احسان عبدیپور در حاشیه نشست تخصصی انجمن قصهگویی هرمزگان، در گفت و گو با ایسنا، افزود: واقعیت این است که بیشتر از آنکه بخواهم بار را بر دوش خلاقیت یا توانایی فنی بگذارم، بار را بر دوش جغدوارگی، خیره شدن و نگاه کردن به آدمها و ماجراهای آنها میگذارم.
وی با بیان اینکه رویداد در محیط، ۵۰ درصد قصه است اما اینکه چه پردازشگری میخواهد با آن قصه مواجه شود مهم تر است، خاطرنشان کرد: اینکه خرده موقعیتها را با توجه به رشدی که کردهایم به سوژههای خاص تبدیل کنیم هنر است.
این نویسنده با اشاره به اینکه حادثه از بیرون رخ می دهد اما مهم، ذهن آماده است که میتواند مثل برق آن را بگیرد. حال می پرسید این ذهن چطور آماده می شود؟، عنوان کرد: به هزار طریق ذهن این آمادگی را پیدا می کند، ذهنی که تعهد اجتماعی نداشته باشد و همه چیز عالم برایش به یک سمت باشد و ذهنی که رنج و درد آدمها برایش مهم است.
وی ادامه داد: پس اول از هر چیز تعهد و اینکه دغدغهات را در قالب داستان ارائه کنی مهم است. اساسا وقتی کسی حواسش به پیرامون نیست و آدم های دیگر برایش مساله نیستند هر چقدر هم تغذیه شود موثر نیست.
این کارگردان برجسته کشوری با بیان اینکه برای تبدیل وقایع زندگی به داستان، مرز بین زندگی و داستان وجود دارد که به لحاظ تکنیکی به آن جستارروایی میگویند، افزود: جستار روایی حادثه و اتفاق مستندی است، که با تکنیکهای داستاننویسی نوشته میشود.
عبدیپور با اشاره به اینکه حادثه مستند را یک خبرنگار یا روزنامهنگار هم میتواند بنویسد. ولی هیچ وقت آن نوشته اثر ادبی نمیشوند اما هستند آدمهایی که اتفاقاتی را که افتاده با ابزار ادبیات مینویسند و ماندگار میکنند، بیان کرد: خواندن جستار کمک خوبی به شما میکند تا برای تبدیل اتفاقات کوچک زندگی، به ابر موقعیتهایی که هیچ خوانندهای نتواند پلک بزند؛ اقدام کنید.
انتهای پیام
نظرات