فرزاد قائمی در گفتوگو با ایسنا در خصوص عصر زندگی حافظ و فراز و نشیبهای زندگی او اظهار کرد: حافظ در روزگار پریشانی میزیسته است. گرچه دوره زندگی حافظ فاصله زمانی زیادی با سالهای پرخون حمله مغول داشته و آرامشی نسبی بر جامعه ایران حکمفرما بوده اما این آرامش همانند گلهای بهاری سست و بیاعتبار بوده است؛ به گونهای که طوایف مختلف به شهرهای مختلف هجوم میبرده و آرامش شهر را از بین میبردند و شیراز نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
وی ادامه داد: روزگار گام نهادن حافظ به عرصه شاعری مقارن با حکومت آل اینجو و به ویژه پادشاه شعردوست و فرهنگپرور این طایفه بوده است؛ لذا فرصت مساعد و مناسبی برای رشد و بالندگی این شاعر خلاق مهیا شده بوده است. با این حال با فروپاشی حکومت آل اینجو و روی کار آمدن حکومت آل مظفر وضعیت تغییر کرده و شرایط بسیار سختی برای حافظ ایجاد شد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: این شرایط در دوره حکومت امیر مبارزالدین بسیار سختتر شد اما با روی کار آمدن فرزند وی شرایط بهبود یافت. متأسفانه این دوران نیز به سبب اختلاف میان او و برادرانش، نزاعهای داخلی و حمله تیمور و تصرف شیراز به سرعت پایان یافت.
قائمی عنوان کرد: حافظ فرزند بازرگانی از اهالی کوهپایه اصفهان و مادری از اهالی کازرون بوده اما اتفاقات روزگار و مرگ پدر، دوران زندگی او را از نعمت به سوی سختی سوق میدهد؛ به گونهای که حافظ مجبور میشود در نانوایی به خمیرگیری بپردازد.
وی اضافه کرد: بنا بر قولی حافظ از سنین کم به خواندن علاقهمند بوده و علاوه بر حفظ قرآن، کتب ادبی و بلاغی را به زبان فارسی و عربی میخوانده است. از این رو وی را حافظه شعر فارسی میدانند. بنابراین آثار شعر شاعران پیش از او مانند رودکی و شاعران همعصر او مانند خواجوی کرمانی در اشعار حافظ تجلی یافته است و او به عنوان حافظهای از گذشتگان، این هنر را به اوج رسانده است.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: به این ترتیب زندگی شخصی و اجتماعی حافظ و روزگار پر فراز و نشیب زیستگاه او با یکدیگر متناسب بوده است و این تناسب در شعر او نمودی آشکار پیدا کرده است.
قائمی افزود: راز ماندگاری حافظ نیز در ارتباط با دوره زندگی او است. حافظ در عصری زندگی میکند که نه ویرانی مطلق وجود دارد و نه بهبودی در شرایط ایجاد میشود. دورهای که در آن حافظ به ناچار همانند خیام، زندگی در حال و لحظه را به مخاطبان شعر خود توصیه میکند. چنین شرایطی تداعیگر نوعی بنبست اجتماعی است که نخبهترین خردمندان عصر را از اصلاح امور ناامید میسازد.
وی تصریح کرد: به این ترتیب مظهر نبوغ یک فرهنگ و سلاله بلاغت و هنر یک زبان، نماینده تفکری میشود که روحی متناقض دارد؛ به این معنی که در برخی مواقع دارای تناقضاتی است که این تناقضات بنا به شرایط و در بینهایت به آشتی و وحدت ختم میشود؛ وحدتی که دیدگاه عرفانگرایانه حافظ به آن وجهی لاهوتی میبخشد.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: در واقع اشعار حافظ علاوه بر عرفان مولانا، حیرت خیام را در ذهن مخاطب متبادر میکند. حافظ معمایی است که گاهی خود نیز از کشف آن عاجز است.
قائمی گفت: از این رو اشعار وی را ساده میدانیم که به رایجترین مسائل اجتماعی جامعه میپردازد و از طرفی دیگر بر خود میشورد. همچنین از عناصر تاریخی، سیاسی و فقهی برای خلق نمادها، کنایات و تصاویر ایهامگونه شعر خود کمک میگیرد. ایهام مهمترین اعجاز هنری شعر حافظ به شمار میرود که با بیاعتباری روزگار وی رابطه مستقیم دارد.
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: حافظ نازکخیال است و این خیال نازک در خلق تصاویر بکر از کلیشههای رایج به او یاری میرساند. ترکیباتی مانند «چشم نرگس» و «لب لعل» که چهار سده در شعر فارسی مورد استفاده قرار میگرفتهاند، در شعر حافظ با طراوت و تلمیحاتی مکرر به لیلی و مجنون و خسرو و شیرین بیان میشود که گویی نخستین بار است این عبارات بیان شدهاند.
قائمی ادامه داد: وجه تمایز شعر حافظ با دیگر شاعران در این است که حافظ بازتاب شاعران برجسته پیش از خود است و هر شاعر برجسته پس از حافظ در افق و زاویهای از شعرش گوشهای از هنر جاودانه حافظ را انعکاس میدهد. وامگیری حافظ از شعرای پیش از خود به واسطه نوعی تکامل تکوینی در شعر فارسی است. از دوران فردوسی تا حافظ، رشد روزافزون سنت شعری در زبان فارسی و در فرهنگ در حال توسعه جغرافیا ایران تا هند دیده میشود.
وی اظهار کرد: شاعرانی که در این جغرافیا و به مدت ۴۰۰ سال شعر فارسی را به این تکامل روزافزون رهنمون شدند، در اعجاز شاعرانه حافظ به نوعی سهیم هستند و این سهم از ارزش و اصالت نبوغ حافظ نمیکاهد. حافظ ثابت میکند که شاهکارهای ادبی تصادفی ایجاد نمیشود و تا زمانی که ادبیات یک ملت عصر درخشان تکامل و پویایی را طی نکند، اشخاصی مانند فردوسی، حافظ و سعدی پرورش و رشد نمییابند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: شعر فارسی پس از عصر حافظ با وجود اینکه به رشد و توسعه کمی خود ادامه داده اما هیچگاه نتوانسته به محبوبیت گذشته نزدیک شود. سایه سنگین حافظ، اغلب منبع الهام واقع شده است و شاعران پس از او نهتنها در غزل، بلکه در انواع سبکهای شعر فارسی به او نظر داشتهاند. این تأثیرپذیری وابسته به سبک هنری و نظام فکری شاعران و بسترهای اجتماعی و سیاسی شکلدهنده به آنهاست. به طور کلی شعر حافظ، برآیند رشد و تکامل زبان فارسی و همچنین تصویری از فراز و فرود فرهنگ ایرانی و افتخاری برای همه دورانهاست.
انتهای پیام
نظرات