این شاعر در گفتوگو با ایسنا درباره هوشنگ چالنگی، شاعری که بهتازگی و در سن ۸۰سالگی از دنیا رفت، بیان میکند: او شاعری آرام و بیهیاهو بود؛ شغلش معلمی و شاعری بود که همه او را دوست میداشتند.
او با بیان اینکه هوشنگ چالنگی شاعری بود که در ۲۷سالگی شعرش در اوج بود، میافزاید: شعرهای او که در مجلاتی مثل «خوشه» و دو دفتر شعرش منتشر شدهاند، جزء شعرهای کمنظیر و بعضا حتی بینظیر شعر معاصر هستند.
علیپور سپس به وقفه چندساله فعالیت شعری چالنگی اشاره و اظهار میکند: این وقفه، به قول خودش بنا به دلایل شخصیاش بود اما با این حال شاعری تاثیرگذار بود. اگرچه کارش از نظر کمیت، چندان نیست اما جوهره شعرش چندان روح دارد که موثر واقع شود و برای همین در نسل خودش هم شاعر ماندگاری شد.
این شاعر البته پیشتر (در پاییز سال ۹۸) در گفتوگویی به ایسنا گفته بود که «وقتی با محمد حقوقی حرف میزدم واقعا هیچکدام از بچههای «شعر دیگر» را قبول نداشت. از میان آنها هوشنگ چالنگی هشت - نه شعر فوقالعاده دارد، اما من در شاعری کسی که بتواند ۲۰ سال شعر نگوید شک دارم.»
او همچنین در پاسخ به این سوال که «اینکه در شعر ناب تحت تاثیر هوشنگ چالنگی بودید درست است؟» گفته بود: «شعر ناب» محصول رنج شاعرانی است که هر کدام به تنهایی زحمت کشیدهاند و چالنگی جزء شاعران «شعر دیگر» است، شاعر خوبی هم هست، اما من در «شعر ناب» تاثیری از او نگرفتم. البته من دیگر از «شعر ناب» عبور کردم چون با آن قانع نمیشوم.
در عین حال، هرمز علیپور حالا چالنگی را جزء چهرههای درخشان «شعر دیگر» توصیف میکند و میگوید: اما در مورد «شعر ناب» که من جزء آن محسوب میشوم، هوشنگ تاثیر غیرمستقیم داشت اما هیچوقت به قول خودش، شاعر «شعر ناب» نبود؛ یعنی قبل از اینکه «شعر ناب» به وسیله آتشی نامگذاری شود، هوشنگ شاعری بود که شاخص بود و حتی نیازی به این نسبت نداشت.
این شاعر همچنین بیان میکند: نه تنها آقای چالنگی، بلکه هیچکدام از بچههای «شعر دیگر» بیشتر از یک دفتر شعر کار نداشتند؛ از بیژن الهی که در راس این هرم بود تا شجاعی و اربیلی. انگار آنها قانع شده بودند یا واقعا قدرت پروازشان بیشتر از این نبود یا جامعه یا منتقدان آن را نپذیرفتند، اما هر چه بود، مستمر کار نکردند. اما همان دوره کوتاهی که کار کردند هم خوب بود که البته این به یک تجزیه و تحلیل وسیع نیاز دارد. من جوان که بودم، نگاهم بیشتر به سمت یک نوع شعر سیاسی، اجتماعی و حتی انقلابی بود ولی افق زیباشناختی این دوستان را دوست میداشتم.
هرمز علیپور که معتقد است هوشنگ چالنگی شعر شعارگونه را قبول نداشت، میگوید: هوشنگ شاعری بود که بیشتر به نوعی زیباییشناسی متافیزیکی و روحانیت شعر اعتقاد داشت.
او در پایان درباره آغاز آشنایی خود با چالنگی به سال ۶۲ که از مسجد سلیمان به اهواز آمد اشاره و بیان میکند: ما ۳۰ - ۴۰ سالی با هم حشر و نشر داشتیم، خصوصا مدتی هر دو معلم و در شهرک باهنر بودیم و بیشتر اوقات خانه یکدیگر. هوشنگ سرشار از دوستی، مهر و محبت بود.
انتهای پیام
نظرات