این روانشناس و مترجم کتابهای روانشناسی در گفتوگو با ایسنا درخصوص وضعیت کیفی و علمی کتابهای روانشناسی در سالهای اخیر و مسئله کتابسازی در این زمینه اظهار کرد: کتابهای خوبی در این زمینه در کشور ما وجود دارد؛ یعنی کتابهای خوبی در سالهای اخیر منتشر شدهاند. منتها تعداد کتابهایی که ضعف دارند، بیشتر است که این دلایل متعددی دارد.
او سپس با اشاره به دو گروه کتابهای روانشناسی افزود: بخشی از اینها کتابهای آکادمیک هستند، بخشی هم کتابهایی هستند که مخاطب عموم را هدف قرار میدهند. هر کدام از اینها ضعفهایی دارند که بعضا بینشان مشترک است، برخی از ضعفها هم البته مختص کتابهایی است که برای عموم منتشر میشوند.
همدمی با بیان اینکه ترجمه کردن کتاب یکجور کلاس گذاشتن شده است، گفت: بسیاری از افراد برای اینکه نشان دهند رزومه دارند، سراغ ترجمه میروند. در واقع هدف آنها ترجمه نیست، هدفشان این است که بگویند کتاب دارند و بنابراین خیل بسیار زیادی از افراد با هدف اینکه بگویند کتاب دارند، ترجمه میکنند و طبیعتا این کیفیت ترجمهها را پایین میآورد. من فکر میکنم در زمینه روانشناسی، مترجم خوبی که مترجم حرفهای این رشته باشد، کم داریم. در واقع ترجمهها به قدر کافی حرفهای نیست و این مشکلی است که هم کتابهای عمومی و هم کتابهای تخصصی روانشناسی را دچار خود کرده است.
این روانشناس سپس در مورد کتابهای زرد نیز بیان کرد: این روزها کتابهای روانشناسی عامهپسند به خوبی فروش میروند و این به آن معناست که کارکرد دارند، یعنی به یک نیاز پاسخ میدهند. ولی آیا میتوانند مفید باشند؟ بله، اگر قواعد را رعایت کرده باشند.
همدمی ادامه داد: کتاب روانشناسی عامهپسند، کتابی است که مخاطب عمومی را هدف قرار میدهد اما لزوما زرد نیست؛ ممکن است که زرد هم باشد. منظورم این است که کتابهای روانشناسی عامهپسند برای مخاطب عمومی است؛ مثل موسیقی پاپ. در موسیقی پاپ، هم موسیقی خوب داریم و هم موسیقی ضعیف، در مورد کتابهای روانشناسی عامهپسند هم همینطور است. اما درک کتابهای زرد خیلی سادهتر است و گاهی هم چیزهایی در این کتابها هست که مخاطب میخواهد آنها را بخواند. گاهی این تمایل مخاطب به مطالعه یا شنیدن یکسری از اطلاعات است که او را به این سمت میبرد.
او سپس گفت: بنابراین یک دلیل این است ولی اینگونه نیست که همه کتابهای روانشناسی عامهپسند، کتابهای منفی باشند. کتابهای عامهپسندی هم هستند که بسیار مثبتاند اما بخش بسیاری از کتابهای روانشناسی عامهپسند در کشور ما کتابهای زرد هستند چون فروش خوبی دارند. بنابراین ناشران هم به طرف آنها ترغیب میشوند و مترجمان هم همینطور. مترجمی که هشت ماه وقت میگذارد تا یک کتاب جدی را منتشر کند، اما در نهایت این کتاب فروش نمیرود، طبیعتا به آن سمت سوق پیدا میکند.
میثم همدمی همچنین خود را طرفدار ترجمه کتابهای روانشناسی اعلام کرد و درباره تعدد کتابهای ترجمه نسبت به تالیف در این زمینه اظهار کرد: اگر بنا باشد کتابی را طبق استاندارد تالیف کنیم، خیلی کار سختتری است تا ترجمه. برای مثال، من اگر بخواهم کتابی در مورد افسردگی بنویسم، مطالعهای که باید داشته باشم، منابعی که باید استفاده کنم و زمانی که باید بگذارم به مراتب بیشتر از زمانی است که میخواهم کتابی را ترجمه کنم، پس کار منطقی این است که مثلا اگر یک کتاب خوب در مورد افسردگی وجود دارد من آن را ترجمه کنم.
او در ادامه گفت: البته معمولا تالیفها، ترجمههای گردآوریشده و وصلهپینه هستند و به آن معنا تالیف نیستند. بدبختی دیگر این است که کتابهای مطرح علمی و روانشناسی در یک بازه زمانی، بین چهار تا هفت سال تجدید ویرایش میشوند، اما در ایران میبینیم که کتابی در دهه ۷۰ نوشته شده و هنوز هم چاپ میشود، این چیزی است که تالیف را تهدید میکند. حتی ممکن است یک کتاب تالیفی، ترجمه و گردآوری باشد و بعد هم افرادی که آن را تالیف میکنند معمولا دیگر آن را بازبینی نکنند. برای مثال انتشارات سمت کتابی در زمینه روانشناسی فیزیولوژیک دارد که برای اواخر دهه ۶۰ است، این فاجعه است. آنقدر تغییرات رخ داده اما هنوز دانشجویان این کتاب را میخوانند. بنابراین من فکر میکنم روانشناسی به عنوان یک علم باید ترجمه شود، البته که ترجمه هم زیاد است، اما ترجمه خوب کم است.
این مترجم به وضعیت بازار کتاب هم اشاره و بیان کرد: اوضاع بازار کتاب خراب است و فکر نمیکنم این فقط به کتابهای روانشناسی محدود باشد. همین کار را دشوار میکند، وقتی بازار کتاب خراب است و افراد به دلیل مسائل اقتصادی به سراغ خرید کتاب نمیروند، در این شرایط کتابهایی که فروش میروند هم کتابهای زرد هستند، بنابراین مشکلی که وجود دارد این است که افرادی که در این زمینه کار میکنند وسوسه میشوند به سراغ ترجمه کتابهای زرد بروند؛ چون حتی بعضی ناشران بزرگ و مخاطبان اینگونه کتابها را میخواهند.
او در پایان با انتقاد از عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه سانسور کتابهای روانشناسی گفت: وزارت ارشاد باید همراهی بیشتری کند. بعضی مواقع در ممیزی با کتابهای علمی جوری برخورد میکنند که شگفتآور است و با این حال من کتابهای زردی را میبینم که در آنها چیزهای عجیبی و غریبی چاپ شده، البته این هم باید چاپ شود. اما مثلا من یک کتاب علمی کار کردهام و ۲۰ درصد آن حذف شده، بنابراین همه اینها دلسردکننده است تا فرد کمکم سراغ کتابهای زرد برود.
انتهای پیام
نظرات