حسن غفاری در گفت وگویی با ایسنا درباره رویدادهای حوزه عکاسی در سال ۹۹ گفت: به آخر سال که نزدیک میشویم انتظار داریم به پایانی خوشی برسیم ولی اتفاقاتی که در اواخر سال ۹۸ و همچنین ۹۹ رخ داد، کام ما را تلخ کرد. در سال ۹۹ تعداد زیادی از دوستان و عزیزان عکاسمان را از دست دادیم؛ به خصوص استادان بزرگ عکاسی مملکت را که به راحتی کسی نمیتواند جایشان را پر کند. استادی همانند اکبر عالمی که برای ما یک الگوی اخلاقی، فنی و تخصصی بود.
او ادامه داد: در این مدت دچار کم کاری و بیکاری عمومی شدیم و شاهد بودیم که بسیاری از قراردادها و برنامههای سالانه و از پیش تعیین شده عکاسی لغو شد و به اجبار خانه نشین شدیم. به خصوص عکاسانی که در حوزه ایران شناسی، گردشگری یا مردم نگاری فعال هستند؛ البته این افراد پیش از این نیز زیاد مورد توجه نبودند، غالبا افرادی عاملالمنفعه هستند که به صورت خودجوش فعالیت میکنند. آنها برای رعایت پروتکلهای بهداشتی و قطع زنجیره کرونا نتوانستند سفر بروند، خویشتنداری کردند. بسیاری از آنها حتی برای معیشت مجبور به فروش ابزار عکاسی خود شدند.
این عکاس اضافه کرد: خود من در سه نوبت مجبور به فروش دوربین و لنزهایم شدم. دردی را که بیماری کرونا، تورم اقتصادی و تحریم ها برای ما به وجود آورد، به راحتی حل نخواهد شد.
غفاری با بیان اینکه بسیاری از انجمنهای عکاسی در سال ۹۹ فعالیتهای سالانه خود را لغو کردند، تصریح کرد: انجمن عکاسان ایران سالانه برنامه «۱۰ روز با عکاسان» را در خانه هنرمندان ایران برگزار میکرد، اما برای رعایت پروتکلهای بهداشتی و گرانی صنعت چاپ، این رویداد را متوقف کرد.
او در ادامه درباره اثرات مثبتی که سال ۹۹ روی عکاسی داشت، بیان کرد: سال ۹۹ شرایط خاصی هم داشت؛ خالص را از ناخالص و توانمند را از ناتوان جدا کرد. در جامعه ما افرادِ دوربین به دست آنقدر زیاد شده اند که به سختی می توان عکاس را از غیرعکاس تشخیص داد و جدا کرد. همین جا بود که تلنگری به خیلی از اهل فن، رسانه، مردم و مسوولان مربوطه زده شد که این حرفهایها و متخصصها هستند که کارها را با مفهوم و هدفمند و تاثیرگذار به درستی انجام میدهند.
غفاری ادامه داد: عکاسان در سال ۹۹ با توجه به محدودیت های اجباری که بیماری کرونا ایجاد کرد تنوع موضوع برای عکاسی نداشتند. ولی شاهد تولید مجموعههای بسیار تکان دهنده از طرف بسیاری از عکاسان کشور بودیم که از ابتدا روی موضوع کرونا کار کردند و مدام سوژههایی را از بیمارستان، قبرستان و سطح شهر به تصویر کشیدند. اگر قرار باشد روایتی برای تاریخ درباره سال کرونا و آنچه بر سر انسان ها گذشت بیان کنیم، از لابه لای همین عکس هاست؛ به عنوان مثال در تبریز میتوان به آقای کریم متقی اشاره کرد یا در تهران به عکسهای آقای مرتضی نیکوبذل اشاره کرد.
این عکاس اضافه کرد: مهمترین شاخصه سال ۹۹ رسیدن به تعریف عکاسی حرفهای و میدان دادن به عکاسان حرفه ای بود. در این سال توانستیم از خودگذشتگی، توانایی و دانایی را در نگاه عکاسان حرفه ای نسبت به تأثیرات اجتماعی کرونا در جامعه ببینیم.
همچنین از این هنرمند پرسیدیم که عکاسی در سال ۹۹ تا چه حد توانست آینهای برای انعکاس رویدادها و مشکلات اجتماعی باشد؟ پاسخ داد: در سال ۹۹ مناسبات دولتی نسبت به سالهای قبل خیلی کمرنگ بود و تنها مناسبتهای ۲۲ بهمن و ایام محرم تا حدودی مراسمی را به دنبال داشت. درواقع برپایی این مناسبت ها گاهی از طرف دولت لغو و گاهی ازطرف مردم لغو شدند. در دانشگاهها نیز که کلاسها به صورت مجازی برگزار میشدند اساتید سعی میکردند به دانشجویان رشته عکاسی موضوعاتی درباره خانه و خانواده ارائه دهند که نیازی به رفت و آمد نباشد که کسی آسیب نبیند. در واقع نسبت به سال های قبل کمتر درگیر جریان های اجتماعی بودیم و همه چیز در پشت بیماری کرونا پنهان شده بود.
او ادامه داد: در سال ۹۹ شعار ایمنی بر کار مقدم است و رعایت فاصله اجتماعی موجب شد محدودیت عکاسی به وجود آید. خود من در سال ۹۹ به سختی توانستم دو سفر داشته باشم و شرایط و محدودیتهای کرونایی مانع از انجام عکاسی آزادانه میشد؛ میتوان گفت در این سال نسبت به سالهای قبل کمترین تنوع موضوعی و بیشترین تمرکز عکاسی روی موضوع کرونا بود. در سال ۹۹ بخش وسیعی از رویدادها، جشنوارهها و مسابقات عکاسی مرتبط به کرونا بود و احتمالا در سال۱۴۰۰ نیز ادامه داشته باشد.
انتهای پیام
نظرات