• چهارشنبه / ۱۴ مهر ۱۴۰۰ / ۰۰:۵۴
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1400071409080
  • خبرنگار : 71626

از نوبلیست‌ها چه خبر؟

زندگی و مرگ با «نوبل»

زندگی و مرگ با «نوبل»

جایزه‌ای که برای عده‌ای از نویسندگان آخرین ماجرای خبرساز عمرشان بوده است، برای برخی دیگر نقطه عطفی می‌شود تا مترجمان بیشتری به آثارشان هجوم ببرند، جوایز بیشتری را از آن خود کنند و بعضا هم در سکوت رسانه‌ای به خلق اثر ادامه دهند؛ با این حال، نوبلیست‌ها امروز در کجای دنیای ادبیات ایستاده‌اند؟

به گزارش ایسنا، صدای تیک‌تاک کوک ساعت آکادمی سوئدی برای اعطای جایزه «نوبل» به یک نویسنده دیگر به گوش می‌رسد و زمان چندانی به معرفی نوبلیست امسال دنیای ادبیات باقی نمانده است. 

اما برنده امسال شبیه به کدام یک از پیشینیان است؟ انتخاب آکادمی «نوبل» باز هم برای سومین سال پی‌درپی حاشیه‌ساز خواهد بود یا چهره‌ای است که این روزها نامش در میان گمانه‌زنی‌ها شنیده می‌شود؟

برنده «نوبل» ادبیات ۲۰۲۱ همانند وی. اس. نایپل، ایمره کرتس، هارولد پینتر، دوریس لسینگ و ... جزء کسانی خواهد بود که مدتی پس از دریافت این جایزه از دنیا می‌رود یا همانند کازوئو ایشی‌گورو باید در انتظار خلق آثار بحث‌برانگیز از او باشیم؟

به بهانه این پرسش‌ها که تا بعدازظهر روز پنج‌شنبه پاسخ دقیقی نخواهند داشت، نگاهی کنیم به زندگی برندگان «نوبل» ادبیات در حدود ۲۰ سال اخیر.

منتخبان آکادمی سوئدی پس از دریافت «نوبل» چه روزگاری را پشت سر گذاشته‌اند و این روزها کجا هستند؟

اهدای «نوبل» ادبیات در دهه ۲۰۰۰ میلادی با نام گائو شینگجیان آغاز شد؛ داستان‌نویس و نقاش متولد چین، که دو سالی می‌شد ملیت فرانسوی دریافت کرده بود، در ۶۰سالگی «نوبل» ادبیات را «به خاطر اعتبار جهانی آثارش، دیدگاه تلخ و خلاقیت‌های زبانی، که راه را برای رمان‌ها و درام‌های چینی باز کرد» به خانه برد. 

گائو شینگجیان در مراسم اهدای «نوبل» - سال ۲۰۰۰

نویسنده «کوهسار جان»، هر چند این رمان را بر پایه سفر خود به مناطق روستایی چین در سال ۱۹۹۰ خلق کرده بود اما به‌نظر می‌رسد این «نوبل» آکادمی سوئدی بود که نگاه جهان را به سمت اثر شینگجیان برگرداند؛ چرا که پس از اعطای این جایزه، برگردان انگلیسی این کتاب در ۵ دسامبر ۲۰۰۰ در آمریکا منتشر شد.

البته «نوبل» خوش‌اقبالی‌های دیگری را هم برای این نویسنده چینی به همراه داشت؛ هر چند او در سال ۱۹۹۲ نشان هنر و ادبیات را از وزارت فرهنگ فرانسه دریافت کرده بود اما تعدد افتخارات در کارنامه او پس از دریافت «نوبل» بیشتر شد؛ گائو شینگجیان در سال ۲۰۰۱، دکترای افتخاری دانشگاه چینی هنگ‌کنگ، دکترای افتخاری دانشگاه ملی سون یات سن و نیز دکترای افتخاری دانشگاه چیائو چیائو تونگ، در سال ۲۰۰۲، لژیون دونور را از ژاک شیراک، رییس‌جمهور وقت فرانسه، در سال ۲۰۰۵، دکترای افتخاری دانشگاه ملی تایوان و در سال ۲۰۰۶ نیز نشان «شیر» از کتابخانه عمومی نیویورک را دریافت کرد.

شینگجیان در حالی هنوز به فعالیت هنری خود ادامه می‌دهد که اکنون ۸۱ سال دارد. 

 گائو شینگجیان در گالری - سال ۲۰۱۵

اما انگار «نوبل» برای وی. اس. نایپل، نویسنده بریتانیایی هندی‌تبار که در سال ۲۰۰۱ این جایزه را «به خاطر داشتن وحدت روایت و بررسی فسادناپذیر در کارهایش که ما را وادار می‌کند تا حضور تاریخی سرکوب را مشاهده کنیم» به نام خود ثبت کرد، چندان همانند شینگجیان خوش‌قدم نبود. این نویسنده تا پیش از دریافت «نوبل» ادبیات در سن ۶۹سالگی حدود ۲۰ اثر ادبی به چاپ رساند اما «جماعت نویسنده؛ شیوه نگرش و احساس» که اثری غیرداستانی است، به‌نظر تنها کتاب او پس از به خانه بردن جایزه «نوبل» است. 

نایپل حتی یکی از نخستین برندگان جایزه ادبی «من بوکر» بود، در سال ۱۹۸۹ «مقام سلحشوری» و در سال ۱۹۹۳ جایزه «دیوید کوهن» را دریافت کرده بود، اما پس از خروج از آکادمی «نوبل» دیگر افتخار چندانی کسب نکرد. 

این نویسنده بریتانیایی که ریشه هندی داشت و دیدگاه‌های خود درخصوص انقلاب ایران را نیز در کتابی با نام «در میان مومنان؛ سفری اسلامی» نوشته بود، ۱۷ سال پس از دریافت «نوبل» ادبیات در ۱۱ اوت ۲۰۱۸ و در سن ۸۶سالگی از دنیا رفت. 

وی. اس. نایپل در پیری و جوانی

اما در انتظار نویسنده «بی‌سرنوشت» هم که در سال ۲۰۰۲ «نوبل» ادبیات را به خانه برد، چندان سرنوشت خوشی نبود. ایمره کرتس، نویسنده اهل مجارستان که ۱۳ سال از عمر خود را صرف نوشتن این رمان کرد - که گفته می‌شود یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبی درباره هولوکاست است -  پیش از دریافت «نوبل»، در ایران ناشناس بود و هیچ‌یک از رمان‌هایش در این‌جا ترجمه و منتشر نشده بود. هرچند سه سال بعد از اهدای این جایزه به او، رمان کم‌حجمی از او به نام «رمان پلیسی» به فارسی ترجمه شد.

کرتس پس از بردن «نوبل»، اثر دیگری (یا حداقل اثر قابل توجهی) خلق نکرد. 

«من در دنیایی معلق زندگی می‌کردم که در آن هر روز بدون امید به بهبود اوضاع، از خواب بیدار می‌شدم… در نظام استالینیستی می‌توانستی زندگی کنی به شرط آن‌که جنم داشته باشی. اما در رژیم نازیستی - که نظامی بر پایه کار ماشینی بود - مفهوم بقا بی‌معنا بود. سیستم نازی همه‌چیز را بلعیده بود. نازیسم یک نظام کار ماشینی سختگیرانه بود»؛ او که از تجربه‌اش درخصوص زندگی در نظام استالینیستی مجارستان و نظام نازی‌ها چنین گفته، در ۳۱ مارس ۲۰۱۶، ۱۴ سال پس از دریافت «نوبل» ادبیات، ضمن تحمل دوره طولانی بیماری در سن ۸۷سالگی درگذشت.

ایمره کرتس در جوانی و پیری

ماجرا اما برای جان ماکسول کوتسی فرق دارد؛ این نویسنده هلندی‌تبار اهل آفریقای جنوبی شاید حتی اگر در سال ۲۰۰۳ «به‌خاطر نمایش صورت‌های بی‌حد و حصر مشارکت‌های خارجی شگفت‌آور» نوبل ادبیات را هم به دست نمی‌آورد چیز زیادی را از دست نمی‌داد. چرا که صاحب‌نظران و منتقدان او را یک شکاک بسیار دقیق و سبک پاکیزه و جمع و جورش را نمایانگر نحوه زندگی پارسایانه او می‌دانند؛ کوتسی را حتی وارث برحق کافکا می‌خوانند و آثارش را شبیه به آثار این نویسنده می‌دانند.

کوتسی برخلاف بعضی دیگر از نوبلیست‌ها با خروج از آکادمی «نوبل» متوقف نشد؛ هر چند پس از اعلام نامش به عنوان برنده «نوبل» ادبیات سال ۲۰۰۳، حاضر به مصاحبه با خبرنگاران نشد اما از آن‌جایی که معتقد است «راه سومی میان حرف زدن و سکوت کردن وجود دارد، و آن ادبیات است» و زبانی که با آن سخن می‌گوید، مناسب نوشتن است، نه گفت‌وشنود، آثاری داستانی مثل «مرد تنبل (کودن)»، «خاطرات سال بد»، «کودکی مسیح» و «استاد پترزبورگ»، خودسرگذشت‌نامه‌هایی مثل «فصل تابستان» و «نماهایی از زندگی شهرستانی» و آثار دیگری را نیز در حوزه نقد خلق کرد.

مردی که می‌گویند گیاه‌خوار است، عاشق دوچرخه‌سواری است و لب به مشروبات الکلی نمی‌زند، و تا کنون علاوه‌بر اقتباس‌های سینمایی از آثارش، نقدهای گوناگونی در خصوص کتاب‌هایش نگاشته شده و دو بار هم جایزه «من بوکر» را به خود اختصاص داده، حالا روزهای هشتادویکمین سال زندگی خود را می‌گذارند. 

جان ماکسول کوتسی

الفریده یلینک، دهمین زنی که در سال ۲۰۰۴ وقتی ۵۸ سال داشت، «نوبل» ادبیات گرفت نیز هر چند هرگز به سوئد نرفت تا بگوییم روزگار او پس از خروج از آکادمی «نوبل» چگونه گذشت اما به‌نظر می‌رسد دریافت این جایزه، فصل تازه‌ای را برای این نویسنده اتریشی آغاز نکرد و پس از آن افتخار تازه دیگری به کارنامه ادبی‌اش اضافه نشد. 

«هاینریش بل» در سال ۱۹۸۶، «گئورگ بوشنر» در سال ۱۹۹۸، «هاینریش هاینه» در سال ۲۰۰۲ و «فرانتس کافکا» در سال ۲۰۰۴، از دیگر جوایز ادبی است که او تا کنون دریافت کرده اما نام یلینک از سال ۲۰۰۴ به بعد چندان در دنیای ادبیات شنیده نشده است. 

البته نام این نویسنده در فهرست جنجالی‌ترین برندگان «نوبل» ادبیات نیز جای دارد چرا که کورت آنلوند، عضو آکادمی این جایزه در سال ۲۰۰۴ از آن استعفا کرد چون معتقد بود انتخاب یلینک آسیب جبران‌ناپذیری را به اعتبار این جایزه می‌زند. 

با این حال او اکنون روزهای هفتادوپنجمین سال زندگی‌اش را در آلمان می‌گذراند. 

الفریده یلینک

اما انتخاب آکادمی سوئدی در سال ۲۰۰۵ منجر شد تا شاید بتوان «نوبل» ادبیات را آخرین اتفاق جنجالی زندگی هارولد پینتر دانست. هر چند این نویسنده انگلیسی در این سال، و در حالی که ۷۵ ساله بود، به عنوان «کسی که در نمایشنامه‌هایش پرتگاه‌های پشت پرگویی‌های روزانه را کشف کرده‌ و توانسته‌است به اتاق‌های بسته ظلم و ستم وارد شود»، «نوبل» را به خانه برد اما منتقدان این تصمیم‌گیری آکادمی این جایزه را با موضع‌گیری سیاسی همراه دانستند و بنابراین نام پینتر جنجال‌برانگیز شد.

این نویسنده انگلیسی در حالی منتخب آکادمی «نوبل» شد که تا سال ۲۰۰۰ حدود ۳۰ اثر ادبی خلق کرد و جوایزی مثل «شکسپیر (هامبورگ)»، جایزه اروپایی برای ادبیات (وین)، «پیراندلو (پالرمو)»، «دیوید کوهن»، «لورنس الویر»، جایزه یک عمر دستاورد هنری به افتخار مولیر و... را از آن خود کرد. 

البته پینتر وقتی پایش را به آکادمی «نوبل» گذاشت که از سه سال قبل به بیماری سرطان مبتلا شده بود. از این رو، پس از دریافت این جایزه، بی‌آن‌که جنجال دیگری در دنیای ادبیات به پا کند در دسامبر ۲۰۰۸، سه سال پس از دریافت «نوبل» و در سن ۷۸سالگی درگذشت. 

هارولد پینتر

اورهان پاموک، نخستین نویسنده ترک‌تبار برنده «نوبل» ادبیات هم جزء آن دسته از نوبلیست‌هاست که دریافت این جایزه در ۵۴سالگی به عنوان «کسی که به جست‌وجوی روح افسرده شهر مادری‌اش رفت و نمادهای جدیدی از برخورد و بافت فرهنگی کشف کرد» نه تنها او را متوقف نکرد، بلکه سبب امتداد فعالیت‌هایش شد. البته آغاز فعالیت‌های ادبی پاموک برای او خوش‌یمن بود، اولین رمان او، «جودت بیک و پسران» که در سال ۱۹۸۲ نگاشته شد، جوایز ملی اورهان کمال و کتاب سال را دریافت کرد.

این نویسنده پس از آن، «قلعه سفید» را که اکنون تقریبا به همه زبان‌های اروپایی ترجمه شده نوشت و کرسی تدریس ادبیات داستانی را در دانشگاه کلمبیا پذیرفت. اما نام پاموک با «نام من سرخ» که جوایز متعددی را نیز به دست آورد، شهرت بیشتری گرفت.

«برف» که به گفته خودش نخستین و آخرین رمان سیاسی کارنامه کاری‌اش است، در سال ۲۰۰۲ منتشر شد.

این در حالی است که «چمدان پدرم»، «موزه معصومیت»، «چشم‌اندازها»، «با و بی‌تکلف»، «داستان افتادن من از داستانم»، «چیز غریبی در سرم» و «زنی با موهای قرمز» از آثار پاموک هستند که پس از دریافت «نوبل» به بازار کتاب آمدند. علاوه‌بر این، او جایزه «آیدین دوغان» را نیز پس از «نوبل» و در سال ۲۰۱۵ کسب کرد.

اورهان پاموک که حالا ۶۹ سال دارد، هنوز به فعالیت ادبی خود مشغول است.

اورهان پاموک

برای دوریس می لسینگ، دیگر زن برنده جایزه «نوبل» ادبیات که در کرمانشاه ایران متولد شده نیز همانند برخی دیگر از نوبلیست‌ها، این جایزه یکی از واپسین اتفاقات خوشایند پایان عمر او بود. 

این نویسنده بریتانیایی که در سال ۲۰۰۷ و در سن ۸۸ سالگی  برای «حماسه‌گرایی با تجربه‌های زنانه، که با شک‌گرایی، آتش و قدرت رویا همراه بود و موضوع قرار گرفتن بررسی تمدن‌ها» «نوبل» گرفت، تا پیش از آن آثاری همچون «زمستان در ماه جولای»، «فرزند پنجم»، «بن در جهان» و «شیرین‌ترین رویاها» را خلق کرده و در سال ۱۹۷۶ نیز جایزه «مدیسی» را از آن خود کرده بود. اما پس از دریافت «نوبل» ادبیات، چیزی جز خبر مرگ او در نوامبر ۲۰۱۳ و در سن ۹۴سالگی، نامش را خبرساز نکرد. 

دوریس لسینگ

اما سال بعد آکادمی سوئدی ژان-ماری گوستاو لوکلزیو، نویسنده فرانسوی را برای «نوشتن از خروج‌های جدید، ماجراجویی‌های شاعرانه و وجد نفسانی، جست‌وجوگر فراانسانی» شایسته دریافت «نوبل» ۲۰۰۸ ادبیات دانست. او پیش از آن در جایزه «رنودو» برگزیده شده بود.

با این حال، فعالیت ادبی لوکلزیو هر چند پس از «نوبل» نیز کمابیش ادامه یافت اما دربردارنده افتخار چندانی برای او نبود. اما طبعا انتخاب او توسط «نوبل» به ترجمه بیشتر آثارش در جهان منجر شد. در ایران نیز در مدت ۱۵ سال اخیر آثار متعددی از او به فارسی منتشر شده‌اند. 

ژان-ماری گوستاو لوکلزیو، اینک ۱۳ سال پس از نوبلیست شدن، ۶۸ سال دارد و در فرانسه به زندگی خود ادامه می‌دهد.

ژان-ماری گوستاو لوکلزیو

تا پیش از اعطای جایزه «نوبل» ادبیات ۲۰۰۹ بسیاری از منتقدان و استادان ادبیات ایالات متحده هرگز نام هرتا مولر آلمانی‌زبان را نشنیده بودند. اما آکادمی سوئدی در این سال «نوبل» ادبیات را برای آن‌چه «با تمرکز بر شعر و نثر ساده دورنمای زندگی کسانی را که زندگی‌شان مصادره شده به تصویر کشیده‌است» عنوان کرد به هرتا مولر اعطا کرد؛ جایزه‌ای که باز هم جنجال آفرید!

اما هر چند عده‌ای این انتخاب را سیاسی می‌دانستند، مولر که در ۵۶سالگی «نوبل» را به خانه برد، پیش از آن آثاری چون «زمین‌های پست»، «گذرنامه»، «سرزمین گوجه‌های سبز»، «قرار ملاقات»، «گرسنگی و ابریشم»، «آونگ نفس»، «اردوگاه عذاب» و ... را خلق کرده بود که یا پیش از دریافت این جایزه ترجمه شده بودند یا «نوبل» سبب توجه برخی مترجمان به برخی از این کتاب‌ها شد. 

این نویسنده و شاعر آلمانی حتی پیش از «نوبل» جایزه «فرانتس کافکا» را در سال ۱۹۹۹ و جایزه بنیاد «کنراد آدناوئر» را در سال ۲۰۰۴ دریافت کرده بود اما با این حال پس از جنجال «نوبل» ۲۰۰۹ نام او دیگر چندان خبرساز نشد. 

هرتا مولر حالا روزهای ۶۸سالگی خود را می‌گذراند. 

هرتا مولر

نوبت به ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی رسید؛ جایزه سال ۲۰۱۰ آکادمی «نوبل» به بارگاس یوسای ۷۴ساله برای «نمایش ساختار قدرت و تصویرهای برنده از مقاومت‌ها، شورش‌ها و شکست‌های فردی» اعطا شد اما باز هم دیدگاه‌های سیاسی و جناحی نویسنده منتخب «نوبل» جنجال ایجاد کرد.

با این حال اما بارگاس یوسا نیز جزء آن دسته از نوبلیست‌هاست که شاید اگر این جایزه هم به او اعطا نمی‌شد چیز زیادی از دست نمی‌داد، چندین اثر از او که حتی به دلیل تمرکز بیشتر روی سیاست نسبت به ادبیات، «پادشاه جنجال‌ها» لقب گرفته، پیش از دریافت «نوبل» به فارسی نیز ترجمه شده بود.

خالق آثاری چون «گفت‌وگو در کاتدرال»، «جنگ آخرالزمان»، «رویای سلت»، «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟»، «روزگار سخت» و ... پیش از «نوبل» نیز جوایز متعددی (همانند جایزه «همینگوی» و «سروانتس») را از آن خود کرده بود. 

با این حال اما از سال ۲۰۱۰ دیگر نام یوسا چندان خبرساز نشده است و او اکنون روزهای هشتادوپنجمین سال زندگی خود را سپری می‌کند.

ماریو بارگاس یوسا

«برای ایجازنویسی، تصویر شفاف، و ارائه تازه‌ای از دسترسی واقعیت به ما»؛ این علت اعطای «نوبل» ادبیات ۲۰۱۱ به مرد ۸۰ساله سوئدی بود. 

توماس ترانسترومر که به عنوان یکی از مهم‌ترین نویسندگان اسکاندیناوی پس از جنگ جهانی دوم شناخته و شعرهایش به بیش از ۶۰ زبان ترجمه شده، نه پیش و نه حتی پس از دریافت «نوبل» جنجالی به پا کرد و نه چندان خبرساز شد. این البته به معنای کمبودی در اعتبار ادبی این چهره نیست، چنان که روزنامه «گاردین» درباره او نوشته بود: «اشعار سوررئال ترانسترومر بر ارتباط دنیای درون با جهان خارج متمرکز است» و روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» نیز نوشت: «شاید سابقه تحصیل آقای ترانسترومر در رشته روانشناسی موجب شده‌است که وی علاقه وافری به بررسی دنیای درون انسان داشته باشد. آقای ترانسترومر از خلال اشعار ظریف و چندوجهی خود دنیای درون انسان و رابطه‌اش با طبیعت از طریق تأملات درونگرایانه را بررسی می‌کند».

این شاعر و مترجم سوئدی تنها چهار سال پس از دریافت نوبل و در ۸۴سالگی از دنیا رفت. 

توماس ترانسترومر و همسرش

در ۲۰۱۲ «نوبل» ادبیات بار دیگر به چینی‌ها رسید. در یازدهم اکتبر ۲۰۱۲ آکادمی سوئدی اعلام کرد که این جایزه «به‌خاطر واقع‌گرایی وهم‌آلود آمیخته با داستان‌های عامیانه و تاریخی در آثار مویان» به این نویسنده چینی تعلق می‌گیرد.

مویان ۵۷ساله آثار متعددی مثل «ذرت سرخ»، «ترانه‌های گیاه سیر» و «جمهوری شراب» داشت و جوایز متعددی را هم در کارنامه خود ثبت کرده بود؛ همچون جایزه «کریاما»، «فرهنگ آسیایی فوکوکا»، «نیومن» برای ادبیات چینی و ... 

با این حال «نوبل» به جز برخی حواشی مبنی بر انتقاد از اعطای جایزه به او، اتفاق چندان دیگری را برای مویان رقم نزد. حتی اقتباس از آثار او نیز تا پیش از سال ۲۰۱۲ انجام شده بود.

در حالی که در سال‌های اخیر خبرهای چندانی از این نویسنده چینی به گوش نمی‌رسد، او حالا در ۶۶سالگی به زندگی خود ادامه می‌دهد. 

مو یان

آلیس مونرو نخستین و تنها کانادایی منتخب ادبی «نوبل» است. او در سال ۲۰۱۳، وقتی ۸۲ سال داشت، در جایگاه سیزدهمین زن تاریخ به عنوان «استاد داستان کوتاه‌نویسی معاصر» این جایزه را به خانه برد. 

از این چهره آشنای دنیای ادبیات پیش از اعطای «نوبل» نیز آثار متعددی در ایران و جهان ترجمه و منتشر شده است. این درحالی است که علی‌رغم این‌که مونرو پس از دریافت این جایزه در دهه نهم زندگی خود قرار داشته اما آثار جدیدی نیز از او منتشر شده‌اند. 

نویسنده کتاب‌هایی چون «خوشبختی در راه است»، «دورنمای کاسل راک»، «زندگی عزیز» و... که می‌گوید داستان‌هایش را درباره مردم شهرهای کوچک می‌نویسد چون باور دارد که شهرهای کوچک چون صحنه نمایش برای زندگی بشری هستند، این روزها ۹۰سالگی‌اش را سپری می‌کند. 

آلیس مونرو

پاتریک مودیانو، نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس فرانسوی و برنده جایزه «نوبل» ادبیات سال ۲۰۱۴ نیز از دیگر کسانی است که جایزه «نوبل» هم همانند رویدادهای دیگر فقط بخشی از کارنامه ادبی او را در برمی‌گیرد؛ جایزه آکادمی سوئدی نه برای او آغاز بوده و نه پایان.

البته هرچند «خ‍ی‍اب‍ان ب‍وت‍ی‍ک‌ه‍ای ت‍اری‍ک» اولین رمانی بود که در سال ۱۳۸۰ از مودیانو به فارسی ترجمه شد اما تب ترجمه آثار او شدت گرفت و گفته می‌شود که مترجمان جوان به ترجمه آثار او هجوم آوردند.

 با این حال، برنده جایزه بزرگ رمان فرهنگستان فرانسه در سال ۱۹۷۲، جایزه گنکور در سال ۱۹۷۸ و جایزه دولتی اتریش برای ادبیات اروپا در سال ۲۰۱۲ پس از «نوبل» نیز به نگارش و چاپ آثار خود ادامه داده است، هر چند شاید چندان هم خبرساز نشده باشد. 

مودیانو حالا هفت سال پس از دریافت جایزه «نوبل» ۷۶ ساله است. 

پاتریک مودیانو

منتخب آکادمی سوئدی در سال ۲۰۱۵ بار دیگر یکی از میان زنان بود؛ همچون سال ۲۰۰۷ باز هم برنده جایزه «مدیسی». 

سوتلانا الکسیویچ، نویسنده و روزنامه‌نگار اهل بلاروس «به خاطر نوشته‌های چندصدایی‌اش، و یادبود رنج‌ها و شجاعت‌ها در زمانه ما» در این سال «نوبل» را به خانه برد. 

اعطای این جایزه به او سبب توجه بیشتر مترجمان به این نویسنده بلاروسی شد تا کتاب‌هایی چون «صداهایی از چرنوبیل»، «صداهای شوروی از جنگ افغانستان»، «جنگ چهره زنانه ندارد»، «پسرانی از جنس روی» و ... به زبان‌های مختلف ازجمله فارسی ترجمه شوند. 

الکسیویچ که همانند برخی دیگر، پس از دریافت «نوبل» افتخار چندان دیگری به دست نیاورده، حالا ۷۳سالگی خود را سپری می‌کند. 

البته چندی پیش بود که تهدید به تعطیلی انجمن قلم بلاروس که توسط الکسیویچ اداره می‌شود، خبرساز شد.

باب دیلن هرگز پا به آکادمی «نوبل» نگذاشت اما این جایزه به سرعت برای او حاشیه‌ساز شد. در سال ۲۰۱۶ جایزه این آکادمی برای «بیان شاعرانه و خلاقانه در آهنگ‌های عامه‌پسند آمریکایی» به او اعطا شد اما دریافت «نوبل» توسط او از این‌رو جنجال‌برانگیز شد که نخستین‌بار بود به یک ترانه‌سرا که عمده شهرت او برای خوانندگی و نوازندگی است، جایزه ادبیات می‌دادند. هرچند سال‌ها پیش از آن از او آثاری به فارسی توسط م. آزاد و سعید توکلی (در سال ۱۳۷۷) ترجمه شده بود و پس از آن هم چندین کتاب دیگر از او به فارسی ترجمه شد. 

پس از ماجرای «نوبل» تا کنون خبر نگارش زندگی‌نامه‌ای درباره او و البته در مدت اخیر خبرهایی درباره اتهام تجاوز، نام این هنرمند را که حالا ۸۰ سال دارد، خبرساز کرده است.

اما کازوئو ایشی‌گورو که در سال ۲۰۱۷ و در سن ۶۳سالگی «نوبل» ادبیات را دریافت کرد، جزء آن دسته از نوبلیست‌ها به نظر می‌رسد که فعالیت ادبی‌شان پس از «نوبل» نیز قابل توجه است. 

خالق آثاری چون «وقتی یتیم بودیم»، «هرگز رهایم مکن» و «غول مدفون»، اخیرا و پس از دریافت «نوبل» رمان تازه‌ای با عنوان «کلارا و خورشید» را خلق کرده است که از منظر موضوعی که به آن پرداخته شده واکنش‌های بسیاری را دربرداشته است. این نویسنده ضمن انتشار این رمان‌ حتی اظهارنظری را مبنی بر این‌که «در آینده پیش رو ممکن است ماشین‌ها با رمان‌نویسان رقابت کنند و شاید از آن‌ها پیشی بگیرند» کرده بود که خبرساز شد. 

علاوه‌بر این، جای گرفتن نام ایشی‌گورو در میان برندگان نوبل توجه‌های بیشتری را به سمت ترجمه آثار او معطوف کرد. و اخیرا نیز نام او در میان نامزدهای اولیه جایزه «بوکر» دیده شد. 

اولگا توکارچوک، نویسنده، شاعر، فیلم‌نامه‌نویس و روان‌شناس لهستانی نیز یکی دیگر از زنان نوبلیست بود که در سال ۲۰۱۹  جایزه «نوبل» ادبیات سال ۲۰۱۸ را دریافت کرد.

نویسنده «بچه‌های سبز»، «پروازها»، «گاوآهن خود را روی استخوان‌های مرده بکش» و... که در ۵۷سالگی و با یک سال تاخیر «نوبل» را به خانه برد، در همان سال ۲۰۱۸ جایزه «من بوکر» را هم دریافت کرد. 

توکارچوک که حالا ۵۹سال دارد، مدتی پس از دریافت «نوبل» از تاسیس یک بنیاد ادبی برای حمایت از نویسندگان و مترجمان خبر داد.

اما دو سال قبل، بار دیگر انتخاب آکادمی سوئدی به نحوی حاشیه‌ساز شد که می‌توان گفت بی‌آن‌که برنده جایزه کاری کند، هنوز نامش بر سر زبان‌ها است.

پیتر هاندکه، نویسنده اتریشی به خاطر آن‌چه «فعالیتی مؤثر به همراه نبوغ زبان‌شناسی‌ای که حد و ویژگی تجربه انسانی را کشف کرده‌ بود» عنوان شد در سال ۲۰۱۹ به عنوان برنده «نوبل» ادبیات معرفی شد. 

این انتخاب انتقادهای زیادی را نسبت به آکادمی نوبل برانگیخت چون هاندکه در دوره جنگ بوسنی از نیروهای صرب پشتیبانی کرده بود و فردی نژادپرست به شمار می‌رفت. البته او پیش‌تر در سال ۱۹۷۳ جایزه «گئورگ بوشنر» و در سال ۲۰۰۹ نیز جایزه «فرانتس کافکا» را دریافت کرده بود. 

و در نهایت، سال گذشته بود که «لوییز گلیک» شاعر آمریکایی برای «صدای شاعرانه متمایزی که با زیبایی ساده تجربه‌های شخصی را جهانی کرده است» به عنوان برنده «نوبل» ادبیات ۲۰۲۰ معرفی شد و این جایزه را به دلیل شرایط کرونایی در خانه‌اش دریافت کرد. 

این انتخاب آکادمی هم تا حدی بحث‌برانگیز بود و حتی عده‌ای از منتقدان و صاحب‌نظران می‌گفتند تا آن زمان نام او را نشنیده بودند. با این حال اما گلیک در سن ۷۸سالگی به عنوان آخرین نویسنده نوبلیست تا کنون انتخاب شد. و پس از آن هنوز موضوع دیگری این زن را خبرساز نکرده است. 

اما در پایان شاید این نگاه ۲۰ساله پرسشی را در ذهن ایجاد کند، آن هم این‌که چرا «نوبل» عموما به سراغ افرادی می‌رود که به نظر در پایان راه مسیر ادبی خود هستند؟ یا این‌که چرا عموما از نویسندگان پس از دریافت «نوبل» دیگر فعالیت ادبی خبرسازی دیده نمی‌شود؟

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۴۰۰-۰۷-۱۴ ۰۸:۲۵

امسال ایسنا در خصوص معرفی برندگان نوبل و اخبار مرتبط با آن خیلی عالی بود، خدا قوت، دمتون گرم. انشاءالله یه روزی نوبت به ایرانی ها هم برسه.