حامد کاملنیا در گفتوگو با ایسنا در خصوص اهمیت ویژگیهای مختلف در مکانیابی یک دانشگاه، اظهار کرد: نگاه به حوزه آموزش عالی در خصوص کاربری آن به سه صورت است. نگاه اول از نظر کالبدی و در نظر گرفتن فضا به صورت تک ساختمان است که در کشورهای مختلف دیده میشوند. این ساختمانها معمولا در شهر در جوار ساختمانهای مشابه خود قرار میگیرند.
وی افزود: نگاه دوم به پردیسهای دانشگاهی یا اصطلاحا کمپهای دانشگاهی است. کمپهای دانشگاهی از دهه ۶۰ قرن بیستم و پس از اعتراضات دانشجویی که صورت گرفت بوجود آمد. دانشگاههای کشور ما نیز در همین راستا از تک ساختمانی به پردیس تغییر یافتند. پردیسها اساسا منظر محور هستند تا ساختمان محور، زیرا در زمینهای بزرگ حاشیههای شهر یا مبادی ورودی شهر ایجاد میشدند. پردیسهای دانشگاهی مانند شهرکهای دانشگاهی کوچکی بودند که امکانات داخلی تفریحی داشت.
عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی ادامه داد: دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه شیراز دو نمونه از پردیسهای دانشگاهی ایران هستند که معمولا در مبادی شهر و نقاط خوش آبوهوا شهر که منظرهای بهتری دارند با سرانه منظر و محیط زیست بالا ایجاد شدند.
ایجاد شهرکهای دانشگاهی با هدف تاثیرگذاری اجتماعی و توسعه چندجانبه
کاملنیا خاطرنشان کرد: نوع سوم دانشگاهها در ایران که در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است شهرهای آموزشی یا شهرکهای آموزش عالی هستند. دو نمونه خوب از این شهرکها شهر آموزشی مصدر در نزدیکی ابوظبی و شهر آموزشی قطر است. ماهیت این شهرکها نه به معنای تک ساختمانی و نه به معنای کمپ دانشگاهی، بلکه ماهیت این شهرکها بیشتر اجتماعی است. هدف این شهرکها بیشتر تاثیرگذاری اجتماعی و توسعههای چندجانبه است.
وی تصریح کرد: باتوجه به اینکه جامعه براساس امکانات خود کدام یک از انواع دانشگاه را انتخاب کند، نحوه جانمایی دانشگاه در شهر نیز تغییر میکند. دانشگاههای کشور ما به طور عمده از نوع دوم هستند و یک پردیس دانشگاهی را تشکیل دادهاند. نوع انتخاب این پردیسها نیز معمولا به صورتی بوده که در مبادی شهر و در نزدیکی شهرها قرار میگیرند.
اولین هدف از ایجاد پردیسهای دانشگاهی دور کردن دانشجویان از جامعه بود
عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی بیان کرد: پردیسها در وهله اول بعد از شروع انقلابهای دانشجویی از فرانسه شکل گرفت و هدف اول ایجاد آنها سیاسی بود. هدف اولیه این پردیسها خارج کردن دانشجویان از مناطق شهری بود تا در صورتی که انقلاب یا تحول سیاسی رخ داد دور از شهرها باشند. به مرور زمان با اجتماعیتر شدن نگاه به این نوع از دانشگاه هدف از ساختمان به تسلط منظر و طبیعت تغییر کرد. زمانی که صحبت از پردیس به میان میآید هدف تنها بخش آموزش نیست بلکه یادگیری در سطوح مختلف مانند یادگیری اجتماعی، استفاده کارآمد از محیط زیست، احترام به طبیعت، نشاط و تحول اجتماع انجام میشود.
فاصله بسیار زیاد پردیسهای دانشگاهی ایران با معیارهای بینالمللی
کاملنیا گفت: در ارزیابی پردیسهای دانشگاهی در ایران باید به این نکته توجه کرد که این دسته از دانشگاهها چقدر توانستند به اهداف زیستی، فضایی و کالبدی خود برسند. این بررسی در دانشگاههای مختلف متفاوت است. برخی از دانشگاهها طبیعت محورتر هستند. از آنجایی که یکی از مهمترین اهداف پردیسها ارتباط با اجتماع، تعامل اجتماعی و رابطه جامعه با دانشگاه است میتوان گفت میان پردیسهای دانشگاهی در ایران باتوجه به معیارهای بینالمللی پردیسهای دانشگاهی، فاصله بسیاری وجود دارد.
حصار میان دانشگاه و جامعه از بین برنده مفهوم پردیس است
عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی اظهار کرد: زمانی که دانشگاه دارای مرز باشد و یک حصار دور خود کشیده باشد تا خود را از شهر جدا کند، جدای از مسائل امنیتی درحال نقد غرض هستیم. ما با کشیدن حصار میان جامعه و دانشگاه مفهوم پردیس را از بین میبریم زیرا یکی از اهداف مهم پردیسهای دانشگاهی ارتباط و تعامل سازنده جامعه با دانشگاه است. پردیسهای دانشگاهی یک مکان اجتماعی و قلب تپنده اجتماع هستند. درحالی که این مرزها در دانشگاههای کشورهای دیگر مانند کمپ هاروارد دیده نمیشود.
دانشگاه فردوسی با ویژگیهای ایدهآل یک پردیس دانشگاهی فاصله بسیاری دارد
وی افزود: پردیس دانشگاه فردوسی مشهد از نظر مکانیابی و همجواری خود با مکانهای طبیعی مانند پارک ملت و باغ آستان قدس، تفکر ابتدایی بسیار خوبی داشته است، درحال حاضر پردیس دانشگاه فردوسی حدودا ۲۷۰ هکتار است که نشان دهنده ابعاد بزرگ آن است. دانشگاه فردوسی از نظر انسجام کالبدی، تنوع زیستی محیطی، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، مشارکت اجتماعی و توجه به بحث سلامت فاصله زیادی با حالت ایدهآل دارد. اما این دانشگاه براساس پتانسیل، الگوهای فضایی و قابلیتهایی که دارد یکی از پر قابلیتترین کمپهای دانشگاهی است، اما باید توجه کرد که چه مقدار از این قابلیتها استفاده میشود.
بزرگترین ضعف دانشگاه فردوسی در بعد نشانهشناسی آن است
کاملنیا ادامه داد: زمانی که به قضاوت یک پردیس میپردازیم هفت مولفه خیلی مهم را بایستی بررسی کنیم که نمیتوان به سادگی در خصوص آنها صحبت کرد. این مولفهها شامل بررسی نظام برنامهریزی آموزشی، برنامهریزی فضایی، نظام دسترسی و حملونقل، نشانه شناسی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی میشود. برای مثال در بحث الگوهای فضایی و نشانهشناسی کالبدی، میتوان گفت که بسیاری از افراد در هنگام مسیریابی در داخلی دانشگاه فردوسی گم خواهند شد. این مسئله نشان میدهد که دانشگاه فردوسی در بعد نشانهشناسی بزرگترین ضعف را دارد. به عبارتی دیگر دانشگاه فردوسی ستون فقرات یا سازمان فضایی لازم را برای نقشهیابی یک مخاطب را ندارد.
عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی خاطرنشان کرد: نشانهشناسی یکی از مواردی بود که مورد بررسی قرار گرفت، اما آنچه که مسلم است این است که دانشگاه فردوسی فاصله زیادی با معیارهای جهانی یک دانشگاه خوب دارد.
وی بیان کرد: در دانشکده معماری دانشگاه فردوسی به مدت هفت سال بر طرح جامع دانشگاه فردوسی کار کردیم. این طرح با هدف نزدیک شدن به مسیر درستتر با کمک بهترین متخصصان انجام شد. دانشگاه فردوسی با ارائه این طرح در سال ۲۰۱۵ برای اولین بار وارد رتبهبندی سبز جهانی و جزو دانشگاههای منتخب دنیا شد. اما متاسفانه این طرح به اتمام نرسیده و کنار گذاشته شد. علت کنار گذاشتن این طرح هم این است که در تمام ساختارهای برنامهریزی منتخب کشورمان تخصص جایی ندارد. معمولا در مرحله اجرایی طرحهایی که به صورت تخصصی کار شده است توسط افرادی که تخصص ندارند و نگاههای متفاوتی نسبت به موضوع دارند به مشکل خواهیم خورد. در این طرح نیز افرادی که قدرت اجرایی دارند با تفکر خود پیش رفته و خیلی برنامه محور نبودهاند.
کاملنیا گفت: هویت ابعاد مختلفی دارد. گاهی از منظر کالبد، گاهی از منظر تاثیر محیط زیستی و ابعاد مختلفی مانند نشانه شناسی و معنایی ایجاد میشود. آنچه که به یک دانشگاه هویت میدهد، درون داد یا زیر ساخت اصلی آن است. ممکن است یک دانشگاه از نظر تاثیری که بر هنر میگذارد هویت خود را پیدا کند. برای مثال دانشگاه مصدر هویت خود را براساس صفر بودن کربن و انرژی خود تشکیل داده است. جدای از تعداد مقالات این دانشگاه در این زمینه، نوع طراحی دانشگاه نیز به صورتی است که علاوه بر اینکه از هیچ انرژی غیر تجدید پذیری استفاده نمیکند، طراحی معماری آن نیز معمارانه است.
عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فردوسی تشریح کرد: در طراحی یک دانشگاه بایستی ابعاد مختلف آن یک حرف واحد را به مخاطبان منتقل کند. این ابعاد میتواند شامل بعد جانمایی دانشگاه، انسجام آن و ارتباط آن با طبیعت باشد. در صورتی که دانشگاه بتواند یک انسجام عملکردی در لایههای مختلف را برقرار کند، بعد نشانه شناسی کالبدی آن نیز فعال خواهد شد. زمانی که ما یک هماهنگی خوب میان اجزاء مختلف دانشگاه برقرار کنیم، تمام مجموعه از یک هویت واحد برخوردار خواهد شد.
هدف دانشگاههای نسل سوم، اثرگذاری اجتماعی است
وی افزود: درحال حاضر دیگر دیدگاه برای انتخاب مکان یک دانشگاه از انتخاب یک کمپ گذر کرده است و به سمت شهرهای آموزشی رفته است. شهرهای آموزشی میتوانند نقش موثری را در آینده یک اجتماع بازی کنند. در مرحله اول بایستی رسالت نوین دانشگاه در جامعه جا بیافتد و در مرحله بعد باید به کالبد دانشگاه توجه کرد. نسل سوم دانشگاهها که شهرهای آموزشی هستند، اثرگذاری اجتماعی را پیگیری میکنند و بر همین اساس مکان خود را شکل میدهند.
انتهای پیام
نظرات