• شنبه / ۲۷ آذر ۱۴۰۰ / ۰۹:۲۲
  • دسته‌بندی: آذربایجان شرقی
  • کد خبر: 1400092720567
  • منبع : نمایندگی آذربایجان شرقی

نقد و بررسی نمایشنامه «مکبث»

نقد و بررسی نمایشنامه «مکبث»

ایسنا/آذربایجان شرقی در سومین دوره از طرح ملی فصل سخن و در ادامه سلسله نشست های نقد و بررسی کتب علوم انسانی، با همکاری معاونت فرهنگی سازمان جهاددانشگاهی آذربایجان شرقی و سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی، نمایشنامه «مکبث» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

این نشست با حضور دکتر ناصر مطلب زاده  و دکتر مقصود اسمعیلی کردلر از اساتید زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه‌های کلانشهر تبریز برگزار شد.

مَکبِـث نمایشنامه‌ای تراژیک اثر ویلیام شکسپیر است. این نمایشنامه کوتاه‌ترین تراژدی و یکی از محبوب‌ترین آثار اوست که بنا به اعتقاد بسیاری بین سال‌های ۱۵۹۹ و ۱۶۰۶ میلادی نوشته شده‌است.

اساس تراژدی مکبث وقایع تاریخی اسکاتلند است، اما شکسپیر موافق ذوق و طبع هنری و ادبی خویش تغییراتی در آن داده و حوادث جنگ‌ها را به هم آمیخته‌ است.

این نمایشنامه ماجرای آثار منفی روحی و روانی جاه طلبی سیاسی کسانی که به‌دنبال قدرت هستند را به بهترین شکل نمایش‌پردازی و دراماتیزه کرده‌است.

ناصر مطلب زاده در خصوص کتاب مکبث گفت: این اثر ادبی با گذشت چندین قرن همچنان الهام‌بخش ادبیات و تخیل بشری بودهو به خاطر بار دراماتیک آن مورد توجه نویسندگان و فیلم نامه نویسان است.

وی ادامه داد: نمی‌توان در رابطه با این اثر صجبت کرد بی‌آنکه در خصوص شکسپیر سخن گفت که دو توانایی او بیش از بیش از مورد توجه است؛ اولین توانایی او تسلط بر زبان انگلیسی بود که چندین هزار لغت جدید را وارد زبان انگلیسی کرده و متن‌هایی نوشته است که به لحاظ لحن، موسیقی و شاعرانگی زبان ماندگار است.

وی افزود: دومین مورد تسلط منحصر به فرد او در سرشت بشری است؛ هیچ کس در دنیای سخن به اندازه‌ی شکسپیر طینت بشری را نشناخته و آثار شاهکاری خلق نکرده است لذا او در این زمینه بی‌بدیل است.

مطلب زاده بیان کرد: ‌تراژدی‌های شکسپیر یک به یک دراماتیزه کردن طبایع بشری است؛ مکبث قدرت طلبی انسان را به رخ کشیده است و کمتر کسی مانند شکسپیر پیدا می‌شود که طبیعت انسان را بشناسد لذا بعد از چندین سده این کتاب همچنان ماندگار است چرا که او طینت، سرشت و نرم افزار انسان را بهتر شناخته و بهتر می‌شناساند.

وی یادآور شد: مکبث از کوتاه‌ترین تراژدی‌های شکسپیر بوده و به لحاظ ساختاری متن واحدی دارد که هیچ قسمتی از آن را نمی‌توان حذف کرد که این وحدت در آثار دیگر او کمتر دیده می‌شود.

وی با بیان اینکه ساختار و وحدت ارگانیک این اثر مثال‌زدنی است، اظهار کرد: شکسپر این اثر را بر اساس واقعه‌ی تاریخی نوشته که این اثر نیمی تاریخی و نیمی تخیلی بوده و داستان سرباز شجاعی است که با پیروزی از جنگ بر میگردد و در مسیر خود با سردار دیگری به نام بانکو و سه ساحره روبرو می‌شود که با نوید پادشاهی، او را تحت تاثیر قرار می‌دهند. 

این منتقد کتاب گفت: مکبث یک سرباز وفادار به شاه است اما پیشوازی و ستایش و بزرگی که شاه از او می‌کند، مکبث را بیش از بیش دچار جو گیری کرده است و یکی از مهمترین نقش‌های دیگر، نقش لیدی مکبث است که او را تحریک کرده تا برای رسیدن به تاج و تخت بجنگد. 

وی خاطرنشان کرد: به لحاظ محتوایی مکبث یک تراژدی قدرت است که شکسپیر در هیچ کدام از آثار خود به این اندازه به موضوع قدرت نپرداخته است هر چند قدرت همیشه وجود داشته و یکی از تراژدی‌ها مطالعه‌ی قدرت است؛ قدرتی که میل به بی‌نهایت دارد و با شور و هیاهو می‌آمیزد.

وی ادامه داد: مکبث در به دست آوردن قدرت از شر کمک گرفته و در نگه داشتن آن خون می‌ریزد؛ در واقع مطالعه‌ی نوعی از قدرت بوده که بر پایه شرارت است و در ادامه برای حفظ آن دست به هر پلیدی می‌زند و یک چرخه‌ی بی‌پایانی را ایجاد می‌کند. 

مطلب زاده تاکید کرد: مکبث اثر فلسفی شکسپیر است از این نظر که وقتی انسان معنای هستی را در قدرت می‌داند، چه اتفاقی برای او می‌افتد؛ مکبث از درون از یک بی‌معنایی رنج برده و می‌خواهد درون پوچ خود را با قدرت پر کند لذا این اثر فلسفی بوده و مطالعه‌ی در هستی است.

وی متذکر شد: مکبث به طور ناخود آگاهی می‌داند که چه قدر پوچ است و مجبور بوده تا این پوچی را با خون پر کند؛ در دیالوگ‌هایش می‌گوید که سر من از حشرات پر است یعنی یک لحظه آرامشی از خود ندارد چرا که هستی را در اختیار خود و در خون ریختن می‌داند.

وی گفت: ساحره‌ها پیش‌بینی می‌کنند که مکبث شاه می‌شود لذا با این سخن به او قدرت می‌بخشند اما او پیش‌بینی ساحره‌ها را در این خصوص که فرزند بانکو شاه می‌شود را نمی‌پذیرد یعنی تقدیر را قبول ندارد چرا که یکی از ویژگی‌های آثار شکسپیر تراژدی جنگ انسان با تقدیر است که بر خلاف افکار یونان باستان، کنش انسان هم عاملیت دارد.

وی اظهار کرد: مکبث با شنیدن خبر قدرت پسر بانکو مقاومت کرده و میخواهد سلسله‌ی پادشاهی را برای خود نگه دارد حتی با وجود اینکه فرزندی ندارد؛ افرادی مانند مکبث هستی خود را برابر با قدرت می‌دانند که وقتی قدرت از آنها ستانده شود، هستی آنها از بین می‌رود.

وی گفت: در دیالوگ‌های مکبث او مدام از اینکه قدرت از دست او گرفته شود و پیش‌بینی ساحره‌ در مورد جنگل‌ها در عذاب است اما این امر را ناممکن دانسته و رد می‌کند. 

وی بیان کرد: به اعتقاد مکبث، لازمه‌ی دوام قدرت، خون‌ریزی است که هر چه خون‌ریزی بیشتر، قدرت هم بیشتر خواهد بود؛ در کسب قدرت نیز همسرش وسوسه‌گر او است اما وقتی شاه را می‌کشد، مکبث به طور هوشمندانه‌ای نقش لیدی مکبث را کم می‌کند لذا مکبث باید برای نگه داشتن این مقام خون بریزد اما وقتی حرکت جنگل را می‌بیند به پیش‌بینی‌ ساحره‌ها پی برده و به فکر نابودی خود می‌افتد.

مطلب زاده یادآور شد: در این کتاب وحدت ارگانیک تاثیر بسیاری دارد یعنی در کنش شاه وخیانت علیه شاه بین کنش‌گر و زمینه‌های کنشی رابطه‌ی ارگانیکی وجود دارد لذا می‌توان اثر را به صورت فنی نیز بررسی کرد.

مقصود اسمعیلی کردلر نیز با نقل قولی از یونگ مبنی براینکه خطرناکترین هیاهو در درون انسان لانه گزیده و اینکه انسان بالقوه بسیار خطرناک است، گفت: مکبث شکسپیر به یکی از این خطرناکترین ساحت وجودی انسان پرداخته است. شاید شاهکار شکسپیر همین نشان دادن اوج شرارت بشری با زیبایی تمام است.

وی افزود: اصولا وقتی خواننده با متنی روبرو می‌شود درحقیقت با سه دنیای مختلف رودرروست دنیای پشت متن، دنیای خود متن و دنیایی که خواننده با خود همراه آورده است. از این‌رو این اثر شکسپیر را می‌توان از زوایای مختلفی بررسی نمود. از دنیای پشت متن می‌دانیم که این اثر براساس شخصیت های واقعی در تاریخ قرن 11 اسکاتلند نوشته شده است. اما سوالی که مطرح است این هست که چرا مورخین این نمایشنامه را در مجموعه ی آثارتراژیک شکسپیر آورده اند نه در نمایشنامه های تاریخی او . بنظر هگل امر تراژیک ، حاصل ستیز میان اراده ، یعنی سرچشمه ی آزادی و جهان خارج ، در مقام سرنوشت یا ضرورت است. 

وی ادامه داد: از طرف دیگر چرنیشفسکی روس امر تراژیک را در مبارزه با طبیعت می‌داند. از دید او جهان نه میدانگاه سرنوشت است و نه قلمرو ضرورت بلکه فقط عرصه ی سلسله رویدادهایی ست که نتیجه ی انتخاب ماست . 

اسمعیلی افزود: رویدادهای تاریخی زیادی در زمان نوشتن این اثر در اروپا اتفاق افتاده بود . مثلا در سال 1600 جوردینو برونو اندیشمند دگراندیش ایتالیایی در روم بخاطر عقاید خود سوزانده شد و در 5 نوامبر سال 1605 توطئه ی معروف باروت خنثی شد . که در آن قرار بود موقع حضور جیمز اول در پارلمان کل پارلمان منفجر شود و رویدادهای ریز و درشت دیگر که شکسپیر به آنها نپرداخته است.

وی گفت: استفن گرین بلات در کتاب خود "آزادی شکسپیر" با خوانش تاریخ گرایی نوین به خوانندگان یادآوری می‌کند که زوایای پنهان در آثار شکسپیر در حقیقت به قیمت گفتن مسائلی جهان شمول تر ناگفته رها شده است. که ما خوانندگان باید به این امر توجه داشته باشیم . 

وی تاکید کرد: پیرنگ مکبث به مسئله ی وفاداری و غصب خشونت آمیز قدرت و عواقب آن می‌پردازد. از این رو از نظر تاریخی نیز رویدادهای عصر اثر را میتوان در این نمایشنامه مشاهده کرد. برای مثال جالب است که بدانیم پدر شاه جیمز به قتل رسیده بود و مادرش ماری کویین متهم به همدستی در قتل شوهرش شده بود. 

این منتقد افزود: نکته ی دیگری که باید به آن توجه کرد علیرغم پیرنگ شفاف، زبان این نمایشنامه پیوسته در ابهام و ایهام پیچیده میشود و مکبث خود از ابتدا قربانی این دوپهلویی و پر از ایهام زبان جادوگران است.  از سوی دیگر مکبث هم از این ویژگی های زبان در موقعیت های مختلف استفاده میکند. مثل سخنانی که پس از اینکه ظاهرا برای اولین بار شاه دانکن را دیده است ایراد می کند.

وی اظهار کرد: در اینجا نگاهی به نقش تراژیک لیدی مکبث بیندازیم . جهان های تراژیک شکسپیر معمولاً بر اعمال و رنج های قهرمانان مرد متمرکز است و کنش‌های شخصیت‌های زن اغلب به‌عنوان کاتالیزور درامر تراژیک حادث بر مردان  نقش ایفا می کنند. ولی لیدی مکبث را می توان یک قهرمان تراژیک نامید. تک‌گویی‌های او درپرده اول، به طور خاص به نحوه بیان رابطه‌اش با قدرت‌های تاریکی و تلاش بر تطیهر خود ازجوهر زنانگی‌اش می‌پردازد. لیدی مکبث شوهرش را از طریق تعریف آزاردهنده‌ای از «مردانگی» تهیج وتحریک می‌کند و توجه به استراتژی‌های او منجر به تأمل عمیق‌تری درباره معنای مردانگی در دنیای مکبث می‌شود. البته باید توجه داشت که موفقیت لیدی مکبث در ساختن یک «مرد واقعی» از شوهرش به طرز طعنه‌ای آمیزی باعث از هم گسیختگی پیوند بین زن و شوهر می‌شود. 


اسمعیلی تاکید کرد: پرسش بزرگتر در مورد اینکه عمل کردن به شیوه «مردانه» (یا «زنانه») به چه معناست،  موضوعی است که هنوز هم  در  موردش بحث های داغی در جریان است.آیزا برلین بدرستی گفته است، در دنیای امروز یگانه چیزی که ما را به شناخت کلیت –انسانی مان رهنمون می شود در ادبیات نهفته است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha