به گزارش ایسنا، عباس یاری به مناسبت دومین سالگرد درگذشت برادرش که به خلق آثار چقاشی شهرت داشت و بر اثر ابتلاء به کرونا درگذشت، سوگنامهای نوشت که در زیر می خوانید:
«با دل ما چه کردی...؟
دهم آذر دو سال پیش، ساعت حدود یازده صبح خانم درخشنده، مدیر هنردوستِ گالریِ میکا در کیش، با من تماس میگیرد: «آقای یاری، بخشی از تندیسهای باقیمانده از نمایشگاه برادرتان را با هواپیما به تهران ارسال کردهام اما هرچه به تلفنشان زنگ میزنم، جواب نمیدهند...»
من در آن لحظه، فقط آرام و بیصدا اشک میریزم و نمیتوانم چیزی بگویم؛ زانوهایم خم شده و تلفن در دستانم میلرزد.
میپرسد: «صدای من را دارید؟»
آرام میگویم: «بله...»
- جلسهای یا جایی هستید؟
- نه...
تکرار میکند: «چندین بار تماس گرفتهام که بگویم آثارشان را ارسال کردهام، اما جواب نمیدهند...» میگویم: «دیگر هرگز جواب نمیدهند، امروز شمع زندگیشان خاموش شد، دیگر صدای چکشهای او در هیچ شهر و دیاری به صدا در نخواهد آمد.»
صدای جیغ خانوم درخشنده را میشنوم: «وای خدا نه...!»
و تلفن قطع میشود.
دیروز در دومین سال رفتنِ کاوه بارها به تصویرش خیره شدم و در دلم گفتم:
«کاوه جان، ای همهٔ صفا، مهربانی و عشق، چقدر راحت، آرام و بیصدا چشمهایت را بستی و بدون خداحافظی، ترکمان کردی...؟»
بعد به این واقعیت میرسم که کاوه در زمان حیاتش، با ابداعِ هنر «چقاشی»، نه تنها آثاری بسیار خلاقانه و ماندگار از خود به یادگار گذاشت، بلکه هنرش پیامی بسیار تکاندهنده و نگاهی تازه به زندگی و مرگ داشت. کاوه میگفت اشیایی که در زندگی و خاطرات ما حضور داشتهاند و بخشی از حافظههای ماندگار و نوستالژیهای ما را تشکیل دادهاند هرگز از بین نمیروند. یک نگاه هنرمندانه و دلسوزانه میتواند یادگارها و خاطرههای ما را با همان طراوت زنده نگه دارد و این اشیأ دور ریختنی را به آثار با ارزشتری تبدیل کند. مثل تندیسهایی که او با دستان هنرمندش خلق میکرد. پس تو با چقاشیهایت همیشه در کنارمان هستی...»
به گزارش ایسنا، در ویدئوی زیر بخشهایی از مستندی درباره زندهیاد کاوه یاری، هنرمند پیشکسوت نقاشی که توسط روناک جعفری ساخته شده است را تماشا میکنید:
انتهای پیام
نظرات