به گزارش مدیکال اکسپرس، این تحقیق بر دو ویژگی که پیش از این با خطر ابتلا به زوال عقل مرتبط بود، متمرکز شد؛ روانرنجوری که مستعد ابتلا به احساسات منفی و وظیفهشناسی که تمایل به مواظب بودن، سازمانیافتن، هدفمند و مسئول بودن را میسنجد. روانرنجوری ( Neuroticisim) یا سرشت مضطرب، یکی از صفات شخصیتی بنیادین است که با اضطراب، ترس، بدخلقی، نگرانی، حسادت، یاس، غیرت و احساس تنهایی شناخته میشود. واکنش افراد مبتلا به عوامل استرسزا ضعیف است و احتمال اینکه اوضاع عادی را تهدیدآمیز و ناکامیهای کوچک را به یاس شدید تعبیر کنند، زیاد است.
آنتونیو تراچیانو، استاد طب سالمندان در کالج پزشکی میگوید: نتایج مطالعات پیشین نشان داد که چه کسانی در معرض ابتلا به زوال عقل هستند و دیگر مطالعات به تشخیص بالینی پرداختند اما گروه تحقیق ما آسیبشناسی عصبی را بررسی کرده است یعنی ضایعاتی در مغز که به ما در مورد تغییرات آسیبشناختی زمینهای میگویند. نتایج نشان داد که حتی قبل از زوال عقل بالینی، شخصیت، دامنه آسیبشناسی مرتبط با زوال عقل را پیشبینی میکند.
این تحقیق، دادههای مطالعه طولی پیری بالتیمور (BLSA) و کارهای منتشر شده قبلی در یک متاآنالیز که خلاصهای از ۱۲ تحقیق درباره شخصیت و آسیبشناسی عصبی آلزایمر است را ترکیب میکند. این تحقیقات ترکیب شده بیش از ۳۰۰۰ شرکتکننده را شامل میشد. ترکیب نتایج در تحقیقات نسبت به یک تحقیق جداگانه، برآوردهای قویتری از ارتباطات بین شخصیت و آسیبشناسی عصبی ارائه میدهد.
محققان در مطالعه طولی پیری بالتیمور (BLSA) و در متاآنالیز، رسوبات آمیلوئید و تاو (پروتئینهای مسئول پلاکها و درهم تنیدگیهای مشخصکننده بیماری آلزایمر) را در شرکتکنندگان دارای نمره بیشتر روانرنجوری و نمره کمتر وظیفهشناسی یافتند.
این گروه همچنین دریافتند که ارتباط در تحقیقات افراد عادی از نظر شناختی در مقایسه با افراد دارای مشکلات شناختی، قویتر است.
یافتهها نشان میدهد که شخصیت میتواند با به تاخیر انداختن یا جلوگیری از ظهور آسیبشناسی عصبی در افراد دارای وظیفهشناسی قوی و روانرنجوری کمتر، از بدن در برابر آلزایمر و سایر بیماریهای عصبی محافظت کند.
تراچیانو گفت: «چنین حفاظتی در برابر آسیبشناسی عصبی ممکن است ناشی از تفاوت دوره زندگی در احساسات و رفتار افراد باشد. بهعنوانمثال، نتایج تحقیقات گذشته بیان کرده است، روانرنجوری پایین به مدیریت استرس کمک میکند و خطر ابتلا به اختلالات روانی شایع را کاهش میدهد. بهطور مشابه، وظیفهشناسی بالا و مداوم با شیوههای زندگی سالم مانند فعالیت بدنی مرتبط است. با گذشت زمان، ویژگیهای شخصیتی سازگارتر میتواند از عملکردهای متابولیکی و ایمنیشناسی بهتر حمایت کند و در نهایت روند تخریب عصبی را به تاخیر اندازد یا از آن جلوگیری کند.
مطالعه طولی پیری بالتیمور (BLSA) یک تحقیق علمی در مورد پیری انسان است که توسط موسسه ملی پیری (NIA) و بخشی از موسسه ملی بهداشت آمریکا (NIH)، در سال ۱۹۵۸ انجام شد. در این تحقیق شخصیت با استفاده از رایجترین ابزار ارزیابی آن یعنی آزمون شخصیت پنج عاملی سنجیده شد. در زمان ثبتنام در زیرمجموعه تصویربرداری عصبی این مطالعه، همه شرکتکنندگان فاقد زوال عقل یا سایر شرایط پزشکی جدی بودند.
پیشرفت در فناوری اسکن مغزی که برای ارزیابی آسیبشناسی عصبی آمیلوئید و تاو در داخل بدن استفاده میشود، امکان تکمیل این کار را برای محققان فراهم کرد.
ترراچیانو بیان کرد: تا همین اواخر محققان، آمیلوئید و تاو را در مغز از طریق کالبدشکافی پس از مرگ افراد اندازهگیری میکردند. در سالهای اخیر، پیشرفت در تصویربرداری پزشکی این امکان را فراهم کرده است که آسیبشناسی عصبی را زمان زنده بودن افراد و حتی قبل از بروز هرگونه علامت ارزیابی کرد.
یافتههای این تحقیق، به صورت آنلاین در مجله Biological Psychiatry منتشر شده همچنین از طریق مخزن تحقیقات دسترسی آزاد دانشگاه فلوریدا قابل استفاده است.
انتهای پیام
نظرات