این نمایشنامه نویس درباره تازهترین فعالیتهای خود به ایسنا میگوید:این روزها بیشتر فرصت دارم تا به دغدغه نوشتن بپردازم. برای من نوشتن یک علاقه نیست، یک ضرورت است. دو سال از نوشتن دور بودم و حالا بیشتر فرصت دارم طرحها و ایدههای خود را بنویسم.
او با اشاره به شرایط دشوار دوران کرونا اضافه میکند: شرایط کرونا برای همه مردم ما و جهان سخت است. اما همه ما به روزهای روشن آینده امید داریم. زمان و وقتی که دوباره جهان عادی را داشته باشیم، خیلی زود این روزگار را فراموش خواهیم کرد. هرچند جای خالی آنها که دیگر بین ما نیستند تا وقتی هستیم برای ما احساس میشود. ما عزیزان زیادی از هنرمندان و اهالی تئاتر را از دست دادیم. حسرت و فراق آنها درد سختی است. وقتی به این غم سخت فکر میکنم دیالوگ هملت برای من زنده میشود: «در قلب من جنگی به وقوع پیوسته که نمیگذارد بخوابم!» اما هنر تئاتر به ما امید و زندگی را همیشه آموخته است. آرزو دارم خیلی زود روزگار برای همه مردم ما و جهان عادی شود.
کرمی سپس درباره تازهترین نمایشنامههای خود توضیح میدهد: در این چند وقت نمایشنامه«کاش جای این همه استخوان لبهایت برمیگشت» را نوشتم که مهرماه سال گذشته از سوی نشر «عنوان» و با حمایت انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس منتشر و رونمایی شد.
او ادامه میدهد: وقت زیادی از من صرف این نمایشنامه شد و حالا پس از انتشار و در این چند ماه با واکنش و بازخوردی که از چاپ کتاب دریافت کردهام، رضایت بسیار خوبی دارم. برای یک نویسنده هیچ حسی بالاتر از رضایت مخاطب نیست. سبک و شیوه این اثر با کارهای قبلی من تفاوت دارد. بعد از سالها نوشتن تجربه جدیدی در شکل پرداخت را تجربه کردم که دریچه دیگری از درام را برای من روشن کرد. قرار بودآن را مهر و آبان سال گذشته همراه گروه تئاتر شایا اجرا کنم که تعطیلی سالنهای نمایش این امکان را برای من مهیا نکرد و مترصد یک فرصت هستم تا این اثر را اجرا کنم.
کرمی که در حوزه تئاتر کودک هم فعال است، درباره دیگر نمایشنامهای که برای این گروه سنی نوشته، میگوید: نمایشنامه دیگرم «گرگ میاد میبردت» است که سالها در حسرت تمام کردن آن بودم و بالاخره سال گذشته به پایان رسید. این نمایشنامه کودک و نوجوان بهار امسال توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر خواهد شد. نمایشنامه کودک و نوجوان همیشه برای من پر از واهمه و دشواری است. سختتر از هر کاری که نوشته و یا خواهم نوشت. کاری دیگری هم نوشتم به نام«عروس قنات» که توسط نشر نمایش منتشر شد.
او با بیان توضیحاتی درباره جهان نویسندگان در دوارن کرونا اضافه میکند: یکزمان که کرونا نبود و در جهان عادی به کار و علاقه خود توجه داشتیم، دیدگاهم این بود که درامنویس مانند بازیگر و یا حتی کارگردان و سایر هنرمندان فرصت کار محدودی دارد. نوشتن ذوق میخواهد و فرصت که من آن را جهان نویسنده میدانم. انگیزه و شوق هم موضوع مهم دیگری است. در سال گذشته که پاندمی ویروس کرونا فرصت هنر را برای خیلیها محدود کرد، خلوت و تنهایی و جهان درامنویس همچنان باقی است. یعنی برای نویسندهها همیشه فرصت نوشتن هست اگر انگیزه و شوق باشد. وقتی دنیای ما با ویروس دگرگون شده حس میکنم خیلی از نویسندهها آن دلیل همیشگی را ندارند. اما کلمات و نوشتن دنیایی هستند که نویسنده میتواند با این ابزار معنای بزرگ و حقیقی از این دنیای هزار رنگ را خلق کند. گاهی یک کلمه و گاهی چندین جمله میشود دنیایی که تجسم حقیقت و واقعیت است.
کرمی که مانند دیگر همکاران تئاتریاش از وضعیت سخت تئاتر در دوران کرونا دلگیر است، خاطرنشان میکند: حالا که سال نو آغاز شده، میتوانم آرزو کنم که خانواده نجیب تئاتر با رفع این ویروس عالمگیر خیلی زود به شرایط عادی کار و هنر بپردازند. من هم با این شوق و امید برای روزهای بعد در حال نوشتن یک طرح جدید هستم برای اثری دیگر.
او درباره این کار تازه توضیح میدهد: چند وقتی بود به یک دوست هنرمند وعده داده بودم نمایشنامهای برای او بنویسم. بین شکلگیری یک طرح تا پرداخت و نوشتن گاهی زمان زیادی میگذرد. طرح جدید من مجموعه ده تکگویی است. این بار سراغ روایت داستان نخواهم رفت. تکگویی شخصیتهایی که همان مضامین همیشگی این زندگی را تجسم میبخشد. عشق، مرگ، انتظار، سرزمین، تولد و امید مضمون مشترک این تکگوییها با واهمه و درد و شوق است. اثری با عنوان «گاهی صدایم کن دریا» دغدغههای نوشتن این روزهای من است. هر بار که نوشتهای را آغاز میکنم، سختی کار تا زمان پایان حس غریبی دارد. امیدوارم نمایشنامه و مجموعه تکگویی «گاهی صدایم کن دریا» و پایان آن با آخرین روزهای کرونا همراه باشد.
انتهای پیام
نظرات