در سالهای اخیر، یکی از مصادیق خشونت علیه حیوانات، کشتار آنها و یا برخوردهای اجتماعی ناشایست توسط شهروندان است و اخباری که از کشتار و اسارت سگ و گربههای بیسرپرست شهری منتشر میشود، هر دو دسته از شهروندان؛ چه آنها که دوستدار حیوانات هستند و چه آنها که دل خوشی از حیوانات ندارند را آزار میدهد.
از جمله دلایل سگ و گربه کشی، ازدیاد جمعیت این حیوانات و اخباری است که از حملات و ناهنجاریهای اجتماعی ناشی از حضور آنها دست به دست میشود، اما به نظر میرسد واکنشهای مقطعی مثل کشتار دسته جمعی آنها نه تنها راه حل قطعی برای کاهش جمعیت این جانداران شهری نیست که خود سبب افزایش خشم اجتماعی و حرکتهای عمومی برای مقابله با این راهکار است.
ابراهیم طرفهنژاد، دامپزشک حیوانات خانگی در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: یکی از دلایل ترس اجتماعی و برخوردهای غیر اصولی با حیوانات شهری، شناخت ناکافی از آنها است.
به گفته وی، عدم شناخت حیواناتی که در کنار ما و در شهرها زندگی میکنند، باعث تجاوز به حریم شخصی آنها و واکنشهای تندشان و در نتیجه آسیب دیدن اجتماع میشود، بنابراین بهترین راه برای کاهش ناهنجاریهای ناشی از حضور سگها و گربهها در شهر، شناخت حیوانات و یافتن راه برخورد مناسب با آنها است.
طرفهنژاد با اشاره به اینکه هر موجودی ممکن است در شرایط خاص به انسانها حمله کند، افزود: شناخت کافی از خلقیات این حیوانات و انجام کارهایی توسط انسان، احتمال حمله آنها را کمتر میکند، به عنوان مثال سگی که به تازگی زایمان کرده است روحیه نگهبانی بسیار بالایی دارد، تا جایی که اگر انسان و هر موجود غریبه دیگر به او یا تولههایش نزدیک شود، به طور طبیعی به آنها حملهور خواهد شد، بنابراین انسانها در چنین شرایطی باید به حساسیت حیوان شناخت و درک لازم داشته باشند.
این دامپزشک و رفتارشناس حیوانات،ترس، مشکلات فیزیولوژیک و هاری را از دیگر دلایل حمله سگ و گربهها برشمرد و افزود: انسانها باید بدانند که نزدیک شدن و یا اذیت کردن هر موجودی، میتواند خطرآفرین باشد و بنابراین بهترین کار برای پیشگیری از بروز حوادثی مثل حمله آنها دوری و تماس حداقلی با آنها و نه فرار و اذیت کردنشان است.
مجتبی طباطبایی-پژوهشگر اخلاق محیط زیست هم در این مورد به ایسنا گفت: سگها و گربهها بعد از زندگی طولانی در کنار انسانها به حیواناتی اهلی و کاملا وابسته به انسان تبدیل شدهاند و بهترین جا برای آنها نزدیکی به انسانها است، این موجودات در جایی که جمعیت انسانی هست میتوانند زندگی کنند.
وی در ادامه گفت: واکنش سگها و گربهها کاملا وابسته به رفتاری است که از انسانها دیدهاند و این یکی از نکاتی است که در منابع معتبر «مدیریت جمعیت حیوانات بیسرپرست» بر آن تاکید میشود. به عنوان مثال، در جوامعی که واکنشها نسبت به حیوانات شهری بد باشد، سگها و گربههای منطقه به مرور زمان فاصلهای توأم با ترس و خشونت از انسان حفظ میکنند و در مقابل، در جوامعی که انسانها ارتباط خوبی با این حیوانات ذاتا اهلی برقرار کنند و یا اصطلاحا آنها را دستی کنند، رفتارهای خشن حیوانات تا حد زیادی کاهش پیدا میکند.
این پژوهشگر اخلاق محیط زیست خاطرنشان کرد: در کنار اینکه باید به حقوق حیوانات و برخورد خوب اجتماعی با آنها مبادرت کرد، نباید این را هم فراموش کرد که ازدیاد جمعیت موجودات بیسرپرست و عدم رسیدگی به زیست سالم آنها، خود دغدغهای اجتماعی و بهداشتی خواهد بود که البته توجه به آن و طراحی راههای حل این دغدغه، خود به نوعی احترام گذاشتن به حقوق حیوانات و پیشگیری از خشونت علیه آنهاست.
طباطبایی با تاکید بر اینکه کنترل اصولی جمعیت سگ و گربهها، هم تامین کننده منافع شهروندان و هم ضرورتی برای این حیوانات که بدون انسان زندگی خوبی را در خیابانها تجربه نمیکنند است، افزود: سازمان بهداشت جهانی(WHO) از سال ۱۹۹۰، دردستورالعملهایی از کشورها خواست که به جای کشتار، از روشهای جایگزین مانند آموزش و قانونگذاری و عقیمسازی استفاده کنند، بنابر همین دستورالعملها، امروزه در کشورهای پیشرفته کمتر شاهد کشتار حیوانات شهری هستیم.
پژوهشگر حوزه اخلاق محیط زیست معتقد است کشتار حیوانات علاوه بر اینکه خشونت علیه آنها است، تاثیری بر کنترل جمعیتشان ندارد و البته روند عقیمسازی و رهاسازی هم همراه با آموزش و قانون گذاری مثمر خواهد بود.
وی در همین زمینه با بیان تجربه موفق در ایتالیا گفت: تا پیش از سال ۲۰۰۰، در ایتالیا برای مقابله با افزایش جمعیت گربهها، پروژه گسترده عقیمسازی آغاز شد، اما همزمان با این اقدام، مردم ایتالیا، با تولهکشی از گربهها، فرآیند کنترل جمعیت را مختل میکردند، این در حالی است که از سال ۲۰۰۰ و آغاز آموزشهای عمومی در خصوص حقوق حیوانات و تدوین قوانین برخورد با حیوانات شهری، موفق به کنترل جمعیت حیوانات به شکل معناداری شده است.
انتهای پیام
نظرات