آغازگر این ماجرا، انتشار عکس یک کودک با متن اعلامیهی "برسد به دست راننده سمند سفیدی که در جاده اهر-تبریز دستگاه شنوایی این گل پسر هنگام خواب داخل ماشین افتاده و متوجه نشدن" بود. این اعلامیه همراه با عکس کودکی به نام حسین که از توان شنیدن و حتی صحبت کردن محروم است، منتشر شد و مردم تبریز، اهر، ورزقان و حتی سایر نقاط استان به مرور آن را در صفحات اجتماعی خود منتشر کردند.
به گفتهی پدر حسین، این کودک ناشنوا، شش سال پیش عمل کاشت حلزون انجام داده و سه سال پس از منتظر ماندن در صف نیازمندان به سمعک، دستگاه شنوایی خود را به صورت سهمیهای دریافت کرده است. بر اساس گفتهی وی، اکنون سمعک مخصوص این عمل را میتوان به قیمت آزاد ۱۲۰ میلیون تومان و یا به صورت سهمیهای و پس از انتظار چند ساله به قیمت ۶۰ میلیون تومان تهیه کرد اما خانواده حسین توان مالی تقبل این هزینه را ندارند در نتیجه از زمان گمشدن سمعک کودک خود همه جا را به دنبال آن گشته و در نهایت دست به انتشار اعلامیه زدند.
پس از انتشار گسترده موضوع گمشدن سمعک گرانقیمت یک کودک در یک خودروی سواری، مردم خیر آذربایجان شرقی تمام توان خود را برای پیدا کردن این سمعک و حتی تقبل هزینه برای خرید دوباره آن را به کار بستند. از خیران جوان گرفته تا خیران کهنسال تبریزی وارد عمل شده و حتی یکی از این خیران نیک اندیش تبریز حاضر بود تمام هزینه تهیه سمعک را به تنهایی تقبل کند و یا بهزیستی استان برای کمک به تهیه دوباره سمعک این کودک اعلام آمادگی کرد.
تنها و پس از گذشت ۲۴ ساعت از انتشار این اعلامیه، تمامی مردم بسیج شده و به دنبال سمعک گمشده بودند تا اینکه کودک دیگری به نام «الهه» که قبلا مشکل حسین را داشت به یاری همنوع خود شتافت و سمعک خود را بدون دریافت حتی مبلغی به حسین هدیه داد. در حالی که خانوادهی حسین با چشمانی اشکبار از بازگشت دوباره احساس شنوایی فرزند خود خوشنود بودند، خانوادهی الهه که خود روزهای سخت نشنیدن فرزند خود را چشیده بودند، میتوانستند مبلغی را بابت سمعک اهدایی خود تقاضا کنند اما از دریافت ریالی بابت هدیه خود خودداری کردند.
به گزارش ایسنا، جریان «سمعک حسین» که در بستر فضای مجازی و با مصداق بارز «بنی آدم اعضای یکدیگرند» رخ داد، با بیدار کردن غرور ملی مردم استان به همه ما نشان داد که هنوز عصارهی انسانیت در بین مردم جولان میدهد و روحیه خیرخواهی و امید در دل این دیار زنده تر از گذشته وجود دارد و حتی اتحاد یک ملت برای درمان دردی از همنوع خود، تا چه حد میتواند قدرتمند باشد.
آری، این قدرت فضای مجازی است. فضایی که علیرغم صحبتهای بیشمار از کارکردهای منفی آن، میتواند کارکردهای مثبت و ارزشمندی را از خود بر جای بگذارد. فضایی که با قدرت بینهایت خود از پیدا کردن گمشدهای گرفته تا فرهنگسازی و آگاهی رسانیهای صحیح میتواند بستری فعالتر از همیشه برای گسترش آموزشهای اجتماعی هم باشد.
شاید تا ۱۰ سال پیش کسی فکرش را نمیکرد که انتشار عکس گمشدن یک سمعک در کمتر از ۲۴ ساعت، تا به این حد بازخورد داشته باشد. در حالی که اکنون و در قرن ۲۱ با دورهای مواجه هستیم که تکنولوژی و فناوری در قالب فضای مجازی وارد منازل انسانهایی شده است که تا دیروز آرزوی برقراری یک تماس صوتی با خط تلفن همسایه خود را داشتند.
این دنیای مجازی را که گاها تلاش میشود فقط جنبههای بد و منفی آن نمایان شود و یا حتی برخی از مسئولان به دنبال محدود کردن آن هستند را میتوان با استفاده درست و صحیح، به حوزهای برای رشد و ترقی فرهنگ مردم تبدیل کرد. همان طور که در ماجرای حسین دیدیم، فضای مجازی نه تنها باعث انتشار آنی اطلاعات میشود بلکه میتواند به مکانی برای تبادل اندیشهها و نمود مرهمی برای زخمهای دردمندان هم باشد.
حسین تنها کسی نیست که توانست از این طریق امید دیگری برای شنیدن و صحبت کردن داشته باشد. افراد دیگری همچون زنان سرپرست خانواری هم هستند که از طریق فضای مجازی، کسب و کاری به راه انداخته و دنبال کسب درآمد هستند و یا آموزشهای بسیاری نیز از این طریق در دسترس اقشار مختلف از جمله دانش آموزان و دانشجویان قرار میگیرد.
با نگاهی به اطراف خود میتوان دید که اکنون فضای مجازی با زندگی تک تک مردم عجین شده و راهی برای ارتباط روزمره و دائمی ایجاد کرده است. فضایی که دست کشیدن از آن، به معنی پشت کردن به فناوری، پیشرفت و توسعه انسانیت بوده و اهمیت وجودش بیش از پیش نمایان است.
شاید برخی به دلیل عدم آگاهی از نحوه استفاده صحیح از آن و یا برخی دیگر بامقاصد متفاوت در مسیرهای بی راهه این فضا گرفتار شده باشند اما یادمان نرود که میتوان با فرهنگسازی در ارتباط با استفاده اصولی و مناسب از این فضا، آن را از بی راهههای ناکجاآباد به سمت محلی برای گسترش دانش و فناوری مردم کشور سوق داد و نهایت استفاده را از تکنولوژی ساختهی دست بشر برد.
انتهای پیام
نظرات