• دوشنبه / ۲۹ آذر ۱۴۰۰ / ۰۸:۳۳
  • دسته‌بندی: کردستان
  • کد خبر: 1400092922346
  • خبرنگار : 50294

شب یلدا و خاطرات دور کُرسی

شب یلدا و خاطرات دور کُرسی

ایسنا/کردستان گاهی اوقات هر اندازه هم که زمان بگذرد و دنیا به سمت پیشرفت و تکنولوژی حرکت کند؛ باز هم رسم و رسوماتی از زمان‌های قدیم به جا می‌ماند که لذت ناب سادگی و بی‌آلایشی آنان با هیچ تکنولوژی روزی در دنیا پر نمی‌شود؛ رسم و رسوماتی همچون شب یلدای کردستانی‌ها!

آن زمان‌هایی که گوشی نبود و مهر و وفا بود، کرونا نبود و جمع شدن‌ها بود، دوربین نبود و خاطره‌ها بود، تجملاتی نبود و سادگی‌ها بود! رسم و رسوماتی که هرچند کمرنگ، هرچند فراموش شده اما هنوز هم یادآوریشان آنقدر شیرین است که اغلب مردم می‌کوشند گوشه‌ای از آن را در دنیای امروز به تصویر بکشند.

از همان زمان‌های بس دور، شب یلداهایی که بدون جمع شدن‌های خانوادگی در خانه پدربزرگ و مادربزرگ لطف چندانی نداشت، کُرسی برپا می‌شد و نوه‌ها تا آخر شب به دور آن می‌چرخیدند و گاه زیر آن قایم می‌شدند؛ هنوزم که هنوز است برای مردم کُرد؛ گذاشتن کُرسی در شب اول زمستان یک سنت است که هیچ‌چیزی نتوانسته است تا به امروز جای گرمای دلچسب آن را در شب یلدا بگیرد.

پدربزرگی که بالای مجلس و در زیرکُرسی لم می‌داد و داستان‌ها تعریف می‌کرد از شب‌های طولانی سال‌های دور و برف و بورانی که در اولین شب سرد سال خودی نشان می‌داد و در اولین روز زمستان ولوله‌ای برپا می‌کرد.

گرچه کرونا، جمع‌های خانوادگی را کم‌رنگ‌تر و بچه‌ها و نوه‌ها را از بزرگ خاندان دور کرد، اما این سنت جمع شدن‌ها و خاطرات گفتن‌های پدربزرگ و مادربزرگ هنوزم که هنوز است رسمی است که از دوران آبا و اجدادهایم به این دوران رسیده است؛ اصلا یلدا اگر با گفتن خاطرات پدربزرگ عجین نشود؛ یلدا نمی‌شود.

یکی از رسم ‌و رسومات کُردها که اکنون به ندرت در یادها مانده است و جای خود را به دلمه شب یلدا داده است؛ دیزی‌های خوشمزه مادربزرگ بود! کودک که بودیم اولین شب سرد سال که به قصد دور هم جمع شدن‌ها به خانه پدربزرگ در روستا می‌رفتیم؛ مادربزرگ صبح زود تنور را داغ می‌کرد و دیگ دیزی را داخل تنور بارمی‌گذاشت تا برای شب حسابی جا بیفتد.

هنوز هم که هنوز است شب یلدا را با انواع و اقسام میوه‌های خشک شده مادربزرگی که حالا دیگر نیست؛ می‌شناسم؛ همه سال را مشغول تهیه آجیل و خوراکی‌های شب یلدا بود و در صندوقچه قدیمی آینه کاری شده‌اش می‌گذاشت و در شب اول زمستان؛ نوه‌ها را به دور صندوقچه قدیمی جمع می‌کرد و در هر ظرفی نوعی میوه خشک شده می‌ریخت و به دستمان می‌داد تا روی کُرسی بچینیم و کم کم برای آغاز بلندترین شب سال آماده شویم؛ و امروزه میوه‌های خشک یکی از اصلی‌ترین ارکان سفره‌های یلدایی هستند.

آن زمان‌ها، آجیل شب یلدا برعکس این دوران، پسته و بادام و فندق نبود! آجیل مادربزرگ گندم بو داده، گردو، کشمش و نخودچی بود.

شب یلدا و خاطرات دور کُرسی

انجام بازی‌های محلی یکی‌دیگر از رسم و رسوماتی بود که در شب یلدا و در بین کُردها مرسوم بوده و هنوز از بین نرفته است؛ بازی‌هایی شامل جوراب بازی "گوروا بازی"، دوز "چوزان" و کشتی گرفتن "زوران بازی" می‌شود.

آن‌چه که هنوز هم پابرجاست، دور هم جمع‌شدن‌های خانوادگی است با این تفاوت که آن زمان‌ها ابزاری به اسم گوشی موبایل وجود نداشت، آن زمان‌ها برخلاف امروزه که همه سرشان به موبایل دستشان گرم است! پدر بزرگ چیستانی را مطرح می‌کرد و همه در تلاش و تکاپو برای پیدا کردن جواب آن بودند و هرکسی که اول جواب را پیدا می‌کرد به عنوان فردی باهوش در خانواده شناخته می‌شد.

بزرگی در خصوص شب یلدا می‌گوید: ایرانیان در زمان‌های گذشته، در شب یلدا از میوه‌های انبار شده در طول سال استفاده می‌کردند، دور هم جمع می‌شدند و در این شب آتش و هیزم روشن می‌کردند.

وی می‌گوید: از ایران باستان رسم بر این بوده است که در شب یلدا خون و خونریزی ممنوع و اگر کینه و کدورتی هم در بین اعضای خانواده وجود داشت با وساطت بزرگ‌ترها حل و فصل می‌شد و این شب مختص جشن و پایکوبی بود؛ تا غیبت خورشید، تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند.

به گفته ایشان، در شب یلدا همه خانواده و فامیل‌ها و همسایه‌ها دور هم جمع می‌شدند و با قصه‌گویی، مثل‌گویی، شعرخوانی، داستان‌خوانی این شب را سپری می‌کردند.

وی می‌گوید: بزرگان فامیل در بلندترین شب سال، از فلسفه شب یلدا سخن می‌گفتند؛ اینکه اول روز دی ماه تا دهم بهمن ماه را با نام چله بزرگ می‌شناسند؛ دهم بهمن تا اواخر بهمن ماه را چله کوچک و اول تا اواخر اسفند نیز مزین به نام خاتون زمهریر، خواهر چله بزرگ و چله کوچک است.

وی ادامه می‌دهد: از قدیم‌الایام رسم بر این بوده است که در شب یلدا از میوه‌های سرخی همچون انار و هندوانه که نشانه سرخی و طلوع خورشید بود؛ استفاده می‌کردند.

وی می‌گوید: در این شب از میوه‌های پردانه‌ همچون انار، هندوانه و خربزه استفاده می‌شد که نشان از رزق و روزی و برکت بود، همچنین میوه‌هایی همچون انگور که در طول سال با طناب به سقف انباری سرد و تاریک خانه آویزان می‌شد تا برای شب یلدا به "آنگو" و تبدیل خربزه به خربزه ترش که در زبان کُردی به آن " کالک ترش" گفته می‌شد، تناول کنند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha