به گزارش ایسنا، این نویسنده و کارگردان تئاتر که سال 97 به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر در انتخابات رأی آورد، حدود شش ماه مانده به پایان دوره قانونی هیأت مدیره، از این سمت استعفا کرده ولی همچنان نامش به عنوان عضو هیات مدیره در سایت رسمی خانه تئاتر دیده میشود. البته او تنها عضو مستعفی هیات مدیره نیست و گویا پس از دو سال حضور در دوره معمول قانونی، نادر برهانی مرند هم از عضویت در هیات مدیره خانه تئاتر استعفا کرده است. هرچند حمیدرضا نعیمی دیگر عضو هیات مدیره تاکید میکند که هیج استعفای کتبی از این دو نفر ارائه نشده است.
اگرچه شایعه استعفای برخی اعضای هیات مدیره خانه تئاتر به ماههای آخر سال گذشته برمیگردد، اما حضور آنها در برخی جلسهها و شرایط پیش آمده از بحران کرونا پیگیری این موضوع را به دلیل نزدیکی به زمان انتخابات هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر (اردیبهشتماه) مسکوت گذاشت. حال پس از گذشت چند ماه از ابقای هیات مدیره به دلیل نبود امکان برگزاری مجمع و انتخابات، این موضوع بار دیگر و بیشتر به واسطه طرح یک نظرسنجی در فضای مجازی برای برگزاری انتخابات مورد توجه قرار گرفت.
از استعفا در آبان 98 تا گم شدن یک تغییر اساسی
نریمانی در گفتوگویی با ایسنا درباره کنارگیریاش از هیات مدیره خانه تئاتر گفت: آبان یا آذر سال قبل بود که در گروه مجازی ویژه هیأت مدیره استعفای خودم را مطرح کردم و یکی از اعضای علیالبدل که معمولاً هم در جلسهها حضور داشتند، جایگزین شد و مشکلی وجود نداشت. این درست زمانی بود که برای دفاع از حقوق اهالی تئاتر در قبال شیوه نامهای که اداره کل هنرهای نمایشی داشت صادر می کرد، جلسهای را به عنوان اعتراض با شورای عالی انقلاب فرهنگی گذاشته بودیم و البته در آن جلسه فقط بنده و آقای ایرج راد حاضر شدیم. به نظر ما بندهای اضافه شده آن شیوهنامه محدودیتهای بیشتری را برای دست اندرکاران تئاتر به وجود میآورد و راه را بر کار خلاقانه هنرمندان تئاتر میبست.
او با اشاره به اینکه صحبت درباره این ماجرا بسیار مفصل است و مجالی برای گفتن تمام جزئیات در این زمان نیست، ادامه داد: به هر حال بخشی از دلایل تصمیم استعفایم شخصی بود و بخشی هم به مشکلات ساختاری خانه تئاتر برمیگشت که میبایستی حل شود تا راه برای سرعت عمل بیشتر و پیگیری منسجمتر امور باز شود، مثل تغییری که باید در اساسنامه خانه تئاتر صورت بگیرد. این تغییر بنیادین برای خانه تئاتر بسیار اساسی است، اما یک مقاومت و بیمیلی پنهانی مانع از این میشود که تغییر اساسنامه در اولویت برنامه قرار بگیرد. هر بار هم این مسئله را عنوان کردیم، زیر حجم مسائل روزمره و حواشی و مطالبات تلنبار شده و روزافزون تئاتری ها گم شد.
نریمانی یاد آور میشود: با این همه، ما در این دوره که در خانه تئاتر بودیم سعی کردیم تغییراتی مشهود در ساختار اداره خانه تئاتر به وجود آوریم که این تغییرات برای آنهایی که بخواهند ببینند، کاملاً معلوم است. در این دوره به نظرم نظم و انضباطی بیش از گذشته برقرار شده است و در برقراری ارتباط با اعضا، شفافسازی و حمایت از حقوق صنفی قدمهای بزرگی برداشته شد. علاوه بر این حذف بروکراسی دست و پا گیر و به کارگیری امکانات به روز ارتباطی و اتوماسیون اداری و سیستم هوشمند اطلاعات اعضا از جمله اقداماتی بود که در این دوره با پیگیری مجدانه هیأت مدیره به سرانجام رسید و مناسبات خانه تئاتر را از شکل قدیمی و کندش، به یک شتاب و کارآمدی امروزین رساند. حالا میشود ادعا کرد که در بحث روزآمدی امور و خبررسانی و خبرگیری و شکل پیشرفته ارتباط اعضا، خانه تئاتر مثلاً در مقایسه با خانه سینما در وضعیت به مراتب بهتری است. در این دوره، خانه تئاتر قدیمی بازسازی و خانه تئاتر جدید با امکاناتی آبرومند راه اندازی شد و در کل نوعی چابک سازی و برخورداری از امکانات به روز برای تسهیل کار اعضا در دستور کار قرار گرفت. اینها بخشی از همان تغییراتی بود که ما دوسال پیش قولش را داده بودیم و با پیگیری دنبال کردیم و با همراهی بخشی دیگر از اعضای هیأت مدیره و مدیرعاملی خارج از دایره هیأت مدیره به سرانجامش رساندیم.
اساسنامه خانه تئاتر اجازه استقلال عمل نمیدهد
وی با تاکید بر اینکه «به عقیده من خانه تئاتر در چند بزنگاه از تشکیلات صنفی همطراز خود موفقتر عمل کرده است»، گفت: در امور رفاهی و بیمه سال گذشته ما در خانه تئاتر خیلی خوب وارد مذاکره شدیم و در زمان کرونا و سال نو هم تلاشهای بهتری صورت گرفت که البته کافی نبود. اما در مجموع معتقدم باید یک تغییرات اساسی در ساختار خانه تئاتر اتفاق بیفتد تا امور با شتاب و تاثیر بیشتری دنبال شود؛ مثل تغییری در اساسنامه خانه تئاتر که به نوعی دست اعضای هیات مدیره را برای اقدامات اساسیتر بسته است. ماهیت اساسنامه کنونی به گونهای است که تصمیمها و اقدامات بزرگ صنفی خانه تئاتر را به اراده و برنامههای کلی دولت پیوند میزند، به نوعی استقلال عمل را از خانه تئاتر میگیرد و قدرت صنف را به عنوان صاحب اصلی این تشکیلات محدود میکند . خب، ما تا آنجا که توان داشتیم هم تغییراتی در ساختار و شکل درونی خانه تئاتر ایجاد کردیم و هم سرعت عمل بیشتری در پرداخت به امور روزمره اعضای خانه تئاتر از خود نشان دادیم، اما تا نوبت به آن تغییرات بنیادین و اساسی برسد، همه چیز تحتالشعاع مشکلات بیپایان و روزمره اعضا قرار میگرفت. در واقع اینجا نیاز بود که اعضا به نفع یک مسئله مهمتر و اساسیتر از برخی مسائل روزمره کوتاه میآمدند و فرصتی میدادند که هیأت مدیره به مسئله اساسی تغییر اساسنامه بپردازد. این مهم ترین حمایتی است که اعضای یک صنف میتواند از هیأت مدیره آن صنف بکند. اینجا همان جایی بود که توقع میرفت اعضا خانه تئاتر با درک اهمیت موضوع همراهی بیشتری با صنف خود داشته باشند و با پیش کشیدن موضوعات کم اهمیت و رنگارنگتر ، سرعت اقدامات اساسیتر را نگیرند، که متاسفانه در این زمینه آن همراهی شایسته اتفاق نیفتاد.
نریمانی اضافه کرد: البته میدانم این همراهی نکردن هم دلایل متعددی دارد از جمله اینکه شاید در سالهای گذشته نوعی ناامیدی در خانه تئاتر نسبت به امور صنفی به وجود آمده و تلنبار شده است و مطالباتی هم وجود دارد که فعلا در توان خانه تئاتر نیست تا اجابت کند. از این گذشته البته متاسفانه این روحیه عدم همراهی و طلبکار بودن همیشگی در بعضی از ما اعضای خانه تئاتر هم وجود دارد که باعث شده است بعضیهایمان تنها در فضاهای مجازی مطالبهگر باشیم و در لاک «اپوزوسیون» فرو برویم، اما زمان عمل و همراهی بقیه را تنها بگذاریم و خودمان را گم و گور کنیم! به عنوان مثال در بهمن سال 97 ، زمانی که هیأت مدیره تصمیم گرفت در مقابل هتاکیها و سخنان ناروای بعضی از نمایندگان مجلس دوره قبل، واکنش محکم و درستی انجام بدهد، خوب به یاد دارم که برخی از همکارانی که در فضای مجازی بیشتر از همه راجع به حواشی این مسئله صحبت می کردند و راهکار میدادند و سینه سپر میکردند، در روز موعود حتی برای امضای بیانیه خانه تئاتر پیدایشان نشد و در خانه ماندند. به هرحال هر اقدام جمعی و هر تصمیم صنفی، بسیار به حمایت تک تک اعضای یک صنف وابسته است و بدون این حمایت مداوم بسیاری از حرکات و تصمیمها یا عقیم میمانند و یا ناقص به سرانجام می رسند.
از مطالبات روزمره تا واکنشهای به موقع
او در پاسخ به اینکه آیا از برخی اصلاحات اساسنامه که در راستای ثبت انجمنها صورت گرفته، خبری دارد یا خیر؟ گفت: اطلاع دقیقی ندارم چون احتمالاً جزو مباحثی بوده که بعد از استعفای بنده در هیأت مدیره بررسی شده است، ولی تغییر در اساسنامه تصمیمی جدی و اساسی بود که بایستی اتفاق میافتاد تا بقیه امور به راحتی و روشنی پیش برود. منتها در دورهای که من بودم خانه تئاتر بیش از حد درگیر حل مطالبات و مسائل گذشته و مسائل روزمره اعضا شد. در عین حال تغییرات ساختاری در شیوه اداره امور خانه تئاتر هم بایستی اتفاق میافتاد که این مسئله زمان زیادی برد. هر بار هم مسائل ریز و درشتی اتفاق میافتاد که اعضای خانه تئاتر توقع داشتند در اسرع وقت به آن پرداخته شود و ما مجبور بودیم به آن بپردازیم؛ مثل مسئله جشن بازیگر یا تأسیس انجمن مدرسان خانه تئاتر، یا مثلاً مسئله پیچیده و سخت تعاونی مسکن که از سالها پیش لاینحل باقی مانده بود و در این دوره و طی جلسات مکرر به آن پرداخته شد و پروندهاش دوباره به جریان افتاد. همه این مسائل ریز و درشت که هر کدام هم به جای خود قابل بررسی بودند، زمان را برای آن تغییر اساسی که همان تغییر اساسنامه خانه تئاتر بود به تعویق میانداخت.
وی با اشاره به «واکنشهای به موقع هیأت مدیره خانه تئاتر دربرابر هجمهها و برخوردها و تصمیماتی که موقعیت و شأن حرفهای اعضای خانواده تئاتر را هدف قرار میداد،» گفت: در چند بزنگاه مهم که برخی نمایندگان مجلس یا مسئولان قوای دیگر در گفتار و عملکردشان به نوعی جایگاه و منزلت هنرمندان تئاتر را نادیده گرفتند، هیأت مدیره خانه تئاتر با واکنش منطقی و محکمی وارد عمل شد و سعی کرد بیتفاوت و مستأصل نباشد. در مقطعی برخی نمایندگان کمیسیون فرهنگی دوره قبلی مجلس که در وظایف نمایندگی خودشان عاجز مانده بودند، سعی میکردند طبق معمول به خاطر منافع و رقابتهای جناحی خود هر بار متلک و هجمهای نثار اهالی تئاتر و سینما کنند . در این مقطع ، هیأت مدیره با بیانیهها و گردهمآیی و جمع آوری طومار توانست جلوی این رویکرد ناروای آقایان را بگیرد یا در قبال مسائل درون گروهی مثل ماجراهای جشن بازیگر که اعتراضات اعضایی از خانه تئاتر را در پی داشت ، عکس العمل نشان داد و مسئله را تا حد اصلاحات آئین نامه جشن بازیگر و بهبود وضعیت پیگیری کرد.
صنف به مفهوم واقعی نداریم
نریمانی در خصوص عملکرد صنفی خانه تئاتر در این دوره اضافه کرد: اگر منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم خانه تئاتر به اندازه جایگاه خود در این دوره موفقیتهایی داشته، هر چند هنوز فاصله زیادی با یک تشکیلات صنفی درست و حقیقی دارد. حقیقت تلختر این است که ما اساساً در هیچ کار و حرفهای در مملکتمان « صنف » به مفهوم واقعیاش نداریم. تا زمانی که بودجه عمومی کشور از محل فروش نفت تأمین میشود و این بودجه زیر نظر دولتها و مجلس تقسیم میشود، شما همیشه در هر اموری سر و کارتان با دولت و مجلس است؛ نتیجهاش این میشود که اصناف، کارآیی اساسی خودشان را از دست میدهند و انگار مجبورند حتی غیر مستقیم به تصمیمات دولتها وابسته باشند. دولتها هم که روی خوشی به تشکیل اصناف نشان نمیدهند چون دوست ندارند برای خود مسئولیت تراشی کنند، مخصوصاً در مقولهای مثل فرهنگ و هنر ، که هم دولت و هم مجلس و سایر قوا سرسوزنی به آن توجه نشان نمیدهند و همه چیز در این حوزه برایشان حکم تفنّن دارد. هنوز که هنوز است مسئله امنیت شغلی و به رسمیت شناختن حرفه هنرمندان برای مسئولان قابل هضم نیست. تا دلتان بخواهد دانشکده و دانشگاههای هنری را مثل قارچ تأسیس کردهاند و از دانشجویان پول میگیرند و حقوق کارمندان خود را تامین میکنند ولی اصلاً به این فکر نمیکنند که فارغ التحصیلان این رشتهها بعدها شغلشان چه میشود و کجا مشغول به کار میشوند و چه وزارتخانه یا ارگان و ادارهای امنیت شغلیشان را تأمین میکند. وزرا و نمایندگان مجلس، حرفه هنرمندان را به رسمیت نمیشناسند چون میخواهند از زیر بار مسئولیت شغلی آنها شانه خالی کنند، درست مثل مقطع کنونی که در همین شرایط کرونا و بیکاری بخش اعظم هنرمندان تئاتر ، کسی جوابگوی بیمه بیکاری آنها نیست و درست به همین دلیل است که نظام دولتی متکی بر بودجه نفت، هیچوقت هم تشکیلات «صنفی » حقیقی هنرمندان را برنمیتابد.
ارادهای برای پیگیری تغییر اساسنامه نبود
کارگردان نمایشهای «دنکامیلو»، «والس مرده شوران» و «هتل پلازا» ادامه داد: با همه این احوال به شخصه به عنوان عضوی از اعضای هیأت مدیره، تا جایی که میتوانستم و هر آنچه میتوانستم را انجام دادم تا همراه با سایر اعضای هیأت مدیره تغییراتی را که امکانش بود در ساختار خانه تئاتر به وجود بیاوریم و البته انتظارم از اهالی رسانه و اعضای خانه تئاتر این بود که این تغییرات را اگر میبینند، بیشتر انعکاس دهند. البته شاید گفته شود اگر شرایط خیلی قابل دفاع بود استعفا نمیکردم ولی جواب من این است که این تغییرات اگر چه به نسبت دورههای گذشته خوب بود، ولی در عین حال فرصت را برای تغییر اساسی که همان تغییر در اساسنامه است را از ما گرفت. احساسم این بود که دیگر در شش ماهه پایانی این دوره، ارادهای برای پیگیری تغییر اساسنامه نیست و هر بار هم که مسئله را عنوان می کنیم، به نحوی به فراموشی سپرده می شود یا لابلای مسائل کوچکتر گم میشود. از طرفی هم مسائل ریز و مطالبات و حواشی بسیاری که حالا به مدد فضای مجازی از طرف اعضا خانه تئاتر عادی عنوان میشد، بهانه خوبی شده بود که مسئله تغییر اساسنامه در دستور کار قرار نگیرد چون مسئله ای نبود که با یک یا دو، سه جلسه بشود به آن رسیدگی کرد.
گله از انهایی که در روز انتخابات نبودند تا...
نریمانی درباره اینکه کنارهگیری او بیش از هر چیز یاداور دورههای دیگری در سالهای اخیر است و تئاتریهایی مثل علیرضا نادری که با هدف تغییر به انتخابات و هیات مدیره خانه تئاتر آمدند ولی بعد آنها هم مجبور به رفتن شدند، گفت: این از همان چیزهایی است که مجالی دیگر برای صحبت میخواهد چون متاسفانه در انتخابات این دوره ، قشر جوانتر تئاتر ، به تناسب شوری که در فضای مجازی از خود نشان داد حضور فیزیکی لازم و کافی را در روز انتخابات خانه تئاتر نداشت. حضوری که می توانست شرایط را برای تغییر و توسعه بیشتر خانه تئاتر تضمین کند .
وی درباره اینکه آیا نمیشد امکانی فراهم شود تا در این روزهای کرونایی اقداماتی اصولی و اصلاحی در خانه تئاتر اتفاق بیفتد؟ بیان کرد: بله شاید میشد به این فکر کرد ولی به هر حال یادمان باشد که بخاطر شرایط سخت همین روزها، رفتوآمد و تشکیل جلسه هم برای دوستان سختتر شده است. فراموش هم نکنیم که اعضای هیأت مدیره مرکزی خانه تئاتر هیچ حقوق و درآمدی حتی بابت جلسههای خود نمیگیرند. البته بر اساس آئین نامههای داخلی، اعضای هیات مدیره میتوانستند طی مصوبهای حقالجلسه ای را بابت حضور در جلسات هیات مدیره به تصویب برسانند، ولی در این دوره اعضا تصمیم گرفتند از این مورد صرف نظر کنند، چون نمیخواستیم تصور شود برای خودمان این کار را انجام دادهایم. ترجیح میدادیم موارد این چنینی سالها قبل به تصویب میرسید و حالا که نرسیده بود ترجیح دادیم این کار بعد از دوره ما انجام شود.
نریمانی در پایان در پاسخ این سئوال که پیشبینیاش برای دوره بعد هیات مدیره چیست؟ گفت: به نظرم با تغییراتی که ایجاد شده حالا شرایط برای حضور جوانان پرانگیزه با برنامههای نوآورانه فراهمتر شده است. حالا حتی سیستم برگزاری انتخابات، قانونمندتر و به روزتر شده و کاندیداها به راحتی میتوانند خود را بشناسانند و راجع به برنامههای خود حرف بزنند و اعضا با کارتهای هوشمند در پروسه رأی گیری شرکت کنند. اگر چه که باید واقع بین بود و از خانه تئاتر توقعاتی داشت که انجامش با اختیارات و ابزارهایش بخواند، ولی در همین حد محدود هم فرصت برای تغییرات بیشتر و برداشتن قدم های بعدی فراهم تر شده است .
انتهای پیام