به بهانه گرامیداشت روز دانشجو، ایسنا با تعدادی از دانشجویان دانشگاههای مختلف به گفتوگو نشست تا از دغدغههای خود برای تحصیل، شغل و آینده بگویند.
قشر دانشجو از آسیبپذیرترین اقشار جامعه به شمار میآید
الف. ر دانشجوی رشته داروسازی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در گفتوگو با ایسنا، میگوید: در حال حاضر «امید» و «آینده» برای تمام جامعه مشابه سرابهایی در دور دست هستند. اگر این موضوع را برای قشر جوان و دانشجو البته به شرطی که واقعا دنبال دانش یا مراتب دیگری از علم در دانشگاه باشند، در نظر بگیریم اوضاع به مراتب وخیمتر است. قشری که جزو آسیب پذیرترین اقشار به حساب میرود و از تمامی جهات درگیر نگرانیهای شخصی خود و سایر عوامل اطراف است.
وی ادامه میدهد: دوران دانشجویی میتواند یکی از بهترین دوران زندگی در جهت افزایش درک انسان از خود و رشد شخصیت باشد و صد البته این سازندگی در صورتی میسر میشود که دانشجو نگران هزار و یک مسئله اساسی و جزئی نباشد. متاسفانه روزگار بر وفق مراد اکثریت مردم و به خصوص دانشجوها پیش نمیرود. امید و آینده از دل دانشجوها رخت بسته و در جاهایی که نباید به دنبال آنها میگردند. برای شخص بنده دغدغههای دانشجویی ارتباط تنگاتنگی با سایر دغدغههای زندگی داشته و تا جای ممکن سعی میکنم تاکید بیشتری بر روی مسائل دوران دانشجویی داشته باشم.
الف.ر عنوان میکند: من به عنوان دانشجوی علوم پزشکی بیشترین موضوعی که از ابتدای دوران دانشجویی با آن برخورد داشتم، سیستم نوین طبقاتی و البته بهتر است بگوییم اختلاف طبقاتی است. با استفاده از تجربیات دیگران متوجه شدم این مشکل برای اکثر دانشگاههای کشور وجود دارد اما به علت تعامل بیشتر دانشجویان وزارت بهداشت با محیط کاری و اساتید مشکلات بسیار جدیتر هستند.
وی اضافه میکند: سیستمی که در نهایت نه شأن دانشجو حفظ میشود و نه شأن استاد؛ اکثر دانشجویان از بدو ورود به دانشگاه با اساتید و کارمندان مربوط به مسائل و آییننامههای آموزشی ارتباط بیشتری دارند. اگر سیستم دانشگاهها را به یک هرم تشبیه کنیم در واقع اساتید در راس هرم و دانشجویان در پایینترین راس هرم قرار میگیرند. در سیستمهای طبقاتی ارزشهای جزئی به صورت کلی مطرح هستند که هر طبقه به صرف رسیدن به آنها انتظار کار دیگری از آنها نیست.
این دانشجوی رشته داروسازی خاطرنشان میکند: به عنوان مثال، برای دانشجوها نمره و پاسی درسها مطرح است. اکثر دانشجوها به دنبال آن هستند نمره قبولی در درسی را کسب کنند و در نهایت مدرک خود را دریافت کنند. استاد بیشترین قدرت را داشته و به صورت ناخودآگاه تمام سعی خود را میکند تا این سیستم به همین صورت جلو برود و همه اجزا به انجام حداقل وظایف خود پایبند باشند. اصولا در این سیستمها کارایی و بازدهی نهایی مطرح نیست و صرفا تطابق افراد با محیط مورد نظر اهمیت دارد.
وی ادامه میدهد: زمانی که دانشجو یا استاد، دستاورد علمی بزرگی به دست میآورند صرفا عده معدودی در جریان قرار میگیرند. اگر رتبه ۱ آزمونهای تحصیلات تکمیلی و تخصص از دانشگاه مورد نظر باشد تا سالها با استقبال بخش زیادی از دانشگاه روبهرو میشود. معمولا پیشرفت در چنین سیستمهایی از راههای منطقی و معقول کار دشواری است. به جز چند مورد جزئی مانند مهارتهای کسب نمره بازدهی نهایی پایین است و برای عموم دانشجویان در اکثر دانشگاهها بستر پیشرفت در اخلاق، رفتار و یادگیری مهارتهای واقعی زندگی وجود ندارد.
الف.ر تصریح میکند: در واقع دانشگاه تبدیل به روتینی شده که همه نیاز به گذراندن و تمام کردن آن دارند. دانشگاه باید سلسه مراتبی طراحی کند تا اکثر دانشجویان علاوه بر موارد درسی بتوانند در هر زمینهای که علاقهمند هستند به راه خود ادامه دهند. اگر تعامل صحیح و درست بین اساتید و دانشجویان برقرار شود نه تنها از نظر درسی بلکه از سایر موارد هم شاهد پیشرفت دانشجویان خواهیم بود.
وی میگوید: دانشگاه باید بتواند زمینه پیشرفت در همه موارد را برای اکثریت افراد فراهم کند نه صرفا عده خاصی. در غیر این صورت دانشگاه با مقاطع تحصیلی پایینتر فرقی نداشته و صرفا ادامهای بر تحصیل ۱۲ ساله دانشآموزان است. نظر شخصی بنده این است که مقصر اصلی آییننامهها و قوانین آموزشی هستند که چرخه معیوب حال حاضر را تشکیل داده و کارآمدی سیستم دانشگاهها را به شدت پایین آوردهاند. دنیای مدرن امروزی مدیون سیستم صحیح آموزش اصولی در طی قرنهاست.
به آینده شغلی خود امیدوارم
ح.ع دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه فردوسی مشهد میگوید: من به آینده امیدوار هستم اما نه از نگاه دانشجو و درس بلکه از نگاه شغلی و درآمدی. من با امید داشتن، قصد ندارم ذهنیت خود را نسبت به آینده از بین ببرم و برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنم تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنم.
وی عنوان میکند: من به عنوان دانشجو و فرد شاغل که روزی ۸ ساعت کار انجام میدهم، دغدغه درسی چندان زیادی ندارم؛ چراکه با روند کرونا کار به نفع من جواب داد و اکنون دغدغهام این است که اگر دانشگاه باز شود، چگونه همزمان هم به شغلم که علاقه بسیار زیادی به آن دارم و هم به درسم رسیدگی کنم. بیشترین دغدغه من آینده شغلی است.
با آمدن کرونا فعالیتهای داوطلبانه در دانشگاه کمرنگ شد
م.ع دانشجوی کارشناسی مهندسی پزشکی از دانشگاه سجاد مشهد، خاطرنشان میکند: از آن جایی که دانشگاه سجاد، کانون فرهنگی هنری، انجمن علمی و نشریه پررنگی داشت، اکثر دانشجویان فعالیت داوطلبانه داشتند و برای رشد دانشگاه، دانشجو و مطالبهگری با اشتیاق زحمت کشیدند به امید اینکه شرایط برای همه بهتر و قابل تحملتر شود. اما رفته رفته به لطف مسئولان دانشگاه عرصه را برای همه تنگ کردند و اکثر کانونها تعطیل شدند و با آمدن کرونا هم تلاش زیادی برای رفع این مشکل دیده نشد.
وی اضافه میکند: موضوع دیگری که میتواند امید یک دانشجو را کمرنگ کند، وضعیتی بود که تعداد زیادی از دانشجویان مهندسی گرفتار آن بودند. تعداد بسیار زیادی از دانشجویان مهندسی، برای ترس از آینده که بُعد اقتصادی پررنگی دارد؛ مشغول به تحصیل در رشته مهندسی بودند و بدون علاقه و برنامه خاصی منتظر شدند که تنها درسشان تمام شود. دانشجویانی هم که با علاقه درس میخواندند، به دلایلی که کسی برای کار علمی و ریسرچ ارزشی قائل نمیشود، روز به روز دلسرد شدند.
م.ع بیان میکند: در صورتی که برای دانشجو و درجه علمی هر فرد ارزش قائل باشند و برای دانشجو وقت بگذارند و حمایت کنند، ادامه تحصیل را مناسب میدانم و اگر غیر از این موضوع باشد، ادامه تحصیل فایده ندارد. همچنین باید گفت که پررنگترین بخش حمایت، ارتباط با صنعت است که باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
دوران دانشجویی، شیرینترین دوران زندگی هر فرد است
ف.ن دانشجوی کارشناسی رشته تربیت بدنی از دانشگاه امام رضا(ع) تصریح میکند: دوران دانشجویی، شیرینترین دوران زندگی هر فرد به ویژه کارشناسی است و باید سعی کند تک بعدی در دانشگاه پیش نرود و صرفا مدرک دریافت کند. به نظر من زمانی که فرد وارد دانشگاه میشود، وارد یک محیط اجتماعی جدید شده که میتواند کلی از آن محیط رشد بگیرد و به رشد افراد دیگر کمک کند. توصیه میکنم دانشجویان در بخش فرهنگی دانشگاهها و کانونهایی که در دانشگاه تشکیل میشود، شرکت کنند و با دانشجویان دیگر در رشته خود و دیگر رشتهها ارتباط بگیرند.
وی عنوان میکند: به نظر من دانشجو زمانی میتواند امید به آینده داشته باشد که در این محیطهای دانشگاهی رشد کرده باشد. بنابراین باید در کنار علم رشته خود مهارتی را کسب کند و شخصی میتواند موفق باشد که توانسته باشد در کنار این علم یک پیشرفتی هم داشته باشد. پیشرفتی که با افراد مختلف ارتباط برقرار کند و از آنها یاد بگیرد. همچنین اگر مهارتی دارد از این طریق بتواند به آنها مهارت خود را منتقل کند.
ف.ن بیان میکند: به نظر من بسیاری از افراد هستند که علم دارند اما مهارت انتقال آن به دیگران را ندارند و حضور دانشجویان در محیطهای اجتماعی که در دانشگاهها وجود دارد باعث میشود این مهارت را کسب و علم خود را به دیگران منتقل کنند و این مورد مکمل آن علم است و یک دانشجو زمانی میتواند به آینده امیدوار باشد و بداند که سرمنزل این درس خواندن به جایی خواهد رسید که بتواند آن مشارکت اجتماعی را در دانشگاه داشته باشد.
وی میگوید: زمانی که ما در دوران تحصیل درس میخوانیم یکی از دغدغههایمان این هست که آیا واقعا این همان رشتهای است که باید انتخاب میکردیم و هر چقدر جلو میرویم و با سازو کار رشته بیشتر آشنا میشویم دائما خود را محک میزنیم و هر بار که با سختیهای آن مواجه میشویم خود را محک میزنیم که این همان راهی بود که باید میرفتم و اگر بتوانیم در همان مقطعی که هستیم خود را بروز دهیم و بتوانیم جایگاه خود را در کلاس و در فضای علمی پیدا کنیم، قطعا میتوانیم در آن رشته موفق باشیم.
این دانشجوی رشته تربیت بدنی اظهار میکند: همچنین باید این دغدغه را داشته باشیم که با انتخاب این رشته آینده شغلی هم وجود دارد یا خیر. قطعا و حتما همه رشتهها آینده شغلی دارند و زمانی که افراد با علاقه وارد این رشته شوند میتوانند شغل و ماموریت خود را پیدا کنند. موضوع مهمی که برای دانشجو لازم است، مطالبهگری است و زمانی که نیازی را در خود دید و دانشگاه در آن زمینه زیاد فعالیت ندارد سعی کند از دانشگاه مطالبهگری کند و پیگیر شود که حتی اگر در دوران خودش دانشگاه نتوانست آن شرایط را فراهم کند، بتواند برای آیندگان از طریق همان مطالبهگری، شرایط را فراهم کند.
برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنم
ع.ز دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شاهرود اظهار میکند:به طور کلی ناامید نیستم و برای رسیدن به اهداف خود، زمان زیادی را هزینه میکنم تا نتیجه مطلوب را کسب کنم. من شرایط حال حاضر را با همه خوبیها و بدیها پذیرفتم و تلاش میکنم با توجه به همه مشکلات، به اهداف خود نزدیک شوم.
وی بیان میکند: بزرگترین دغدغه من بیثباتی شرایط در حال حاضر است و این حجم تغییرات ناگهانی و همیشگی شرایط را بسیار سخت و تا حدودی برنامهریزی برای آینده را ناممکن کرده است و دغدغه دیگری که میتوان از آن صحبت کرد، حجم غم و اندوه مردم است زیرا در هر مکانی که پا میگذاریم از غم و مشکلات صحبت میشود و نمیدانم این شرایط تا چه زمانی ادامه دارد. مردم حالشان بد است و هر روز نسبت به مردم و محیطمان بیتفاوتتر میشویم و این امر بزرگترین خطر برای نسلهای پس از ما نیز است.
من به آینده امیدوار هستم
یکی دیگر از دانشجویان به ایسنا، میگوید: اگر بخواهم به طور کلی به آینده نگاه کنم، خیلی امیدوارم هستم زیرا احساس میکنم میتوانم موفق باشم و به آن اهدافی که در ذهن دارم برسم و اطمینان دارم که میتوانم به تعدادی از آنها دست پیدا کنم اما از نگاه دیگر من نسبت به شغل که به رشته مرتبط باشد، زیاد امیدوار نیستم.
وی خاطرنشان میکند: مهمترین دغدغه من در حال حاضر پاس کردن امتحانات است که نمیدانم باید چکار کنم زیرا شرایط کرونا و مجازی بودن دروس باعث شد که سر کلاسها حضور پیدا نکنم و اگر هم حضور دارم به واسطه فرد دیگری است که به جای من کلاس را پیش میبرد و امیدوارم که زودتر کلاسها حضوری شوند تا درس را بهتر بفهمیم و دنبال کنیم.
یک دانشجوی ارشد رشته ادبیات زبان انگلیسی از دانشگاه خیام مشهد،ابراز عقیده میکند: به عنوان دانشجو، خیلی بیخاصیت شدهایم. برخی از اساتید هم سواد کافی ندارند. در دانشگاه موارد خاصی را یاد نمیگیریم و حقیقتا به عنوان یک دانشجو سر کلاسهای ارشد زجر میکشم و شاید آدمها و دانشجویان ما نمره صفت شدهاند و اگر الان بپرسیم در خصوص موضوعی که دو ماه پیش امتحان دادهاند، مطلبی را ارائه دهند، توانایی ندارند. به شخصه دغدغه تحصیل و یادگیری دارم و اگر جزو قشر تحصیل کرده و فرهیخته کشورم بحساب میآیم، نباید نمره صفت باشم.
دانشجوی ارشد رشته ادبیات زبان انگلیسی از دانشگاه خیام مشهد اظهار میکند: دانشجوی الان این دغدغه را ندارد و دنبال هدف در زندگی نیست، به دانشگاه میآییم، بخوانیم و مدرک بگیریم و بعد آن مدرک هم به دردمان نمیخورد. نصف دانشجویان وقت و پولشان را در دانشگاهها هدرمیدهند. یاد نمیگیریم و فقط آمدهایم که نمره بگیریم نه اینکه یاد بگیریم و این موضوع حال من را بد میکند و باعث شده تا از دانشگاه و همکلاسیهایم ناامید و دلسرد شوم.
مهمترین دغدغه یک دانشجو، داشتن شغل مناسب است
ی.الف دانشجوی مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شاهرود میگوید: اگر با دید دانشجویی نگاه کنیم و بگوییم چقدر به آینده امیدوار هستیم باید گفت که تقریبا امید واهی وجود دارد. از طریق درسخواندن به جایی نمیرسیم زیرا صنعت و بازار کاری که داریم با آن موضوعی که در دانشگاهها آموزش میدهند، تفاوت دارد. در دانشگاه مسائل ریزی آموزش داده میشود و در صنعت بسیاری از این موارد رد شده و اصلا توجیه اقتصادی ندارد.
وی بیان میکند: اگر هر فردی از طریق تلاش و سعی خود شرایط را فراهم کند و تنها از طریق درس نباشد، میتوان به آینده امیدوار بود. اما اگر تنها به درس خواندن اکتفا کند قطعا آن قدری که باید از زندگی امید نمیگیرد. مهمترین دغدغه دانشجو قطعا شغل و زندگی است که بعد از فارغالتحصیلی شرایط کار و یک زندگی خوب وجود داشته باشد.
این دانشجویان، تنها بخش کوچکی از جامعه بزرگ دانشجویان هستند که با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حال حاضر کشور، دغدغهها و چالشهای مشترکی دارند و از مهمترین دغدغههای ایشان میتوان به نبود شغل مناسب و در ادامه آن عدم حمایت مادی و معنوی و دیگر موارد ذکر شده در مصاحبهها اشاره کرد. روز دانشجو، ۱۶ آذرماه فرصتی است تا با این قشر ارتباط بیشتری برقرار کنیم و بیشتر پای صحبتهایشان بنشینیم تا شاید بتوان صدایشان را به گوش مسئولین برسانیم.
انتهای پیام
نظرات