حسین باغگلی در گفت وگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: در سال ۱۳۲۸ گروهی به نام ماوراءبحار به ایران آمدند و میخواستند یک برنامه توسعه هفت ساله برای ایران بنویسند و بخشهای مختلف، از جمله آموزش و پرورش را بررسی کردند. مسائلی که به عنوان چالشهای آموزش و پرورش مطرح میشود، مسائلی هستند که گویی ۷۲ سال است بهطور ثابت با آنها درگیر هستیم و امروز که آن را میخوانیم احساس میکنیم مسائل مربوط به همین امروز هستند.
وی ادامه داد: در بخشی از آن گزارش آمده که «سازمان آموزش و پرورش ایران دارای ساختار ناکارآمد بوده و با تأکید بر استاندارد بودن بهشدت جلوی نوآوری و خلاقیت را میگیرد. به دلیل تمرکزگرا بودن نظام آموزشی ایران، چه در روشها و چه در مدیریت و اجرا، یک نوع روح تئوریک و تمامیتخواهی در آن به چشم میخورد که در آن هرگونه اصلاحی تنها در مرحله حرف و ایده باقی میماند و تحول در چنین نظامی تبدیل به عمل و واقعیت نمیشود. حقوق معلمان به قدری کم است که برای بسیاری از کارکنان شایستهای که میتوانند وقت و انرژی خود را در راه آموزش صرف کنند، ایجاد کشش و تمایل نمیکند، لذا معلمان به ندرت برای افزایش سطح آگاهی خود تلاش میکنند. تفاوت فاحش بین بودجههای اختصاصیافته به آموزش و پرورش و نیاز واقعی به بودجه در مدارس ایران وجود دارد که همین امر موجب پیچیدهتر شدن شرایط مالی وزارت آموزش و پرورش در ایران شده است».
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش درباره راهکارها نیز گفت: براساس این رویکرد، اگر بنابر این باشد مسئلهای حل شود، باید از راهحل جدید استفاده کنیم. یکی از دشواریهای ما این است که همه ما این چالشها را مطرح میکنیم، اما راهحل جدیدی را برای حل این مسائل مطرح نمیکنیم، یا اگر هم مطرح میکنیم، شرایطی را فراهم میسازیم که امکان اجرای آنها را نداریم.
باغگلی با اشاره به وجود شکاف جدی میان حوزه نظر و عمل اظهار کرد: یکی از بزرگترین چالشهای امروز ما این است که بخش اعظمی از آدمهایی که در حوزه تعلیم و تربیت حضور دارند یا نظری صرف هستند یا عملی صرف. نظریها باورشان این است که ما حرفهای خیلی خوبی میزنیم و آنها بروند و تلاش کنند برای پیاده سازی نظرها و آن دیگری می گویند این ما هستیم که در میدان عمل هستیم و صاحبان نظر متوجه نیستند کف میدان و مدارس چه خبر است و اگر پنج تا دانشآموز را به دستشان بدهید، نمیتوانند اداره کنند.
درجه آزادی عمل استانها و مدارس را باید بالا ببریم
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در ادامه اظهار کرد: باورم بر این است که اگر ما به مدل برسیم، به استناد آن مدل میتوانیم در در مدل های بزرگ هم کار انجام بدهیم. یکی از چالشهای ما در نظام آموزش و پرورش تمرکزگرایی و سیر بالا به پایینی بوده و خلاقیت ما را از بین برده است. اتفاقاً ما نیازمند این هستیم که فرصتهای اختصاصی را به حوزه عمل تعلیم و تربیت بدهیم و درجه آزادی استانها و شهرستانها و مدارس را بالا ببریم. من این را میپذیرم که شما بگویید آقای باغگلی! فکر میکنید اگر الان در میناب به مدرسهای آزادی بدهیم، همین الان او میتواند بهترین کار را انجام بدهد؟ من میگویم نه، چون او در یک رویکرد ۷۰ و بلکه ۱۰۰ ساله به تمرکزگرایی عادت کرده است و قطعاً بهمحض اینکه به او آزادی بدهید، یک مرتبه شکوفا نمیشود و نیاز به زمان دارد تا این اتفاق بیفتد و به کمکها و همراهیهایی نیاز دارد.
باغگلی گفت: اما هر وقت این کار را بکنیم به این مرحله گذار نیاز داریم. اگر ما ۲۰ سال پیش این کار را کرده بودیم، الان آن دوره گذار تمام شده بود. اگر امروز شروع کنیم، ۱۰ سال دیگر آن دوره گذار تمام میشود، ولی اگر با مدل فعلی پیش برویم، باید ۱۰۰ سال دیگر دوباره همین جا بنشینیم و درباره همین چالشها صحبت کنیم.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با بیان اینکه مهمترین و کلیدیترین و قلب تپنده در نظام آموزش و پرورش، نیروی انسانی است عنوان کرد: البته نیروی انسانی در مقام عمل. ولی قبل از نیروی انسانی باید بپذیریم که آموزش و پرورش در هر جامعهای بستری است که اتفاقات مرتبط با آن جامعه در این بستر رخ میدهد. یعنی اگر قرار است اقتصاد ما پویا شود، امنیت ملی ما بالا برود، نشاط جامعه تغییر کند، گذرگاه آن حتماً اینجاست، چون داریم هویت فردی و اجتماعی و دینی و ملی و همه چیز کودکان و نوجوانانمان را در این تجربه شکل میدهیم.
باغگلی گفت: بنابراین هر قدر این عرصه از پویایی و خلاقیت بیشتری برخوردار باشد، هر قدر بومیتر و متناسب با شرایط باشد، هر قدر این هدف را بپذیرد که ما در دوران تحلیل داریم برای بچهها معنای زندگی تولید میکنیم، آن موقع میتواند تضمینکننده اتفاقات دیگر باشد.
اجرای کامل سندتحول طی ۴ سال امکان پذیر نیست
وی درباره برنامه خاص وزارتش نیز گفت: اگر بخواهم از حیث برنامهای بگویم، خدمت آقای رئیسی هم عرض کردم که اگر کسی پیدا شد و به شما گفت که سند تحول را چهار ساله برای شما اجرا میکنم، بدانید که حرف دقیقی نیست، چون بنده خودم عضو گروه پژوهشگران پشتیبان سند بودم و با توجه به حوزه تخصصیام مطالعات مربوط به تربیت دینی و اخلاقی کودکان و نوجوانان ایران را گروهی به عنوان پشتیبان سند که من هم عضوی از آن گروه بودم انجام دادیم. گفتم من چون سند را میشناسم و ابعادش را میدانم و متوجه هستم که به زیرساختها و فرهنگی نیاز دارد که در حال حاضر وجود خارجی ندارد، بنابراین بیهوده نمیتوانیم به جامعه قول بدهیم که در ظرف این چهار سال سند تحول را تماماً اجرا کنیم. ما به چند محور ورود پیدا میکنیم.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش افزود: در دنیا هیچ کشوری را از دیکتاتورترین تا مستبدترینشان پیدا نمیکنید که مسئله تعلیم و تربیت جامعهشان را رها کنند. شکل راهبریهایشان با هم متفاوت است. یکی با نگاهی میخواهد خودش رسماً در همه عرصهها حضور داشته باشد و با شدت ورود پیدا میکند و یک کسی با رویکرد تنظیمگرایانه، خیلی نرم کار را پیش میبرد که آدمها فکر میکنند خودشان دارند کار را انجام میدهند، ولی عملاً او برایشان برنامهریزی کرده است. حتی امروز اینها در عرصه تنظیمگری تعلیم و تربیت از مقیاس کشورشان خارج شدهاند و دارند تولید مسیری برای اثرگذاری بینالمللی میکنند. نمونهاش هم سند ۲۰۳۰ است. سند ۲۰۳۰ سندی است که میخواهد کنترل جریان تعلیم و تربیت را به شکل نرم دراختیار بگیرد و جوامع احساس کنند که دارند به انتخاب خودشان در بازی ای مشارکت میکنند، ولی وقتی به لایههای پایینتر میرسیم، میبینیم انتخابهای اینها نیست، بلکه فرهنگی بر آن مصادیق جاری و ساری است.
والدین امکان مطالبهگری از مدرسه را ندارند
وی تاکید کرد: امروز یکی از چالشهای ما این است که در مدارس دولتی، والدین ما امکان مطالبهگری از مدرسه را ندارند و تا حرفی زده شود به آنها گفته میشود که ما همین هستیم. شما اگر با ما مسئله دارید میتوانید فرزندتان را ببرید و در مدرسه غیردولتی ثبتنام کنید. در همه جا نه، ولی بالاخره یک جاهایی با آدمها این طور حرف میزنیم. من نمیگویم باید اختیار آموزش و پرورش در دست والدین باشد، اما تأکید میکنم که والدین باید سهمی برای اظهارنظر درباره کیفیت آموزشی و تربیتی که دریافت میکنند داشته باشند. بنابراین ما در جایی در الگوی راهبری و مدیریتیمان لازم داریم که مردم در وسط میدان به ما کمک کنند و ما در این تعامل، کیفیت را بالا ببریم.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش افزود: بسیاری اوقات در حوزه مدیریت و راهبری، چه در گذشته و چه حالا، تا میگویند قرار است انجمن اولیا و مربیان تشکیل شود و از والدین دعوت میکنند که به مدرسه بیایند، اولین چیزی که به ذهن والدین میرسد این است که اینها پول میخواهند و قرار است ما به آنجا برویم که پولی بدهیم. یکی از مسائلی که باید از آن عبور کنیم این است. این که میگویم باید به شیوه متفاوتی عمل کنیم، در اشکال بسیار متفاوت و متعددی که والدین میتوانند به مدرسه کمک کنند، آنها را وارد بازی کنیم. در بسیاری موارد والدین می توانند در اجرای برنامههای ما به کمک کدرسه بیایند و ایفای نقش کنند و خیلی وقتها هم میتوانند ایدهپرداز باشند.
رتبهبندی معلمان، چند وجهی است/ برای عملیاتی شدن آن تلاش میکنیم
باغگلی درباره اینکه پیرامون معیشت فرهنگیان به طور خاص برنامه شما چیست نیز گفت: ما همان طور که در جامعهمان به متخصصان احترام میگذاریم، به معلمان هم باید احترام بگذاریم. اولین لایه احترامی هم که باید به معلمان گذاشته شود، باید توسط خود دولت باشد. اولین احترام هم این است که باید بتواند سطح معیشت معلمان را به صورت قابل قبولی تأمین و تضمین کند. در اینجا مسئله رتبهبندی موضوعیت پیدا میکند. رتبهبندی از آن موضوعاتی است که ما حتماً به آن ورود پیدا میکنیم و تلاش میکنیم که آن را عملیاتی و اجرا کنیم.
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش تاکید کرد: اما این نکته خیلی مهم است که رتبهبندی صرفاً برای حوزه معیشت معلمان نیست. البته روی آن هم تأثیر دارد. ما غیر از رتبهبندی هم باید به معیشت و نیازهای معلمان هم توجه کنیم اما در رتبهبندی چون یک عامل مالی هم در آن دخیل است، باید توجه داشته باشیم که تنها عنصرش مالی نیست، بلکه زمینهای برای توانمندسازی معلمان، انگیزهمند کردن آنها برای تحرک و تلاش هم هست. بنابراین یک موضوع چندوجهی است و به دلیل همین چندوجهی بودنش برای ما اهمیت دارد و ما اجرای آن را پیگیری خواهیم کرد.
انتهای پیام
نظرات