تنش میان اوکراین و روسیه در سالهای اخیر افزایش یافته است و پس از آنکه روسیه شبه جزیره کریمه را پس از روی کار آمدن دولتی غربگرا در اوکراین به خاک خود ملحق کرد، این تنشها به اوج خود رسید و درگیری میان روس تبارهای ساکن در استانهای مرزی اوکراین با دولت مرکزی این کشور شدت گرفت و نزدیک به ۷ سال است که درگیری نظامی به شکل پراکنده ادامه یافته است.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه چند روز پیش اعلام کرد که فعالیتهای نظامی آمریکا و ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه نشان دهنده تشدید وضعیت در مقیاس بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ (بحران کارائیب) است و پیامدهای آن غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
ریابکوف ضمن انتقاد از حضور نظامی آمریکا و ناتو در مرزهای روسیه، گفت: «برنامههای ناتو برای نزدیک شدن مداوم به مرزهای ما با انواع تسلیحات و زیرساختهای نظامی از جمله مدرنترین و دقیقترین سلاحهای دوربرد، بیتردید عاملی نگرانکننده و عنصر بیثباتی اوضاع نه تنها در قاره اروپا بلکه در حوزه یورو آتلانتیک است».
این مقام ارشد روسی تأکید کرد که هر چه ناتو به مرزهای روسیه نزدیکتر شود، خطر بیثباتی و بروز بحران جدید در حد و اندازه بحران موشکی کوبا، افزایش مییابد.
به همین دلیل روسیه از دو هفته پیش بیش از ۱۰۰ هزار نیروی نظامی در نزدیکی مرزهای اوکراین مستقر کرده است و خواهان محدود شدن نفوذ ناتو در اروپای شرقی و به ویژه در جمهوریهای استقلال یافته از شوروی سابق شده است.
این تحولات موجب نگرانی غرب و آمریکا از اشغال نظامی اوکراین توسط روسیه شده است و به همین دلیل ناتو و غرب در این باره به روسیه هشدار دادهاند.
در تماس اخیر بین ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و جو بایدن، همتای آمریکاییاش، پوتین تأکید کرد که نیروهای مستقر در خاک روسیه به هیچ وجه تهدیدی برای هیچ طرفی بهویژه اوکراین محسوب نمیشوند.
برای بررسی بیشتر این موضوع و احتمال حمله نظامی روسیه به اوکراین و بالا رفتن تنشها میان روسیه و غرب، ایسنا با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید:
اوکراین، یک خط حائل میان روسیه و غرب است
بهشتیپور گفت: مشکل روسیه با اوکراین، ناتو، اتحادیه اروپا و آمریکا موضوعاتی جداگانه هستند، اما این موارد به شکل پیوسته به یکدیگر مرتبط میشوند. برای اینکه درک دقیقی از آنچه که در روابط روسیه با غرب و به طور خاص با ناتو میگذرد باید مسائل را از یکدیگر تفکیک کنیم.
وی افزود: روسیه و اوکراین سالهای متمادی با یکدیگر روابط نزدیک داشتهاند. بعد از تحولات جنگ جهانی دوم اوکراین خط حائلی میان روسیه و غرب بود و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دولتهایی که در کیِف اوکراین به قدرت میرسیدند روابط نزدیکی با روسیه داشتند و اصولاً تهدیدی برای روسیه محسوب نمیشدند و اوکراین که در غرب روسیه و شرق اروپا قرار گرفته است، همیشه یک فضای مناسب را فراهم میکرد که ضریب تهدید علیه روسیه کمتر باشد.
این کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع، گفت: بعد از انقلاب رنگی در اوکراین، دولت «یوشچنکو» در سال ۲۰۰۴ توانست با کنار زدن «یاناکوویچ» به قدرت برسد که این دولت به شدت طرفدار رابطه مستحکم با اتحادیه اروپا و آمریکا بود و تا سال ۲۰۱۰ این دولت حاکم بود.
بهشتیپور گفت: روسیه و طرفداران آن سرانجام یاناکوویچ را در سال ۲۰۱۰به قدرت بازگرداندند که این امر سبب شد روسیه مقداری آرام شود، اما در عین حال موضوع تلاش غرب برای اینکه یک دولت طرفدار خود را در کیِف حاکم کند، ادامه پیدا کرد و در سال ۲۰۱۴ که انتخابات برگزار شد طرفداران غرب در اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابانها ریختند تا سرانجام یاناکوویچ سرنگون شد و دولتی غربگرا در اوکراین سر کار آمد.
وی با بیان اینکه در واکنش به تحولاتی که در اوکراین به وجود آمد روسیه دو کار مهم انجام داد و در سال ۲۰۱۴ شبه جزیره کریمه را اشغال کرد، گفت: کریمه جزیرهای راهبردی در شمال دریای سیاه است که در تقسیمات شوروی جزئی از اوکراین بود و بندر «سواستوپل» را این کشور به روسیه اجاره داده بود. روسها البته از لفظ اشغال استفاده نکردند و اعلام کردند که این جزیره را تصرف کردهاند، چون با همه پرسی که انجام دادند رأی مردم کریمه پیوستن به روسیه بود.
این کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع، تصریح کرد: در دوره شوروی سابق شبه جزیره کریمه جزئی از اوکراین بود و یک بندر مهم و راهبردی به نام «سواستوپل» در این جزیره بود و ناوگان روسیه برای سالهای متمادی در این بندر مستقر بود. در سال ۲۰۱۴ این جزیره به تصرف روسیه درآمد که بیشتر کشورهای جهان از این عمل روسیه حمایت نکردند.
روسیه رابطه نزدیکی با دو استان مرزی در اوکراین دارد
بهشتیپور گفت: در شرق اوکراین دو استان وجود دارد که بیشتر جمعیت آن را روس تبارها تشکیل میدهند و در کل ۱۷ درصد جمعیت اوکراین روس تبار هستند. این دو استان بعد از سال ۲۰۱۴ به پشتوانه روسیه شروع به تظاهرات و اعتراض کردند و عملاً جدایی خود از اوکراین را اعلام کردند که البته فعلاً روسها این حرکت را به رسمیت نشناختهاند، اما روسیه به این دو استان کمکهای زیادی میکند و ارتباط نزدیکی با مردم آن دارد.
روسیه برای نپیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو تضمین میخواهد
وی افزود: در دو سال اخیر و به ویژه در چند هفته گذشته تجمع نیروهای روسیه در مرز اوکراین بیشتر شده و گفته میشود بیش از ۱۰۰ هزار نیرو در نقاط مرزی مستقر کردهاند. بحث اصلی در اینجا این است که روسیه نگران چیست؟ اخیراً روسیه سندی را به شکل پیشنویس به اروپا، آمریکا و ناتو ارائه داد و خواهان تضمینهای امنیتی شد. در این تضمینهای امنیتی چند موضوع ذکر شده که بر اساس آن استقرار موشکهای کوتاه برد و میان برد در مناطق مرزی اوکراین ممنوع اعلام شده است تا منافع و تمامیت ارضی هر دو طرف(روسیه و غرب) به خطر نیفتد.
این کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع گفت: در این سند امنیتی، روسیه خواهان این موضوع شده که اوکراین و گرجستان به ناتو نپیوندند و ناتو طرحی برای گسترش نفوذ خود به کشورهای هم مرز با روسیه نداشته باشد. گرجستان و ناتو به دنبال این موضوع هستند که به ناتو بپیوندند و چون اوکراین سالها خط حائل میان روسیه و اروپا بوده است در صورت پیوستن به ناتو، منافع روسیه به خطر میافتد چراکه ناتو در مرز روسیه جا خوش میکند و نفوذ خود را به مرزهای غربی روسیه گسترش میدهد.
بهشتیپور تصریح کرد: اگر گرجستان هم به ناتو بپیوندد حوزه نفوذ غرب و آمریکا تا قفقاز جنوبی گسترش مییابد. بنابراین روسیه در سند پیشنهادی خود به غرب این تضمین را خواسته که گرجستان و اوکراین به ناتو ملحق نمیشوند. روسیه خواهان این است که یک دولت طرفدار خودش در اوکراین حاکم باشد در حالی که اکنون یک دولت طرفدار غرب در این کشور حاکم است.
وی افزود: همچنین از نظر ژئوپولتیک روسیه یک نگاه امنیتی به اوکراین دارد و آن را بهعنوان یک خط حائل میان خودش و غرب میبیند و این کشور را جز حیاط خلوت خود میداند. علاوه بر این روسیه مدعی است که باید از حقوق روس تبارهای اوکراین دفاع کند که این خواسته این سؤال را به وجود میآورد که در این صورت آیا اوکراین هم باید از حقوق اوکراینیهایی که در روسیه ساکن هستند دفاع کند؟
این کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع، خاطرنشان کرد: مشکل دیگر روسیه با اروپا بر سر موضوع بلاروس است که جریانهای غربگرا در این کشور خواهان کنار رفتن «لوکاشنکو»- رئیسجمهور این کشور هستند. بنابراین اختلاف روسیه با غرب و آمریکا بر سر موضوع گسترش نفوذ ناتو و به قدرت رسیدن دولتهای غربگرا در اوکراین و بلاروس است. مشکل کریمه و تحریمهای اعمالی علیه روسیه را هم باید به این اختلافها اضافه کنیم. غرب در اوکراین به دنبال تحکیم دولت و در بلاروس به دنبال تغییر دولت است.
احتمال حمله نظامی روسیه به اوکراین ضعیف است
بهشتیپور در پاسخ به این سؤال که توازن قوا به نفع روسیه است یا غرب؟ گفت: روسیه از نظر نظامی دومین قدرت بزرگ جهان بعد از آمریکا است، اما چون از نظر اقتصادی ضربهپذیر است کار برای این کشور مشکل میشود. نفت، گاز و اسلحه به ترتیب صادرات روسیه را تشکیل میدهند که به همین دلیل اقتصاد این کشور ضربهپذیر است و تحریمها روی روسیه فشار میآورد، اما چون از نظر نظامی دومین قدرت بزرگ جهان است و از نظر هستهای قدرت برابر با آمریکا دارد سبب میشود که غربیها در برخورد با این کشور احتیاط کنند.
وی با بیان اینکه احتمال حمله نظامی روسیه به اوکراین ضعیف است، گفت: بر فرض اگر روسیه به اوکراین حمله و آن را تصرف کند غرب و آمریکا وارد برخورد نظامی با روسیه نمیشوند و به اعمال تحریم اقتصادی بیشتر علیه این کشور میپردازند تا اقتصاد آن را فلج کنند. کشاکش قدرت میان روسیه و اتحادیه اروپا و آمریکا وجود دارد و غربیها بسیج شدهاند و جنگ رسانهای گستردهای را علیه روسیه ترتیب دادهاند.
این کارشناس مسائل روسیه و کشورهای مشترکالمنافع، خاطرنشان کرد: روسیه خواهان حمله نظامی به اوکراین نیست و بیشتر به این موضوع میاندیشد که یک جنگ نیابتی را علیه اوکراین و غربیها هدایت کند و روس تبارهای ساکن در دو استان اوکراین را تسلیح و حمایت نظامی کند.
چندجانبهگرایی در دنیای امروز ترویج میشود
بهشتیپور گفت: در زمان جنگ سرد دو بلوک قدرت در عرصه جهان حرف اول را میزدند، اما در دنیای امروز یا باید بگوییم که جهان تکقطبی است یا دوقطبی به طوری که در دنیای امروز چند جانبهگرایی در دنیای امروز ترویج میشود. چند جانبهگرایی که اتکا به منطقهگرایی دارد و این مناطق شامل حوزه اتحادیه اروپا، نفتا(آمریکا، مکزیک، کانادا)، یک منطقه شامل شرق دور و پیمان شانگهای میشود. دنیای امروز ایگونه تعریف میشود و مانند زمان جنگ سرد دو قطبی نیست.
وی خاطرنشان کرد: در دنیای امروز روسیه دارای قدرت نظامی دوم جهان است، اما سایر مؤلفههای قدرت را کمتر دارد و دست این کشور تا حدی بسته است. البته چون دارای قدرت نظامی است میتواند ماجراجویی زیادی کند. روسیه به دنبال تقابل با آمریکا و اروپا نیست و بیشتر دنبال تعامل است و رقابت و تعامل را همزمان انجام میدهد.
انتهای پیام
نظرات