دو سالی است که شروع پاییز و ماه مهر برای دانش آموزان فصلی متفاوت از سالهای قبل را رقم زده است و مشکلاتی را در حوزه آموزش بر سر راه شان قرار داده است؛ اما این تفاوت برای کودکانی که به هر دلیلی در زمره کودکان استثنایی هستند بر سر راه شان نه تنها مشکل قرار داده است بلکه گاهی باعث توقف روند آموزششان نیز شده است.
امیر شریفی، مربی کودکان اوتیسم با اشاره به اینکه یکی از اولین مشکلاتی که اوتیسم ایجاد میکنند نقص توجه است، عنوان کرد: آموزش مجازی عملاً برای کودکان مبتلا به اوتیسم بیفایده است.
وی ادامه داد: نگاه کردن به صفحه گوشی و شنیدن صدای معلم از پشت تلفن، نیاز به توجه زیادی دارد که بچههای اتیسم نمیتوانند انجام دهند؛ زیرا بچههای مبتلا به اوتیسم زمانی که مربی کنارشان هم هست به راحتی یاد نمیگیرند.
وی افزود: حتی یک روز وقفه هم در آموزش کودکان مبتلا به اوتیسم تأثیر زیادی دارد و این دو سال بدون آموزش بودن این کودکان باعث شده است هر چیزی که در این سالها بافته شده بود تخریب شود؛ زیرا مربیها نیز حاضر به برگزاری کلاسهای حضوری و خصوصی نبودند به همین خاطر مشکلات زیادی به وجود آمد و بسیاری از کودکان دچار افت آموزشی شدند.
محمد نوری، مدیر دفتر فرهنگ معلولین، نیز در گفتوگو با ایسنا بابیان اینکه معلولین مشکلات متعددی ازنظر آموزش و تحصیل دارند، عنوان کرد: برای دانش آموزان معلول نیز آموزش ها به صورت مجازی است و در برخی موارد برای نابینایان و ناشنوایان رابطها به آن سر میزنند؛ اما برای سایر معلولین این رابطه وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه نباید دانش آموزان را رها کرد که وقتشان به بطالت بگذرد، افزود: به دلیل اینکه دانشآموزان به مدرسه نمیروند باید کتابخانههایی وجود داشته باشند که افکار آنها را تأمین کنند.
نوری بیان کرد: در دو سال شیوع کرونا، برخی از کشورها کتابخانههای متعددی برای معلولین تجهیز کردند تا بتوانند به صورت امانی در اختیار معلولین قرار بدهند تا در این ایام معلولینی که در خانه هستند از طریق مطالعه وقت خود را سپری کنند.
وی افزود: برای دانش آموزان معلول در پایههای مختلف نیز کتابهایی در نظر گرفتند و بین کتابخانههای محلات توزیع کردند و دانشجویان و مربیان نیز گروههایی را تشکیل دادند که کتابها را به صورت کتابخانه سیار به دانش آموزان معلول دهند؛ اما متأسفانه در ایران از این زمینهها غفلت شده است.
مدیر دفتر فرهنگ معلولین بیان کرد: حدود ۱۰ درصد جامعه ایران را معلولین مادرزادی و حادثهای تشکیل میدهند؛ اما تولیدات فرهنگی برای آنها بسیار کم است؛ مثلاً کتابهای بریل و صوتی برای نابینایان کم است و کتاب متناسب برای افراد مبتلا به اوتیسم وجود ندارد.
نوری افزود: در تهران نیز به عنوان پایتخت نیز تعداد کمی کتابخانه و به صورت جزئی برای نابینایان وجود دارد و برای سایر معلولین اصلاً وجود ندارد.
وی ادامه داد: در آموزشهای هنری نیز در برخی کشورها از معلمان و عموم مردم کمک گرفتند و افراد در محلهای عمومی به دانش آموزان معلول نقاشی و یا سایر کارهای هنری آموزش میدهند و به معلولینی که در سنین بالاتر هستند کارهایی مانند تایپ، نویسندگی و... آموزش میدهند تا در آینده بهعنوان شغل از آن استفاده کنند.
وی بابیان اینکه سازمان بهزیستی، آموزش استثنایی و NGO ها باید دستبهدست هم بدهند، اظهار کرد: مردم پایکار هستند و اگر در هر شهر یا روستایی اعلام شود قطعاً افرادی اعلام همکاری میکنند؛ اما مدیریت این قضیه مهم است.
مدیر دفتر فرهنگ معلولین تصریح کرد: بیش از یک هزار و ۲۰۰ NGO در بخشهای مختلف حوزه معلولین فعالیت میکنند که باید مدیریت شوند.
وی با اشاره به اینکه به عنوان یک NGO کارهای فرهنگی انجام میدهیم؛ اما در برخی از زمینهها مجوز نداریم، بیان کرد: طرحی مبنی بر اینکه در محلهها برای معلولین کلاسهای مرتبط با سنینشان برگزار کنیم را معرفی کردیم و اعلام کردیم که هزینههای آن را نیز تامین میکنیم؛ اما از آن استقبالی نشد و با سردی برخورد شد.
وی با تأکید بر اینکه در کشورهای مختلف از معلولین به عنوان سرمایه ملی یاد میشود، بیان کرد: همان طور که در ایران نفت و گاز سرمایه ملی قلمداد میشود در جهان با معلولین نیز به عنوان یک سرمایه برخورد میشود؛ زیرا آمار بزهکاری در معلولین پایین است و از طرف دیگر اکثر معلولین ضریب هوشی بالایی برخوردار هستند.
مدیر دفتر فرهنگ معلولین ادامه داد: نابینایی در ایران داریم که پنج سال استاد نمونه دانشگاه شد همچنین دختر نابینا و ناشنوا مطلق داریم که قبل در ۲۰ سالگی دکترا گرفت. از این نوع افراد تعداد زیادی در شهرها وجود دارند که ناشناخته ماندهاند.
وی بابیان اینکه طرحی به عنوان طبیعتگردی برای معلولین مطرح شد؛ اما اجرائی نشد، اظهار کرد: دورهمی برای معلولین به ویژه نابینایان و ناشنوایان ضروری است و آموزش استثنایی میتوانستد این فضا را مهیا کند تا معلولین با یکدیگر دیالوگ برقرار کنند و این دیالوگها مدیریت و افکار آنها جهتدهی شود.
آموزش مجازی و چالش های ناشی از آماده نبودن زیر ساخت های آن برای دانش آموزان معلول و استثنایی که تحصیل و آموزش برای شان روزنه ای امید به آینده و زندگی بهتر بود تبدیل به یک بحران و دلیلی برای ناامیدی شدن و احساس محدویتکردن شده است و باعث شده فعل های خواستن و توانستنی که در مدرسه صرف کرده بودند را به فراموشی بسپارند.
انتهای پیام
نظرات