به گزارش ایسنا، ۱۸ آذرماه سالروز بیست و نهمین سالگرد معرفی رژیم بعث عراق به عنوان متجاوز به خاک جمهوری اسلامی ایران توسط سازمان ملل متحد است.
حمله بعثیِ درنده به ایران
نظام نوپای سیاسی ایران در حالی که نوزدهمین ماه تولدش را پشت سر می گذاشت ناغافل مقهور طغیان صدام حسین، دیکتاتور بی رحم عراق شد. این متجاوز بعثی با چراغ سبز آمریکایی ها و اروپایی ها راه اجداد سلف خود را در پیش گرفت و به دروغ و بهانه تخطی ایران از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر به خاک ایران حمله کرد.
صدام در توجیه تصمیم خود به لغو یکجانبه قرارداد الجزایر در ۱۷سپتامبر سال ۱۹۸۰ خطاب به مجلس عراق گفت: چون رهبران ایران به طور عمدی با دخالت در امور داخلی عراق از قرارداد الجزایر تخطی کردهاند و با پس دادن اراضی عراق مخالفت ورزیدهاند، من در اینجا اعلام میکنم که قرارداد سال ۱۹۷۵ به طور یکجانبه لغو شده و شط العرب به حاکمیت عراق بازگردانده خواهد شد.
این سخنان در نهایت در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ رنگ عملی به خود گرفت و رژیم بعث عراق با حمله نظامی به ایران جنگ تمام عیار ۹ ساله به راه انداخت. صدام سراسرِ نوار مرزیِ غرب کشورمان به طول ۱۲۸۰ کیلومتر مربع را با انواع جنگ افزارهای سبک و سنگین دهها سپاه و تیپ و صدها لشکر از راههای زمینی مورد تاخت و تاز قرار داد و همزمان هواپیماهای جنگی خود را مجهز به بمبهای کشتار جمعی کرد و پایتخت کشور و دهها مرکز استان و نقاط حساس و کلیدی کشورمان را بارها و بارها بمباران کرد.
کاشتن بذر تنفر در دل صدام توسط پهلوی دوم
آخرین درگیری نظامی ایران و عراق که بیش از ۲۹۲۸ روز به درازا انجامید حاصل کاشته شدن تخم کینه و تنفر توسط محمدرضا پهلوی در قلب صدام حسین دیکتاتور بود.
روابط سیاسی ایران و عراق که از دوره پهلوی دوم در سال ۱۳۴۸ تیره و تار شده بود با تولد نظام جمهوری اسلامی وارد مرحله جدیدی شد. حاکمان عراقی در کمتر از یک دهه دهها بار با ماموران مرزی کشورمان درگیری فیزیکی و نظامی پیدا کردند که جدی ترین آنها در ۲۱ بهمن ۱۳۵۲ و بار دیگر در سال ۱۳۵۳ اتفاق افتاد.
در تجاوز نظامی عراق به خاک کشورمان در سال ۱۳۵۲ صدها نفر از ماموران مرزی دو کشور کشته و زخمی شدند. درگیریها، حملات و تجاوز نظامی رژیم بعث عراق در سال ۱۳۵۳ نیز ادامه یافت و عدد تجاوزات آنان به ۱۰ بار رسید که بخشی از این درگیری ها از طریق هواپیماها و جنگنده های نظامی عراقی به مرز هوایی کشورمان اتفاق افتاد.
شدت اختلافات بین محمدرضا شاه و صدام به حدی عمیق بود که وقتی خبرنگار از پهلویِ پسر پرسید چرا این قدر هلیکوپتر کبرا خریداری می کنید، پاسخ داد: «از همسایهام سوال کنید که چرا اینقدر تانک میخرد. من برای هر تانک عراقی یک کبرای آماده پرواز دارم.»
بی حسی شورای امنیت سازمان ملل به تجاوز عراق
ماشین جنگی رژیم بعث عراق متر به متر و کیلومتر به کیلومتر در عمق استراتژیک خاک ایران پیش می رفت و با کشتار پیر و جوان و زن و مرد و بچه در تلاش برای رسیدن سه روزه به تهران بود اما مردم محلی و نیروهای مردمی با جنگ افزارهای سبک به مقابله با دشمن متجاوز برخواستند. با متوقف شدن نیروی زمینی عراق در آبادان و خرمشهر، زمانبندی صدام برای سقوط تهران در هم شکست و چاره کار را در گسترده تر کردن میدان نبرد دید و قتل عام مردم بی دفاع شهرها و روستاها را با شلیک صدها موشک دوربرد و گسیل هواپیماهای جنگی مجهز به بمبهای کشتار جمعی در دستورکار قرار داد. صدام با این تجاوز علاوه بر به شهادت رساندن حدود ۲۰۰ هزار نفر و مجروح کردن حدود ۷۰۰ هزار نفر از مردم کشورمان، بیش از ۱۱۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد کلان و زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و معیشتی مردم کشورمان خسارت زد.
شش روز پس از تهاجم نظامی عراق به خاک کشورمان شورای امنیت سازمان ملل اولین واکنش را نشان داد. شورا با تصویب قطعنامه شماره ۴۷۹ خواستار بررسی وضعیت میان ایران و عراق شد اما هیچ اهمیتی به تهدید عراق علیه صلح، نقض صلح و وقوع تجاوز و نقض تمامیت ارضی ایران نداد و تنها خودداری از توسل بیشتر به زور را از دو کشور طلب کرد.
صدور این قطعنامه و سکوت ۱۸ ماهه پس از آن به چراغ سبزی به رژیم متجاوز عراق برای زیرپا گذاشتن بدون واهمه تمام اصول بین المللی و قواعد بشردوستانه تعبیر شد.
با مسلط شدن نیروهای نظامی ایران بر جبهه های نبرد و در اواخر سال ۱۳۶۰ در حالی که نیروهای کشورمان با طراحی عملیاتهای موفقیت آمیز شکستن حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر را عملیاتی کرده بودند، شورای امنیت به خود آمد و دومین قطعنامه خود را به پیشنهاد پادشاه اردن تصویب کرد. شورای امنیت در صدر قطعنامه ۵۱۴ نگرانی خود از طولانی شدن جنگ بین دو ایران و عراق، کشته شدن انسانهای بی گناه، آسیب رسیدن به اماکن و تأسیسات دو کشور و در خطر بودن صلح و امنیت جهانی را ابراز کرد و بار دیگر بدون مشخص کردن متجاوز خواستار آتشبس سریع و عقبنشینی نیروهای دو کشور به مرزهای بین المللی شد.
نیروهای سیاسی و نظامی کشورمان که بی تفاوتی مجامع بین المللی و چراغ سبز آنها به دولت متجاوز را به خوبی درک کرده بودند با طراحی دو عملیات رمضان و مسلم بن عقیل علاوه بر باز پس گیری خاک اشغال شده کشورمان از عراق متجاوز، معادله جنگ را با ورود به خاک عراق تغییر دادند.
مغلوب شدن حمله رژیم بعث به خاک کشورمان اعضای شورای امنیت سازمان ملل را بار دیگر به تکاپو انداخت تا با تصویب قطعنامه ۵۲۲ در مهر ۱۳۶۱ بار دیگر سخنان گذشته خود را با ادبیات و واژگان جدید تکرار کند و این بار هم بدون مشخص کردن بانی و مقصر شروع جنگ، از طرفهای درگیر بخواهد به مرزهای بین المللی خود برگردند.
با شلعه ور تر شدن جنگ تحمیلی و شروع جنگ شهرها توسط رژیم متجاوز عراق شهرهای دزفول، اندیمشک، اهواز، ایلام، باختران، آبادان، شوش، رامهرمز، مسجدسلیمان، بندر امام خمینی و بهبهان هدف حملات هوایی و موشکی بعثی ها قرار گرفتند.
با پاسخ جمهوری اسلامی به این تهاجم ناجوانمردانه، بار دیگر مقامات سازمان ملل به تکاپو افتادند و خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل سازمان ملل متحد با اعزام نماینده ویژه ای و بازدید از مناطق مسکونی بمباران شده در شهرهای مختلف ایران و عراق خواستار تصویب قطعنامه ۵۴۰ در شورای امنیت شد. با این که قطعنامه مذکور در ظاهر به درخواست کشورمان مبنی بر لزوم بررسی علل آغاز جنگ نیم نگاهی کرد و به صورت کلی نقض حقوق بشر به ویژه نقض مفاد عهده نامه ۱۹۴۹ ژنو را محکوم کرد و خواستار توقف عملیاتهای نظامی علیه اهداف انسانی در مناطق مسکونی شهرها شد اما همچنان از تعیین مقصر و آغازگر جنگ طفره رفت.
با ادامه یافتن جنگ و تثبیت موقعیت دفاعی جمهوری اسلامی ایران در میدان نبرد و بی پاسخ نگذاشتن تهاجم هوایی و موشکی رژیم متجاوز، نوبت به ثبیت موقعیت دفاعی کشورمان در خلیج فارس رسید. فرماندهان سیاسی و نظامی کشور پاسخ تجاوز رژیم بعث در حمله به سکوهای نفتی و کشتی ها و ناوهای تحت مدیریت ایران در آبهای سرزمینی را با قدرت دادند. علاوه بر آن کنترل شدیدی را بر تنگه هرمز و رفت و آمد کشتی های تجاری و نظامی بیگانه که به درخواست کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس انجام می شد به اجرا گذاشتند.
تسلط ایران بر آبهای نیلگون خلیج فارس موجب خشم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و شکایت به شورای امنیت شد. شورای امنیت نیز این شکایت را بهانه ای کرد تا در خرداد ۱۳۶۳ با صدور قطعنامه ۵۵۲ جنگ نفتکشها و حمله به کشتی های تجاری را محکوم کند. به دنبال صدور این قطعنامه دستگاه دیپلماسی کشورمان در نامه به دبیر کل سازمان ملل از هر اقدامی که موجب تأمین امنیت و آزادی کشتیرانی در خلیج فارس شود استقبال و حمایت کرد اما با ادامه یافتن حمله عراق به کشتیهای کشورمان این قطعنامه هم کان لم یکن تلقی شد.
با ادامه جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق که به نتایج دلخواه اش در زمین و دریا حتی با گسترش میدان نبرد به مناطق مسکونی و ناوها و کشتی های کشور نرسیده بود، استفاده از سلاح های کشتار جمعی و گازهای سمی و شیمیایی را در دستور کار قرار داد. رژیم سفاک بعث عراق ضمن اشتغال جزیره فاو به حملات شیمیایی و سمی خود به شهرهای غربی کشور حتی شهرهای مرزی کشور تحت تسلط خود، ادامه داد.
جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل متحد این سازمان را در جریان اقدام ناجوانمردانه و وحشیانه رژیم متجاوز عراق در استفاده از سلاح های نامتعارف شیمیایی و سمی گذاشت. به دنبال این نامه هیاتی از کارشناسان سازمان ملل از مناطق گزارش شده بازدید کرد و در گزارش ۱۱۹۷۱/s به تاریخ ۲۱ اسفند سال ۱۳۶۴ استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را تایید کرد.
در پی این گزارش شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر تشکیل جلسه داد و قطعنامه ۵۵۸ را در مهر ۱۳۶۵ به تصویب رساند. این قطعنامه به صورت مبهم و غیررسمی عراق را به استفاده از سلاح های شیمیایی متهم کرد اما باز خبری از محکوم کردن عراق به عنوان آغازگر جنگ نبود.
جنگ شهرها و نبرد در میدان رزم و جنگ نفتکشها در کنار جنگ شیمیایی عراق بر علیه شهروندان ایرانی وعراقی ادامه داشت تا جمهوری اسلامی ایران با انجام عملیاتهای متعدد از جمله عملیات والفجر ۸ توانست جزیره فاو را از چنگال رژیم عراق آزاد کند. در پی این شکست، شورای امنیت به درخواست رژیم صدام و دیگر اعضای گروه هفت نفره اتحادیه عرب جلسهای را با شرکت نمایندگانی از کشورهای عربی و دبیرکل اتحادیه عرب برگزار کرد. در این جلسه اتحادیه عرب طرح اولیه قطعنامه ۵۸۲ را به شورای امنیت پیشنهاد کرد که این پیشنهاد با تغییراتی در کلمات و عبارات در مورخ ۵ اسفند ۱۳۶۴ به تصویب شورای امنیت رسید.
با اینکه قطعنامه مذکور برای اولین بار موضوع غیرقابل قبول بودن تصرف زمین از راه توسل به زور را تصویب کرد اما همچنان از اعلام رسمی متجاوز و آغازگر اصلی جنگ استنکاف کرد.
استفاده بیش از حد عراق از سلاحهای کشتار جمعی و شیمیایی بارها و بارها مورد اعتراض مقامات سیاسی و دیپلماتیک کشورمان قرار گرفت. در پی شکایتهای مکرر ایران به سازمان ملل متحد مبنی بر استفاده رژیم عراق از سلاحهای شیمیایی، هیاتی از سازمان ملل مامور بررسی میدانی شهرهای مورد نظر ایران شد. در پی گزارش کارشناسان اعزامی سازمان ملل از بمباران شیمیایی شهرهای ادعا شده، دبیرکل سازمان ملل در نامه ای به رییس شورای امنیت خواستار صدور قطعنامه قاطعی در محکومیت استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط رژیم عراق شد. این قطعنامه که ۵۸۸ نام داشت در ۱۵ مهر ۱۳۶۵ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید.
این قطعنامه کمی جدی تر از قطعنامه های گذشته این سازمان به علل و عوامل شروع جنگ و آغازگر آن پرداخت. قطعنامه مذکور با احساس خطر عمیق نسبت به طولانی شدن جنگ و تشدید منازعه، تعهدات دولتها در خودداری از زور و حل صلحآمیز اختلافات را یادآور شد.
با شدت گرفتن نبرد بین دو کشور و مغلوب شدن رژیم متجاز عراق و عدم دستیابی به اهداف ترسیم شده صدام از یک طرف و افزایش رایزنی های دیپلماتیک و سیاسی مقامات کشورمان در مجامع بین المللی، شورای امنیت سازمان ملل با خروج از لاک خود قطعنامه ۵۹۸ را که چهارمین قطعنامه دارای جنبه اجرایی در طول ۹ سال جنگ تحمیلی بود در مرداد سال ۱۳۶۶ به تصویب رساند و رژیم متجاوز عراق زودتر از جمهوری اسلامی ایران آن را پذیرفت.
حمله صدام به کویت شورای امنیت را از خواب بیدار کرد
با وجودی که سران سیاسی دول متخاصم و مشاوران استراتژیست آنان آغازگر جنگ ایران و عراق را به خوبی می شناختند اما درگیری بین دو ملت مسلمان را به فرصتی استثنایی برای فروش تسلیحات نظامی و آزمایش و ساخت مدرن ترین و مرگبارترین جنگ افزارهای نظامی و شیمیایی بدل کردند و اقتصاد جنگ را با تکیه بر جدال قوم فارس و عرب توسعه دادند و شورای امنیت سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی و اسلامی نیز سیاست سکوت و بیتفاوتی را در پیش گرفتند.
سکوت مسؤولان وقت سازمان ملل و شورای امنیت تا ۱۸ آذر ۱۳۷۰ یعنی سه سال و چهار ماه پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران و اعلام رسمی پایان جنگ دو دولت، ادامه یافت. خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل در قالب گزارشی رسمی به شورای امنیت عراق را متجاوز به خاک ایران اعلام کرد.
با مشخص شدن مقصرِ ۱۰۷ ماه جدال نافرجام از نگاه محافل سیاسی و تحلیلگران نظامی، بزرگترین دستاورد و پیروزی ایران تعبیر شد به خصوص که دولت متجاوز عراق مکلف به پرداخت غرامت دهها میلیارد دلاریِ خسارت به جمهوری اسلامی ایران شد.
اما آیا احساس انسانیت سیاستمداران سنگدل و کاسبکار بلوک شرق و غرب موجب شد که صدام آغازگر جنگِ ویرانگر معرفی شود؟
پاسخ به این پرسش هر چه باشد نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت و کتمان کرد که جنگ افزارها و سلاحهای پیشرفتهِ غرب و شرق، خوی حیوانی دیکتاتور عرب را چنان برانگیخته بود که ارضای آن نه در همآوردی در میدان نبرد که در تجاوزی دیگر به کشوری دیگر آرام می گرفت. حمله عراق به کویت درست چند ماه پس از مرگ رویای سلطه صدام بر خاورمیانه و جهان عرب چنان عُمال دست نشانده عرب و اربابان تمامیت خواه آنها را دچار وحشت کرد که دیری نپایید طومار این بعثی وحشی را درهم کوبیدند.
شورای امنیتی که در طول جنگ تحمیلی سیاست بی حسی را پیشه خود کرده بود ناگهان به خود آمد و رنگ عوض کرد و سیاست سکوت و بیتفاوتی را که ۱۱ سال وجه همت خود کرده بود کنار گذاشت و به سرعت دست به کار شد و صدام متجاوز به کویت را پای میز محاکمه نشاند.
برآورد دستِ پایین خسارتهای جنگ ۹ ساله توسط سازمان ملل
پس از پایان جنگ تحمیلی هیاتی از سوی دبیرکل وقت سازمان ملل، خاویر پرز دکوئیار در سال ۱۳۷۰ به تهران آمد تا خسارتهای جنگ به ایران را برآورد کند. در گزارش این هیات خسارتهای مستقیم به ایران ۹۷ میلیارد دلار برآورد شد که این عدد به اذعان مقامات سیاسی و کارشناسان اقتصادی کشورمان یک دهم خسارت ۱۱۰۰ میلیارد دلاری تخمین زده شد.
در گزارش دبیرکل وقت سازمان ملل به اعضای شورای امنیت آمده بود: از ۲۴ استان ایران پنج استان صحنه نبرد بود و ۱۱ استان دیگر هدف حملههای هوایی و موشکی مکرر قرار گرفت. این ۱۶ استان، دو سوم جمعیت ۵۰ میلیونی کشور را در خود جای میداد. مقامات کشورمان نیز بیش از ۵۰ شهر و شهرستان و نزدیک به ۴۰۰۰ روستا را به میزان مختلف متحمل خسارت اعلام کردند. آنان اعلام کردند در این جنگ ویرانگر تعداد زیادی روستا و آبادی نیز با خاک یکسان شدند که در آمار سازمان ملل متحد نیامده بود.
بر اساس گزارش هیات سازمان ملل کل واحدهای مسکونی تخریب شده بیش از ۱۳ هزار واحد و تعداد واحدهای با خسارت شدید ۱۹۰ هزار واحد اعلام شد و تاثیر مخرب جنگ بر مناطق مسکونی و غیر نظامی اسفبار توصیف شد همچنین در این گزارش اعلام شد حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر از مردم کشورمان مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
گزارش سازمان ملل، خسارتهای وارد شده به تولید ناخالص ملی کشورمان را نیز در بر داشت. در این بخش از گزارش آمده بود: تولید ناخالص ملی ایران به قیمت های ثابت از ۳۱۲۷ میلیارد ریال در سال ۱۹۷۹ به ۲۸۴۳ میلیارد ریال در سال ۱۹۸۸ و به ۲۰۴۸ میلیارد ریال در سال ۱۹۸۸ کاهش یافته است یعنی ۳۰ درصد سقوط کرده است. همچنین در بخش سرمایهگذاری ها، کاهش چشمگیری اتفاق افتاد یعنی از ۵۷۵ میلیارد ریال در سال ۱۹۷۹ به ۲۹۴ میلیارد ریال در سال ۱۹۸۸ رسید.
این گزارش همچنین از آسیب های گسترده به بخش های صنعتی، کشاورزی، نفتی، ترابری، میراث فرهنگی،اقتصاد ملی، زیست بوم و مردم ایران پرده برداشت.
موضع هوشمندانه رهبر امت در پذیرش قطعنامه ۵۹۸
رهبر فرزانه و هوشمند کشورمان در پی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران در نخستین روزهای تصویب در قطعنامه توسط شورای امنیت مواضع جمهوری اسلامی ایران در دوران پسا قطعنامه را ترسیم کردند.
امام خمینی (ره ) گفتند:«قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئلۀ جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربۀ تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع و جدی پیش بینی نمود و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه جویی ها به همان شیوه های تجاوزگرانۀ خود ادامه دهد.»
امام امت ضمن هشدار به مقامات سیاسی و نظامی کشور برای حفظ آمادگی نظامی پس از پذیرش قطعنامه از سوی کشورمان گفتند: «ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم. و ملت ما هم نباید فعلاً مسئله را تمام شده بداند. البته ما رسماً اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامۀ جنگ نیست. چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند. نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کیْد و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیۀ دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد. مردم ما، که در طول سالهای جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده اند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه ها و شکلهای مختلف را جدی تر بدانند.»
انتهای پیام