«شب یلدا/ چله»، «هنر ساختن و نواختن ساز عود» ، «سوزندوزی ترکمن» (ترکمنیدوزی) و «پرورش کرم ابریشم و تولید سنتی ابریشم برای بافندگی»، چهار پرونده ایران بودند که به فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو راه پیدا کردند؛ درحالی که دو پرونده دیگرِ «جشن مهرگان» و «هنر ساختن و نواختن ساز رُباب» از ورود به این فهرست ناکام ماندند.
از طرفی، تاکنون ۲۱ پرونده دیگر به صورت ملی و چندملیتی به فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو راه پیدا کردهاند که از بین آنها پنج مورد به موسیقی مربوط میشود؛ مواردی از جمله ردیف موسیقی ایرانی در سال ۲۰۰۹، موسیقی بخشیهای خراسان شمالی ۲۰۱۰، کمانچه ۲۰۱۷، دوتار ۲۰۱۹ و مهارت ساختن و نواختن عود ۲۰۲۲.
بربت (عود) آخرین پرونده به ثبت رسیده مربوط به موسیقی است ولی همچنان موارد زیادی در زمینه موسیقی باقی مانده است که باید به ثبت برسد ولی مسئله اینجاست که بنا بر آنچه بهروز وجدانی ـ پژوهشگر و مولف حوزههای مردم شناسی و موسیقی ـ به ایسنا میگوید، هر کشوری در هر دوره سهمیه محدودی برای ثبت موارد مختلف در فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو دارد و باید در نظر گرفت که هر بار میتوان تنها مواردی از موسیقی را به ثبت رساند.
همچنین به عقیده او اینکه تا به حال از بین ۲۱ مورد ثبت شده، پنج نمونه رسما متعلق به موسیقی است و در مواردی همچون نوروز، زورخانه، تعزیه و ساخت لنج نقش، موسیقی بسیار پررنگ است، نکته مثبتی است.
به هر جهت همانطور که خود این کنوانسیون هم میگوید یکی از مهمترین عناصر تشکیلدهنده میراث فرهنگی ناملموس کشورها، رقص و موسیقی است و یک سوم از عناصری که در جهان ثبت شده، به موسیقی مربوط است.
از این پژوهشگر میپرسیم با توجه به اینکه بربت، سازِ پرطرفداری در کشورهای عربی است، چرا سوریه از بین آنها انتخاب شده است؟ میگوید: زمانی که هر کشوری میخواهد پروندهای را به ثبت برساند، آن پرونده به دو گروه ملی و چندملیتی تقسیم میشود. درحقیقت اگر آن پرونده تنها مختص به یک کشور باشد در دسته گروه ملی قرار میگیرد و اگر اشتراکاتی با کشور یا کشورهای دیگر داشته باشد، در گروه چندملیتی خواهد بود.
او ادامه میدهد: در مورد پروندهای مانند پرونده «مهارت ساختن و نواختن عود»، از طرف اداره ثبت میراث فرهنگی که مسئول ثبت آثار در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو است، به تمام کشورهای همجوار و تمام کشورهایی که احتمال میرود آن اثر را داشته باشند، نامه رسمی ارسال میشود. در پرونده «عود» هم به تمام کشورهای عربی و همسایه اعلام شد که قرار است این ساز که اصالتی ایرانی و تاریخچهای قدیمی دارد، به ثبت برسد، حال اگر در کشور آنها هم این ساز در زندگی معاصر مردم حضور دارد، نقش و کارکرد ایفا میکند و تمایل دارند که به ایران ملحق شوند، اطلاع دهند که این پرونده را به صورت مشترک به ثبت برسانیم. ولی پاسخی از هیچکدام از کشورهای همجوار و عربی به جز سوریه دریافت نشد.
وجدانی تصریح میکند: حال اینکه کشورهای دیگر به هر دلیلی تمایلی به ثبت این ساز به صورت مشترک با ایران نداشتند، دلیل نمیشد که پرونده را به ثبت نرسانیم و یا به صورت ملی به ثبت برسانیم. البته اگر میخواستیم با حذف تمام کشورهای منطقه کار را به انجام برسانیم، یونسکو ایراد میگرفت که چرا در شرایطی که «عود» در کشورهای دیگر هم کارکرد دارد، تلاش میکنیم آن را به نام خودمان به ثبت برسانیم؟
«چرا این ایراد را میگرفتند؟» میگوید: طبق سیاست کنونی یونسکو، بهتر است کشورها به صورت مشترک پرونده بفرستند. نام این کنوانسیون، پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس است که در سال ۲۰۰۳ تشکیل شد و ایران هم در سال ۲۰۰۵ به عضویت آن درآمده است.
او ادامه میدهد: به همین جهت به آنها ثابت کردیم که با کشورهای دیگر برای ارائه مشترک پرونده، مکاتبه داشتهایم ولی تنها سوریه تمایل پیدا کرده که با ایران در تهیه و تدوین این اسناد و مدارک شرکت داشته باشد. در حقیقت تلاش کردیم در راستای اهداف کنوانسیون عمل کنیم، هدفی که میگوید ثبت یک پرونده باید موجب صلح و صفا و دوستی بین کشورها شود و باید از ارائه پروندههایی که بعدا موجب جنگ و نزاع میشود پرهیز کرد.
از او سوال میکنیم که روابط سیاسی ایران و سوریه تا چه حد در همکاری آنها در این پرونده تأثیر داشته است؟ پاسخ میدهد: بیتأثیر نبوده است؛ مثلا زمانی که در سال ۲۰۱۶ نان لواش به صورت مشترک با ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان و قزاقستان به ثبت میرسد، نشان میدهد که این کشورها با هم مشکلی ندارند.
وجدانی تصریح میکند: به هر حال چند سال است بر اساس سیاست یونسکو، هر چه تعداد کشورهایی که دست به دست هم میدهند تا پروندهای را به ثبت برسانند بالاتر باشد، شانس قبول شدن آن پرونده بالا خواهد رفت.
به او میگوییم که برخی معتقدند ثبت این پرونده با سوریه کار اشتباهی بوده است؟ آیا موافق هستید؟ بیان میکند: اینکه این پرونده را با سوریه به ثبت رساندهایم، به این معنا نیست که سایر کشورهای عربی دارنده عود، نتوانند در آینده آن را به ثبت برسانند. عود به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ناملموس ایران و سوریه است که به ثبت رسیده است. اگر کشورهای دیگر هم این ساز را میسازند، مینوازند و بخشی از هویت و میراث آنها است، میتوانند با ضوابط و سهمیههایی که یونسکو برایشان تعریف میکند، این ساز را به ثبت برسانند. اینگونه نیست که هر کشوری که صبح زودتر بلند شد هر چه را که هست به ثبت برساند و سر کشورهای دیگر کلاه بگذارد.
او درباره سهمیهای که برای ثبت موارد مختلف در فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو برای هر کشور در نظر گرفته شده است، توضیح میدهد: هر کشور یک سال در میان میتواند پروندههای ملی خود را به ثبت برساند؛ مثلا ما کمانچه را در سال ۲۰۱۷ با جمهوری آذربایجان به ثبت رسانده بودیم و در ۲۰۱۹ توانستیم دوتار را به تنهایی به ثبت برسانیم. اینگونه نیست که کشورها آزاد باشند هر سال هر تعداد پرونده را که بخواهند به ثبت برسانند.
این پژوهشگر موسیقی تصریح میکند: امسال سهمیهای برای ثبت پرونده ملی نداشتیم؛ زیرا سال گذشته خوشنویسی ایران را به ثبت رساندیم. امسال نیز چهار پرونده را به صورت مشترک با ایران به ثبت رساندیم هر کدام از این پروندهها از سهمیه کشورهایی بوده که مشترکا با آنها ثبت شده است.
او پیشتر بیان کرده است که عودسازی با تاریخچهای ایرانی است که به کشورهای عربی راه یافته است. به همین جهت از او سوال میکنیم که قدمت تاریخی چقدر در ثبت هر پرونده اثرگذار است؟ توضیح میدهد: در ثبت این پرونده پیشینه تاریخی آن مد نظر نیست. این فرضیه که هر چیزی که در کشوری یک پدیده تاریخی باشد و کشور دیگری نتواند آن را ثبت کند، غلط است؛ زیرا این کنوانسیون مربوط به دوره معاصر است و مهم نقش و کارکرد آن عنصر در زندگی کنونی جامعه اقدامکننده است. اگر بخواهیم بر اساس قدمت و پیشینه تاریخی عمل کنیم که تنها کشورهای محدودی مانند چین، مصر، ایران، هند، یونان و ... میتوانند اثر ثبت کنند.
او ادامه میدهد: اگر ایران بگوید که عود متعلق به ما بوده ولی در چند سده گذشته ردی از آن در زندگی مردم ایران وجود ندارد، نمیتوان ثبتش کرد. به هر حال نمیتوان منکر تغییر و تحول عود در کشورهای عربی شد که البته در آنجا نسبت به ایران رونق بیشتری هم دارد.
انتهای پیام
نظرات