسله نشست های پژوهشی مرکز افکار سنجی اظهار کرد: نخبگان زمانیکه احساس کنند از تخصص و توانمندیهایشان برای جامعه استفاده نمیشود و نتوانند دانش و مهارت خود را برای جامعه کاربردی کنند، مجبور به مهاجرت به مکانی هستند که بتوانند از دانش خود برای جامعه استفاده کنند و مفید واقع شوند.
دانشیار مدیریت آموزشی دانشگاه ملایر افزود: علت مهاجرت نخبگان ارتباط چندانی به عدم تعهد آنها به کشور نداشته و دلایل مهمتری همچون عدم شایسته سالاری، شکاف شدید پژوهش و تصمیمگیری، عمل و نبود برنامهای جامع و هدفمند برای استفاده از ظرفیت نخبگان در آن دخیل است.
خاکپور ادامه داد: ضمن تامل در این موضوع که پدیده رانش نخبگان محدود به جامعه ما نیست و در بسیاری از کشورهای در حال توسعه وجود دارد باید بررسی کنیم که چه ویژگی های بافتی، ساختاری و فناورانه در کشورهای نخبه پذیر وجود دارد و ما چگونه می توانیم آن را مهیا کنیم. برای نمونه در موضوع حقوق و دستمزد افرایش پلکانی حقوق به بهانه عدالت با نخبه پروری منافات دارد.
وی به یکی از مشکلات در حوزه پژوهش ها در علوم انسانی اشاره کرد و گفت: متاسفانه در جامعه پیوندی بین پژوهش ها و عمل تصمیم گیری وجود ندارد، به گونه ای که در کلاس های درس مباحثی را آموزش می دهیم که به کاربرد عملی آن در نهادها و سازمان ها اهتمام نمی شود.
وی با بیان اینکه تحقیقات علمی به ویژه در حوزه علوم انسانی کاربردی نمی شود، تصریح کرد: پژوهش ها و تحقیقات در کشور ما در قالب مقاله و کتاب انجام می شود و در کتابخانه ها خاک می خورند، در حالیکه در کشورهای توسعه یافته بر مبنای نیاز جامعه تحقیقات و پژوهش انجام می شود.
خاکپور با بیان اینکه مدیریت هنر تصمیم گیری محسوب می شود و باید مبتنی بر پژوهش و تحقیق باشد، تصریح کرد: اگر به این امر اهتمام داشته باشیم بسیاری از مشکلات جامعه رفع می شود.
وی ادامه داد: بدون شک کشورهای توسعه یافته با مدیریتی متمایز و علمی مبتنی بر تحقیق به پیشرفت و توسعه دست یافته اند و پیشرفت آنها بر پایه کمیت و تعداد مقالات نیست به گونه ای که آنها پژوهش هایشان را هدفمند انجام می دهند و بر اساس نیاز جامعه به پژوهش می پردازند، در حالی که همبستگی خوبی بین رتبه علمی ما و رتبه توسعه یافتگی ما وجود ندارد، هر چند ما در گزارشات رسمی، مورد اول را برجسته کرده و به آسیب شناسی این مساله نمی پردازیم.
این عضو هیات علمی دانشگاه تصریح کرد: یکی از مشکلات اصلی ما در جامعه این است که پژوهشهای ما بدون توجه به نیاز جامعه و بدون ارتباط با صنعت انجام می شود بنابراین بسیاری از مقالات بدون استفاده کاربردی باقی می ماند.
خاکپور با بیان اینکه پژوهشها معطوف به هدف نیستند، گفت: یکی از شاخصه های توسعه جامعه ثبات مدیریتی است که باید برنامه ای مشخص برای پرورش مدیران وجود داشته باشد و این در حالیست که اغلب اوقات، با تغییر رئیس جمهور تمامی مدیران تغییر می کنند و خود این مساله به لحاظ علم مدیریت و سازمان برای جامعه بسیار هزینه ساز و غیر منطقی است.
وی همچنین از موازی کاری و تفکر و عمل جزیرهای سازمانها و نهادها انتقاد کرد و گفت: با تشکیل معاونت فناوری و نوآوری در وزارت علوم که با تلاشهای اخیر وزیر علوم به نتیجه رسید و امیدواریم با تمرکز بودجه تحقیقاتی کشور در این حوزه بتوان از گسیختگی و نابسامانی پژوهشها در کشور جلوگیری کرد چراکه این امر علاوه بر جلوگیری از رانتهای مختلف در بودجههای پژوهشی موجب هدفمندی و تفکر سیستمی برای رفع نیازهای واقعی پژوهشی میشود همچنین باید تعامل مطلوبی بین سازمانهای متقاضی و این معاونت وجود داشته باشد.
وی در ادامه با بیان اینکه این نابسامانی صرفا محدود به حوزه پژوهش نیست، تصریح کرد: به عنوان مثال وزارت آموزش و پرورش به جای اینکه دست یاری به سوی دانشکده های روانشناسی و علوم تربیتی دراز کند و بخشی از وظایف تربیت نیروی انسانی خود را به آنها محول کند، حتی برای پذیرش دانشجویان این دانشکده ها برای گذراندن دروس کارورزی مدعی قرارداد و دریافت هزینه است که سوال این است که چرا آموزش و پرورش به جای جذب فارغ التحصیلان ممتاز دانشگاهی که در بهترین دانشگاهها تحصیل کرده اند خود اقدام به جذب دانشجو می کند همچنین اگر خروجی های دانشگاه انتظارات آموزش و پرورش را تامین نمی کند، دانشگاهها می توانند تغییرات منطقی را در برنامه و فرایند انجام دهند، اما اگر موضوع تعارض منافع هست باید بدانیم منافع ملی مهمتر از منافع سازمانی، جناحی یا بخشی است.
خلیل بیگ محمدی دکترای باستان شناسی نیز در این نشست اظها کرد: رشته علوم انسانی در بحث پژوهش مظلوم واقع شده است و آینده نگری و نگرش علمی به این موضوع نمی شود در حالیکه باید به این رشته توجه ویژه شود چرا که سرمایه های انسانی، پرورش و تربیت آنها در جامعه بر عهده علوم انسانی بوده و این رشته مبنای تمامی رشته ها محسوب می شود.
بیگ محمدی با بیان اینکه معلمان نباید دغدغه وضعیت معیشتی داشته باشند، تصریح کرد: یک معلم باید دغدغه حضور در کلاس و تربیت جامعه و نسل آینده را داشته باشد و با مباحث اقتصادی و معیشتی درگیر نشود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به سنجیده شدن نشریات علوم انسانی با سایر رشته هایی که قابلیت مقایسه با یکدیگر را ندارد، اظهار گلایه کرد و گفت: مبنای سنجش نشریاتی که با یکدیگر متفاوت هستند، اشتباه است و این موضوع موجب مغفول ماندن از تحقیقات و پژوهش های حوزه علوم انسانی می شود.
بیگ محمدی خاطرنشان کرد: ملاک ارزشیابی و ارتقاء اساتید در دانشگاه ها مقالات بوده و به این ترتیب اساتید به دنبال نوشتن مقاله هستند و با تعداد مقالات بیشتر به امتیاز مورد نظر دست مییابند و با جامعه ارتباط نمیگیرند و خود را در دفتر محدود میکنند و با نوشتن مقالات درگیر میشوند، در حالیکه در برخی کشورهای توسعه یافته پژوهشها به صورت کاربردی انجام می شود.
وی خاطرنشان کرد: هیچ نوع نیاز سنجی برای امور در داخل کشور انجام نمی شود و هیچ گونه پیوست فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی برای امور انجام نمی شود و به گونه ای که در گذشته اجرای برخی پروژه های اقتصادی و احداث سد سازی در دوره های گذشته ضربه بزرگی به بناهای تاریخی کشور وارد کرد و اقلیم منطقه را بهم ریخت.
وی علت صندلی خالی دانشگاهها را بروز شغلهای کاذب خواند و گفت: برخی شغلها کاذب بوده و فردی که وقتش را صرف این شغلها و دلالیها کرده است، سود بیشتری خواهد داشت و به رفاه مالی بهتری دست خواهد یافت در حالیکه همان فرد اگر تمام وقت خود را برا تحصیل هزینه کند از نظر رفاهی عقب خواهد ماند.
این دکترای باستان شناسی علت مهاجرت نخبگان را دست یافتن به رفاهیات معیشتی خواند و گفت: افرادی که وقت خود را در جامعه صرف پژوهش میکنند، از نظر رفاهیات مالی بسیار عقب تر از کسانی هستند که هیچ وقتی برای ادامه تحصیل صرف نکرده اند همچنین افرادی که مهاجرت می کنند بسیار سریعتر به رفاهیات مالی دست می یابند و به این ترتیب شاهد مهاجرت نخبگان هستیم و این مسائل از عوامل ایجاد دفع نخبگان محسوب می شود.
انتهای پیام
نظرات