علیرضا آزاد در کانال خود در فضای مجازی در خصوص نقطه مقابل و کلمه متضاد واژه «صلاة»، اظهار کرد: متضاد «صلاة» در معنای فقهی، کلمه «تارکالصلاة» است، اما در آیه ۳۱ سوره قیامت بیان شده است «لاصَدَّقَ وَ لاصَلَّی». در واقع در این آیه صداقت و صلاة و در آیه ۳۲ نقطه مقابل آنها یعنی «وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّی» بیان شده است. بنابراین در مقابل صدق، کذب و در برابر صلی، تولی (=روی برگرداندن و سرکشی) آورده شده است.
وی ادامه داد: قطعاً معنای فقهی نماز با معنایی که در قرآن عنوان شده است، ارتباط محکمی دارد و این صحبتها به معنای نفی ارتباط میان معنای فقهی و قرآنی نماز نیست، بلکه منظور این است که همه استعمالات قرآن از واژه «صلاة» به معنای فقهی آن به کار نرفته است. بنابراین این دیدگاه به معنای بیارتباطی با معنای فقهی نماز نیست، بلکه به معنای عدم انطباق بر معنای فقهی این واژه است.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: در آیه ۳۵ سوره انفال نیز نقطه مقابل صلاة و یا صلاة غیرمقبول را عنوان میکند. در این آیه بیان میشود «وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً ۚ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ»؛ یعنی مشرکان نیز نماز میخوانند و نمازی که ادعا میکنند در کنار خانه خدا و نزد خداوند میخوانند، چیزی جز سوتزدن و کفزدن نیست. برخی افراد در تفسیر این آیه، کفزدن به عنوان تشویق را نیز نهی کردهاند که به نظر من این نگرش، کجسلیقگی در درک این آیه است.
آزاد با بیان اینکه «یکی از معانی نماز، دعا همراه با جلب توجه معبود است»، خاطرنشان کرد: جلب توجه معبود به شکلهای مختلفی صورت میگیرد. به عنوان مثال در آداب دعا گفته شده است که برای استجابت دعا بهتر است اولیاء خدا را یاد کنیم. گویی از این طریق میخواهیم توجه خداوند را جلب کنیم.
وی عنوان کرد: توجه و اقرار به گناه نیز سبب جلب توجه الهی میشود. به عنوان مثال حضرت علی(ع) در دعای کمیل، خود را پایین آورده و خفض جناح میکند و به این شکل میتواند توجه خدا را به خود جلب کند. که در بیت «دو پادشاه در یک ملک نگنجند و دو درویش در یک گلیم بخسبند» نیز به این موضوع اشاره شده است. به طوری که در آداب دعا سعی داریم خود را پایین بیاوریم تا خداوند در ما تجلی پیدا کند.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی افزود: از آن رو که «صلاة» به معنای دعوت و دعا همراه با جلب توجه معبود است، در آیه ۳۵ سوره انفال نیز به تعبیری گفته میشود که انسانهای نابکار گمان میکنند با سوتزدن و کفزدن میتوانند توجه خداوند را جلب کنند. در حالی که جلب توجه خداوند در نماز و آداب آن مانند خفض جناح است به این معنی که در پیشگاه خداوند منیت خود را کنار بگذاریم. خداوند در حدیث قدسی میفرماید: من استجابت دعا را در روزیِ حلال قرار دادهام، اما مردم آن را در فریاد میجویند. در آداب نماز خواندن باید محو در خدا شویم و قطره خود را به دریای الهی متصل کنیم.
آزاد تصریح کرد: در خصوص ۴۶ بار قرارگیری «صلاة» و «اقامه» در کنار یکدیگر چهار تفسیر بیان شده است. یکی از این تفاسیر منظور از آن را برپا داشتن آیین و فریضه نماز در جامعه دانسته است که تفسیر خوبی است، اما همه این تفاسیر با در نظر گرفتن معنای فقهی نماز بیان شده است. برخی دیگر این قرارگیری را به معنای جاری ساختن نماز در تمام ارکان زندگی تفسیر کردهاند. این تفسیر نیز از جمله تفاسیر خوب به شمار میرود. برخی افراد منظور از این به کارگیری را انجام نماز با همه حدود، فرائض، واجبات و... دانستهاند. این تفسیر خوب است، اما از مفهوم موجود در قرآن دور است. برخی دیگر نیز تفسیر اقامه نماز را به معنای استمرار در نماز بیان کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: سوالی که در این خصوص ایجاد میشود این است که چرا واژه قرائت در مورد نماز به کار نرفته است و اقامه نماز مورد استفاده قرار میگیرد؟ بنا بر آنچه در خصوص نماز بیان کردیم، اساساً نماز در قرآن به معنای فقهی بیان نشده است که بتوانیم قرائت را برای آن به کار ببریم. به این ترتیب چنانچه نماز را به معنای ستایش الهی در نظر بگیریم، واژهای به جز اقامه را نمیتوان به آن اطلاق کرد.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی اضافه کرد: نکته کاربستی که در این خصوص وجود دارد این است که در هر عملی باید نماز آن را به جای آورد. بعد ملکوتی و ارتباط ماوراء هر عملی، صلاة آن عمل محسوب میشود. ارتباط عمل با عالم غیب، بعد صلاة و اقامه صلاة آن عمل است و توجه به رعایت قواعد ناسوتی یک امر پرداخت زکات آن عمل است. به عبارتی درس خواندن نیز صلاة خواهد بود اگر در ضمن و روح درس خواندن، خدا را در نظر داشته باشیم و قصد داشته باشیم با انجام این عمل به تقرب خداوند دست یابیم.
آزاد گفت: البته این چنین اعمال و نمازهایی جایگزین نماز فقهی نبوده و کافی نیست، اما منظور ما در این گفتوگو این است که صلاة بیان شده در قرآن صرفاً نماز فقهی نیست، بلکه صلاة بخشی از عمل ما را به آسمان متصل میکند و زکات نیز بخشی از عمل ما را به زمین وصل میکند. بنابراین قرار گرفتن صلاة و زکات در کنار یکدیگر و در آیات قرآن در واقع توجه به بعد عرشی و فرشی امور است و قطعاً هیچ عملی بدون همراهی صلاة و زکات کامل نخواهد بود.
انتهای پیام
نظرات