علی روشنیانفرد در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: باید صادقانه بگویم که الزامی نیست که یک دانشجوی کار آفرین باشید،قبل از هر چیزی باید بدانید "چه کسی هستید؟"، "برای چه کاری ساخته شدهاید؟" و "به چه سمتی باید حرکت کنید؟". اگر به این نتیجه رسیدید که میتوانید به یک کارآفرین خوب تبدیل شوید، آن زمان رسالت شما برای این امر شروع میشود.
وی با بیان اینکه وارن بافت در کتابی با عنوان«هنر خوب زندگی کردن» به عبارتی طلایی اشاره میکند با عنوان «دایره شایستگی» یا «circle of conpetence ». ، افزود: این مفهوم به این معناست که هر کدام از انسانها دایره شایستگیای دارند که باید با یک واقعبینی منطقی آن را پیدا کنند.
روشنیانفرد با بیان اینکه بهترین راه رسیدن به موفقیت و یافتن مسیر واقعی زندگی، رسیدن به پاسخ این مفهوم است که بدانید در چه کاری خوب هستید؟ چه علمی شما را به شوق میآورد؟ چه توانمندیهای فیزیکی و روانشناختی دارید؟ و به طور کلی برای چه ساخته شدهاید، ادامه داد: هدف از آفرینش خودتان را کشف کنید، این کار آنقدرها هم آسان نیست و فقط با خودشناسی، خودکاوی و کشف عادتها و علایق واقعی ممکن خواهد بود.
عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی تصریح کرد: اینکه شما در چه رشتهای تحصیل میکنید الزاما نمیتواند بیانگر این باشد که شما برای این حیطه کاری و تحقیقاتی آفریده شدهاید. عوامل بسیار زیادی از قبیل خانواده، اقتصاد، سیستم آموزشی و اطرافیان میتوانند شما را از علاقه واقعی خود به رشته در حال تحصیلتان سوق دهد. مثال این امر میتواند علی دایی و عادل فردوسیپور باشد.
وی تاکید کرد: شما زمانی در این مسیر قدم میگذارید که عمیقا نیاز به تغییر را در وجود خود احساس کنید. اگر در این راه قدم گذاشتید به مسیر لذت بخشی از زندگی میرسید که هر روز شما را به هدف واقعیتان نزدیکتر میکند و شعلههای استعداد درونیتان را شعلهور میکند، که دیگران و مخاطبانتان به آن موفقیت میگویند، ولی غافل از اینکه مفهومی که در جان شما زندگی میکند چیز دیگری است.
معاون نوآوری، مرکز نوآوری و رشد واحد های فناوری دانشگاه محقق اردبیلی خاطرنشان کرد: شما در این مفهوم زندهاید و از آن لذت میبرید. گامهایتان را محکم بر میدارید. صبحها زود از رختخواب بیرون میآیید. کتابهای مرتبط با علاقهتان را مطالعه میکنید. در این مسیر هر روز حرفهایتر میشوید. عادتهای خوب را در خودتان زنده نگه میدارید و سعی میکنید برای تداوم این راه شیرین از عادتهای مخرب دوری کنید.
روشنیانفرد گفت: شاید پس از بررسی و مطالعه و همینطور تفکر درونی، پاسخ شما به سوال بالا این باشد که شما میتوانید یک تاجر خوب، دانشمند برجسته، نقاش ماهر، یک فریلنسر و یا یک کارآفرین باشید. از دیدگاه بنده اگر میخواهید به یک کارآفرین موفق تبدیل شوید میبایست از "بیان مسئله" شروع کنید.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بیان مساله به این معنا است که اگر شما میخواهید یک استارتاپ یا کسب و کار موفقی داشته باشید میبایست به اطمینان برسید که فعالیت شما، نیازی را از جامعه رفع میکند. مردم و جامعه زمانی برای کسب و کار شما هزینه میکنند که به آن نیاز داشته باشند.
وی با بیان اینکه مثالهای متعدی در این ارتباط میشود زذ که اسنپ، دیجی کالا و ترب از این موارد هستند، اضافه کرد: وقتی پس از بررسیهای زیاد، چندین نیاز را استخراج کردید، می بایست یا خودتان توانایی عملیکردن و ایجاد حداقل محصول قابل پذیر(MVP) را داشته باشید و یا اگر تمامی توانمندیهای مورد نیاز را ندارید، بتوانید یک تیم خوب شامل افراد ماهر در زمینه های مورد نیاز را تشکیل داده و مدیریت کنید.
دانشآموخته دکتری رباتیک از دانشگاه هوکایدو ژاپن ادامه داد: به طور میانگین بین شش ماه تا دو سال طول خواهد کشید که به یک بلوغ تیمی برای انجام کار تحقیقاتی و استارتاپی خود برسید. نمونه اولیه خود را ارائه دهید. ملزومات حقوقی را محیا کنید و کم کم آماده ورود به بازار شوید. ورود به بازار نیاز به علوم ساده و عمیقی دارد که میبایست از افراد ماهر، شتابدهندهها، مشاوران و منتورهای مراکز مختلف(مرکز نوآوری، مرکز رشد و یا پارک علم و فناوری شهر خود) کمک بگیرید. آنها به شما کمک خواهند کرد که روش درست مکالمه با مشتری را یاد بگیرید. طرح کسب و کاری خود را بنویسید. روشهایی را به شما خواهند آموخت تا بتوانید سرمایهگذاران و مخاطبانتان را توجیه کنید و به طور کلی مشتریانتان را به وجد بیاورید تا برای محصول و یا خدمات شما هزینه کنند. این زمانی محقق میشود که شما کسب و کار خود را بر پایه نیازی از جامعه بنا کرده باشید و توانسته باشید ساز و کار و علم کافی برای حضور در بازار را کسب کنید.
انتهای پیام
نظرات